فرماندهی واقعی بدون فرمانبرداری امکان پذیر نیست

به بهانه دستور جلسه گفتگویی ترتیب داده شده با  مسافر داود که با آنتی ایکس تریاک وارد کنگره شده اند و پس از طی سفر اول و رسیدن به رهایی در کنگره در حال خدمت در قسمت صدور کارت می باشند،شما را دعوت می کنیم به این گفتگو به شرح زیر:

چرا باید فرمانبرداری را یاد بگیریم و اگر یاد نگیریم چه اتفاقی برایمان خواهد افتاد ؟

فرمانبرداری یعنی پذیرفتن نظم ، قانون و  یا راهنمایی به یک ساختار در نگاه عمیق با دو بعدمثبت.
وقتی فرمانبرداری را یاد می گیریم یعنی تمرین میکنیم که خودمان را کنترل و صبر داشته باشیم  و به نظم و هماهنگی یک جامعه احترام بگذاریم ، این مهارت باعث میشود خودمان رهبر و فرمانده شویم و اگر یاد  نگیریم ، بی نظمی در رفتارمان شکل میگیرد و دیگران به ما اعتماد نمی کنند ونمی توانیم با قواعد هماهنگ شویم ودر  کارمان شکست میخوریم ودر زندگی دچار مشکل میشویم.
در واقع فرمانبرداری تمرین بندگی کور کورانه نیست بلکه تمرین انضباط و مسئولیت پذیری و احترام به دیگران است.

 آیا می‌توان بدون فرمانبرداری به فرماندهی رسید و چرا نمیتوان رسید ؟

  بطور کلی  فرماندهی واقعی بدون فرمانبرداری امکان پذیر نیست .
فرماندهی؛  شناخت قواعد، تجربه و همدلی، رشد شخصیتی،احترام و پذیرش است .  البته در تاریخ دیده شده که بعضی ها بدون طی کردن مسیر فرمانبرداری به پول ثروت و قدرت رسیده اند  ولی بعداً بدلیل اینکه فرمانبرداری نکرده بودند  زود شکست خورده بودند و نتوانسته بودند که فرماندهی کنند .

چرا فردی که در نفس اماره است نمی‌تواند فرماندهی جسم خود را تحویل بگیرد ؟

کسی که در نفس اماره است در واقع اسیر خواهش های نفسانی و غرایز بی مهار و کشش های لحظه ای است و به این  دلیل  نمی تواند فرماندهی جسم و جانش را بدست بگیرد .
وقتی نفس در اختیار نفس اماره است فرماندهی در اختیار شهوات و خشم و حرص است نه در اختیار عقل و روح و فرماندهی نیاز به انضباط و خویشتن داری و کنترل جسم و ذهن دارد.

چه چیزی باعث میشود تا دامنه فرماندهی فرد وسیع تر شود ؟

دامنه فرماندهی فرد یعنی اینکه انسان بتواند به  ابعاد بیشتری از وجود خود ( افکار . احساسات. رفتار ) تسلط پیدا کند . هرچه انسان خودش ضعف ها و توانایی هایش را بهتر بشناسدبیشتز  فرماندهی بر درون خود پیدا میکند .
تزکیه و مهار نفس اماره. تقویت عقل و اراده . انضباط و تمرین مدام . پاکی دل و آرامش درونی و ارتباط با منبع بالاتر ( خداوند)

چه پیامی برای کسانی که نقض فرمان می‌کنند و از راهنما فرمانبرداری نمی‌کنند دارید ؟

 نقض فرمان یعنی قدرت دادن به نفس و کشاندن آدمی به بیراهه.. یاس و ناامیدی .. ناکامی و مسائل ضد ارزشی ولی چون راهنما قبلاً فرمانبردار خوبی بود و بر نفس خود غلبه کرده و فرمانده تمام رویدادهای جسم و جامعه را از   روی عقل باز گو میکند و اگر فرمان راهنما را قبول کنیم فرمان عقل را قبول کردیم و حتما از تاریکی به روشنایی و از حقارت به سرافرازی و از نا امیدی به امید خواهیم رسید (( رهایی))

به عنوان کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید؟

درکلام پایان از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره از نظر مکانی یک مو فاصله است ولی از نظر زمانی هزاران سال بطول ما انجامد پس آن کنیم که فرمان است.

گردآورنده:مسافر آرش
خدمتگزارسایت:همسفررضا