در نگاهشان بارانی از مهر، در صدایشان نوای آرامش و در دلشان نوری خاموشنشدنی موج میزند. این انسانهای نازنین با لبخندی صمیمی و نگاهی از جنس امید، لحظههایی ناب و سراسر معنا میآفرینند آنچه در دل دارند قصهای است از عشق، روشنایی و حضوری که هرگز محو نخواهد شد.
در خدمت عزیزانی هستیم که شال راهنمای تازهواردین را دریافت کردهاند گفتگوی با این عزیزان داشتیم که توجه شما را به آن جلب مینماییم.

سلام مریم هستم همسفر ما با بیش از چند سال تخریب وارد کنگره شدیم با آنتیایکس هروئین و شیشه حدود ۱۲ ماه سفر کردیم به روش DST با شربت OT و کمک راهنمایان گرامی؛ راهنمای مسافرم، مسافر عبدلله صدیقی و راهنمای سفر اولم همسفر صغری طاقتی و راهنمای سفر دوم همسفر فرشته صحبتی و الان حدود ۲ سال و ۸ ماه است که گل رهایی را از دستان آقای مهندس دریافت کردیم، ورزش در کنگره مسافرم والیبال و خودم هم والیبال.
من قبل از هر چیز به رسم ادب سپاسگزار پروردگاری هستم که همیشه و در همه مراحل زندگی در کنارم بود و طوق بندگی و خدمت به خلق را برگردن من انداخت امیدوارم که لایق این بندگی باشم و در راه صراطمستقیم قدم بردارم تا بتوانم چراغ امیدی باشم برای عزیزانی که در تاریکی و ناامیدی بهسر میبرند.
از اينكه بعنوان راهنماى تازه واردين انتخاب شدهايد چه حسى داريد؟
باید بگویم که این حس اصلاً قابل توصیف نیست. من خودم هنوز هم باور ندارم که خداوند من را لایق بندگی خود قرار داد تا بتوانم خدمت کنم به بندگان خاص خودش و همدردان خودم. ما در کنگره یاد گرفتیم خوشحالی ما بستگی به خوشحالی دیگران دارد ما انتخاب شدیم تا خدمت کنیم حال دیگران خوب شود و شادی را به آنها هدیه بدهیم. من روزی را که وارد کنگره شدم هرگز فراموش نمیکنم دستی که دستانم را فشرد و من را در آغوش گرمش گرفت و مسیر درست زندگی کردن را به من نشان داد. همیشه خواستهام از خدا این بود که به من لیاقت راهنمایی تازهواردین را بدهد این جایگاه و خدمت را خیلی دوست دارم.
در اولين برخورد با يك تازه وارد چه صحنهاى در ذهن شما تداعى مىشود؟
تصویر قبل از ورود خودم به کنگره و نیازمند گوشی شنوا و سنگ صبوری برای درد دلهایم و چقدر زیبا آن روز بر من گذشت؛ پس حالا نوبت من است که جبران کنم و گوشی شنوا برای عزیز دردمندی باشم و دستی برای یاری رساندن.
وقتى شخصى به عنوان تازه وارد به كنگره مىآيد در اولين برخورد با شما چه عكسالعملى نشان مىدهد؟
او کاملاً در ناامیدی مطلق است و پر از حرفهای ناگفته و به دنبال مسیری برای پیدا کردن آرامش است ساده بگویم گمشدهای به دنبال مقصد برای زندگی از دسترفته است.
به نظر شما با مشاورهاى كه انجام مىدهيد تا چه حد مىتوانيد تازهواردين را جذب كنگره نماييد؟
من تمام تلاش خودم را انجام میدهم سعی میکنم گوشی برای شنیدن باشم و از تجربیات خودم و سختی قبل ورودم به کنگره و امیدی که کنگره به من داد را تقدیم عزیز تازهوارد کنم و با محبت در کنارش باشم و در حد توانم و آموزشهایی که کنگره در اختیار من قرار داده را به اشتراک بگذارم تا دستی باشم برای گرفتن دست عزیزی.
آيا حضور راهنمايان تازهواردين در صورتى كه ورودى جديد نداشته باشند در لژيونها الزامى است يا نه؟ لطفًا توضيح دهيد.
اینکه الزامی باشد یا نه به وجود خودم نگاه میکنم آیا من انسان کامل هستم؟ آیا من تمام آموزشها را گرفتهام؟ آیا این را فراموش کردهام که زگهواره تا گور دانش بجو؟ پس من تا وقتی نفس میکشم نیاز به آموزش دارم و چه جایی قشنگتر از لژیون که از تجربه تکتک دوستانم میتوانم آموزش بگیرم.
و كلام آخر اينكه …….
من باز هم سپاسگزار خداوند مهربانم هستم و از خداوند میخواهم همواره در کنارم باشد تا براساس اصول و قوانین کنگره۶۰ که همواره بر پایه عدالت، معرفت و عمل سالم است به خلق خدا خدمت کنم و از آقای مهندس و تمام خدمتگزاران کنگره و دیدهبانان بزرگوار، اسیستانتهای عزیز، راهنمایان گرامی و تکتک خدمتگزاران کنگره سپاسگزارم که اگر امروز من موفق شدم در جایگاه راهنمای تازهواردین باشم قطعاً از زحمات این عزیزان بوده و امیدوارم باعث افتخار این مجموعه باشم و در راه خدمت ثابت قدم باشم و به عزیزان زیادی کمک کنم تا همه به حال خوش برسند.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر با بیش از چندین سال تخریب وارد کنگره۶۰ شعبه باباطاهر همدان شدیم مدت زمان سفر اول ۱۲ ماه و ۱۳روز با کمک راهنمایان گرانقدر راهنمای مسافرم، مسافر اسماعیل امرایی بزرگوار و راهنمای خودم همسفر لیلا نصیری مدت رهایی از اعتیاد ۲ سال و ۱۱ ماه و ۳روز است.
از اینکه به عنوان راهنمای تازهواردین انتخاب شدهاید چه حسی دارید؟
از اینکه در کنگره۶۰ به عنوان راهنمای تازهواردين به تازهواردین عزیز کمک میکنم از این بابت بسیاربسیار خرسندم و کمک به دیگران برای شروع یک مسیر جدید و مثبت، کاری بسیار ارزشمند و معنادار است که این کار حس مسئولیتپذیری، مفید بودن و البته رضایت عمیقی را به همراه دارد. دیدن اينکه افراد در تاریکی وقتی به آنها کمک میکنیم تا راه درست را پیدا کنند و دوباره زندگی را با امید و انرژی شروع کنند بسیار لذتبخش است چرا که فکر میکنم از نظر خداوند هم بالاترین خدمت، خدمت به خلق است.
در اولین برخورد با یک تازهوارد چه صحنهای در ذهن شما تداعی میشود؟
در اولین برخورد با یک تازه وارد، صحنهای از امید و رهایی در ذهن من تداعی میشود. کنگره۶۰ جایی است که افراد برای بازیابی سلامت خود تلاش میکنند؛ بنابراین ورود یک تازهوارد به این محیط نمادی از شروع یک سفر جدید و پرامید است به طور کلی صحنه اولین برخورد با یک تازهوارد در کنگره۶۰ ترکیبی از امید، همدلی، حمایت و آغاز یک تحول بزرگ است این صحنه یادآور این است که همیشه راهی برای تغییر و بهبود وجود دارد؛ حتی در تاریکترین لحظات زندگی.
وقتی شخصی به عنوان تازهوارد به کنگره میآید در اولین برخورد با شما چه عکسالعملی نشان میدهد؟
وقتی یک تازهوارد به کنگره برای اولین بار با من روبهرو میشود واکنش اولیه آنها معمولاً ترکیبی از کنجکاوی و شاید کمی عذرخواهی میکنم، کمی گیجی و منگی است. تصور کنید وارد یک ساختمان بزرگ و شلوغ شدهاید که پر از راهرو و اتاقهای مختلف است که رایجترین واکنش معمولاً حس کنجکاوی است چرا که یک مکان جدید و متفاوتی برای آنها است بعضیها هم ممکن است کمی محتاط باشند؛ چون که آشنایی زیادی با کنگره ندارند بعضیها هم سریع هیجانزده میشوند و شروع به پرسیدن سوالات مختلف میکنند.
به نظر شما با مشاورهای که انجام میدهید تا چه حد میتوانید تازهواردین را جذب کنگره نمایید؟
مشاوره دادن یک هنر و مهارت است که با تمرین و کسب تجربه و دانش کافی و عمیق به دست میآید تأثیر یک مشاوره خوب در جذب و هدایت افراد در کنگره غیرقابل انکار و بسیار زیاد است ما با مهارتهای ارتباطی، همدلی، دانش و تجربه خود اولین پل ارتباطی فرد با دنیای رهایی هستیم کیفیت کار ما تعیینکننده است که آیا فرد ناامید شانس دوبارهای برای زندگی کردن پیدا میکند یا خیر.
آیا حضور راهنمایان تازهواردین در صورتی که ورودی جدید نداشته باشند در لژیونها الزامی است یا نه لطفاً توضیح دهید؟
به طور کلی حضور راهنمایان تازه واردین در کنگره۶۰ الزامی است و کنگره بر مبنای عدالت، معرفت و عمل سالم بنیانگذاری شده است سیستم کنگره بر مبنای آموزش بنا نهاده شده است و هیچگاه آموزشها برای تمامی افراد و خدمتگزاران تمامی یا متوقف نمیشوند زمانی که راهنمایان تازهواردین کشیک هفته نباشند و یا تازهواردین برای مشاوره جلسات دوم و سوم نداشته باشند برای فراگیری آموزشها و روند ادامه آموزش بله باید در لژیونها حضور داشته باشند.
کلام آخر:
از مسافران عزیزی که برای شروع درمان خود وارد کنگره۶۰ میشوند خواهش میکنم که از همان ابتدا و روزهای نخست ورود لطفاً همسفران خود را همراه داشته باشند چرا که یکی از مهمترین رمزهای موفقیت در طول سفر و رسیدن به درمان همراه داشتن همسفر است و اینکه از صبر تحمل و شکیبایی بالایی برخوردار باشند. آرزوی رهایی همراه با حال خوش برای تمامی عزیزان سفر اولی از خداوند متعال خواستارم.
و در آخر از اینکه این فرصت را فراهم و در اختیار بنده قرار دادید تا در این گفتگوی صمیمانه شرکت کنم بسیار بسیار از شما عزیزان خدمتگزار و زحمتکش در قسمت و گروه سایت ممنون و سپاسگزارم.

سلام دوستان سهیلا هستم همسفر صابر، با بیش از ۳ سال تخریب وارد کنگره شدیم آنتیایکس مصرفی تریاک روش درمان متد DST درمان شربت OT مدت سفر اول ۱۰ ماه و ۱۰ روز با راهنمایی راهنمایان گرامی مسافر عبدالله صدیقی و همسفر مهری عزیزم سفر کردیم ورزش در پارک شطرنج و الان هم به لطفالله ۳ سال و ۲ هفته است که رها شدهایم در ضمن سفر سیگار هم داشتیم که از رهایی سیگار هم ۳ سال و ۲ هفته میگذرد.
از اینکه بعنوان راهنمای تازهواردین انتخاب شدهاید چه حسی دارید؟
جایگاه تازهواردین یک حس به خصوصی دارد که قابل توصیف نیست یک حس آرامشبخش و لذتی دارد که من قبل از این جایگاه در هیچ کجا آن را حس نکرده بودم حس خوشحالی از اینکه میتوانی یک همنوع را کمک کنی تا بتواند به زندگی امیدوار باشد حسی که واقعاً از جوهری وجود آدم نشئت میگیرد که واقعاً خالص و بیمنت است و وقتی برق چشمان یک تازهوارد را میبینید که از خوشحالی ذوق میکند که راهی پیدا کرده است که به زندگی برگردد این واقعاً حسی است که فکر نکنم جایی آن را تجربه کرده باشم و بابت این خدا را هزاران بار شاکر هستم؛ چون از زمانی که وارد کنگره شدم همیشه جایگاه راهنمای تازهواردین را دوست داشتم و همیشه از خدا میخواستم کمکم کند تا این جایگاه را تجربه کنم و باز هم خدا را شکر که این جایگاه روزی من شد تا بتوانم لذت این جایگاه را بچشم و به مخلوقین خدا خدمت کنم.
در اولین برخورد با یک تازهوارد چه صحنهای در ذهن شما تداعی میشود؟
خب مسلماً اولین صحنهای که در ذهن من تداعی میشود همان روز اولی است که خودم وارد کنگره شدم و راهنمای تازهواردین با عشق و محبت من را در آغوش گرفت و با صحبتهای زیبا و با محبت باعث شد من در کنگره ماندگار شوم؛ وقتی با یک تازهوارد برخورد میکنم و حال خراب او را میبینم مسلماً حال خراب خودم در روز اول در ذهنم داعی میشود و سعی میکنم با راهنماییهایم او را ماندگار کنم تا انشاالله با آموزشها به حال خوش برسد و طعم شیرین رهایی را بچشد.
وقتی شخصی به عنوان تازهوارد به کنگره میآید در اولین برخورد با شما چه عکسالعملی نشان میدهد؟
مسلماً هر تازهواردی که روز اول وارد کنگره میشود با دنیایی از سوال و غم و اندوه که در درون اوست که آیا مسافرش به درمان میرسد یا نه؟ و کلی سؤال دیگر که در ذهن اوست به راهنمای تازه واردین مراجعه میکند عکسالعملهایی که من از تازهواردین دیدهام این است که منتظر یک آغوش گرم و یک لبخند زیبا و محبتی از تهقلب هستند که به آنها آرامش و امنیت را هدیه بدهد و مطمئن باشند بهترین جا را برای درمان مسافر خود انتخاب کردهاند و من تمام سعی خود را میکنم تا با محبت و عشق پذیرای تازهواردین باشم.
به نظر شما با مشاورهای که انجام میدهید تا چه حد میتوانید تازه واردین را جذب کنگره نمایید؟
از روزی که برای آزمون شرکت کردم و در جایگاه تازهواردین قبول شدم با خدای خودم عهد بستم تا هر چقدر در توان دارم در این راه خدمت کنم همانگونه که روز اول عشق و محبت باعث شد من در کنگره ماندگار شوم من نیز تمام سعی خود را میکنم تازهواردین را با محبت جذب کنگره کنم و به آنها اطمینان بدهم که کنگره بهترین و امنترین جا برای درمان است از خدا میخواهم در این راه کمکم کند تا خالصانه خدمت کنم.
آیا حضور راهنمایان تازهواردین در صورتی که ورودی جدید نداشته باشند در لژیونها الزامی است یا نه؟ لطفاً توضیح دهید.
به اعتقاد بنده انسان در هر جایگاهی باشد به آموزش نیاز دارد مخصوصاً در جایگاه راهنمای تازهواردین. من باید آموزشهایم به روز باشد تا بتوانم با تازهوارد بهتر برخورد کنم و این آموزش با حضور در لژیون امکانپذیر است و همچنین با توجه به آموزشهایی که بنده دیدم اگر راهنمای تازهواردین ورودی جدید ندارد، سه جلسه مشاورهاش تمام شده است میتواند در لژیون حضور داشته باشد؛ ولی اگر سه جلسهاش تمام نشده است و حتی تازهوارد جدید نیامده باید کنار بنشیند؛ چون هر لحظه ممکن است تازهوارد بیاید و دنبال راهنمای تازهواردین خود بگردد؛ پس راهنما باید در انتظار رهجو باشد تا با آغوش گرم از او استقبال کند.
کلام آخر
خدا را هزاران بار شکر میکنم که در کنگره هستم تا بتوانم به مخلوقین خدمت کنم و همچنین تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که وجود این عزیزان بود که باعث شد من و مسافرم به کنگره بیایم و طعمشیرین زندگی را دوباره بچشیم. از خدا میخواهم کمکم کند تا وقتی که در کنگره هستم صادقانه و خالصانه خدمت کنم و تازهواردین را در کنگره ماندگار کنم و با خدمت کردن گوشهای از زحمات آقای مهندس و راهنمای عزیزم را جبران کنم.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
174