English Version
This Site Is Available In English

نقض فرمان نقطه آغاز سقوط انسان

نقض فرمان نقطه آغاز سقوط انسان

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر

نقض فرمان نقطه آغاز سقوط هر انسانی است، هرچه بیشتر نقض فرمان انجام داده شود، انسان بیشتر سقوط می‌کند و در تاریکی فرو می‌رود و دیگر تفکرات در اختیار انسان نیست و این یعنی نیروهایش تحت فرمانش نیست .همان‌طور که شرط ورود به تاریکی نقض فرمان است، شرط خروج از تاریکی، فرمانبرداری است. کسی که برای خروج از تاریکی اعتیاد وارد کنگره می‌شود، باید از خودفرمانی به فرمانبرداری برسد و کسی که در تاریکی است از تجربه کسی که در تاریکی اعتیاد بوده و از آن خارج شده است که همان فرمانده است، باید فرمان برداری کند. این فرماندهی زمانی صورت می‌گیرد که مراحل فرمانبرداری را طی کرده باشد تا به او مجوز فرماندهی داده شود.

راهنما بخش تاریکی‌ها را کنار زده و به روشنایی رسیده است، وقتی بین راهنما و رهجو پیوند برقرار شد، جدا از این‌که رهجو تحت امر راهنما می‌شود، تحت حمایت او نیز قرار می‌گیرد و وقتی  تاریکی در رهجو طغیان می‌کند، راهنما از روشنایی خود به او می‌بخشد، اگر رهجو فرمان‌بردار نباشد، اتصال بین راهنما و رهجو قطع می‌شود.  برای خروج از تاریکی‌ها، همیشه فرد باید فرمانبردار باشد و این اتفاق گاهی با آموزش دیدن و گاهی با آموزش دادن رخ خواهد داد. من زمانی که وارد کنگره شدم، فرمانبردار راهنمای عزیزم شدم و این فرمانبرداری از قوانین کنگره را هم شامل می‌شود. من در بیرون از کنگره نتوانسته بودم در مورد مسائل زندگی‌ام و مشکلاتم فرماندهی کنم، چرا که اگر فرمانده خوبی بودم، هیچ‌وقت در اوج تاریکی‌ها تنها نمی‌ماندم. یکی از مواردی مهمی که تجربه تاریکی به من آموخت، همین مسئله فرمان‌برداری بود.

سلام دوستان سمن هستم یک همسفر

من در کنگره یاد گرفتم که اگر می‌خواهم فرمانروا باشم، باید اول فرمانبردار باشم؛ یعنی اول گوش بدهم، آموزش بگیرم و بدون چون و چرا اجرا کنم. فرمانبرداری برای من یعنی اطاعت کردن از قوانین و احترام گذاشتن به حرمت‌ها. وقتی این فرمانبرداری را درست انجام دهم، کم‌کم بر افکار و رفتارهایی که قبلاً از اختیارم خارج بود، فرمانروا می‌شوم. در گذشته تصور من از فرمانروایی این بود که همه‌ چیز را تحت کنترل داشته باشم و به دیگران دستور بدهم، اما در عمل خودم هیچ فرمانی را انجام ندهم. با چنین تصوری، اسیر ضدارزش‌ها و عصبانیت بودم و همیشه شکست می‌خوردم و احساس بدی داشتم. ولی امروز آموختم که بهترین راه، فرمانبرداری است، یعنی سفر کردن طبق دستور راهنما، احترام گذاشتن به حرمت‌ها و عمل کردن به آموزش‌ها.

رابط خبری لژیون سردار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .