English Version
This Site Is Available In English

آن کس که می‌داند می‌تواند بهره‌برداری کند

آن کس که می‌داند می‌تواند بهره‌برداری کند

جلسه هماهنگی لژیون سردار شعب استان لرستان به میزبانی نمایندگی الیگودرز با استادی ديده‌بان لژیون سردار مسافر علیرضا در تاریخ پنجشنبه ۱۴۰۴/۶/۶ ساعت ۱۲ شروع به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، بعد از یک سال دور یک‌دیگر جمع شدیم وقصد داریم یک جلسه خودمانی را برگزار می‌کنیم، اما در این جلسه یک دیده بان حضور دارد،اسیسانت و چندین‌ ایجنت،پیشکسوت، پهلوان و کل اعضای لژیون سردار، دنور و راهنما و راهنمای تازه واردین حضور دارند،یعنی در عین اینکه جلسه خودمانی است اما اعضای مهمی حضور دارند که صاحب تفکر و تجربه و رهایی هستند،صاحب خواسته برای تغییر بیشتر هستند، پس سعی کنید در مدت جلسه نهایت استفاده را ببرید.وقتی صحبت از کنگره می‌شود کنگره یعنی علم،اعضای کنگره میتوانند از این علم استفاده کنند. جناب آقای مهندس تلاش می‌کنند در سفر اول ما بتوانیم تن را سبک کنیم و از اعتیاد رهایی پیدا کنیم و سیستم ایکس را راه اندازی کنیم اما هنوز به انتهای سفر اول نرسیده‌ایم که می‌فرمایند؛  این تن هنوز هم درگیر است باید از سیگار رها شوی در ادامه هنوز رهایی سیگار را نگرفته‌ای که باید به فکر سلامت جسم و اندام باشی، چیزی که جناب آقای مهندس خیلی روی آن تاکید دارند گویی که این مسیر انتها ندارد، و هرچه در این مسیر بیشتر جلو می‌رویم تصاویر جدیدی از زندگی برای ما نمایان می‌شود.

تمام اعضای کنگره وقتی سفر اول آنها تمام می‌شود و سیستم ایکس آنها راه اندازی می‌شود با گرفتن یک گل نمادین میخواهند وارد سفر دوم شوند و دوباره تمام کسانی که گل رهایی را می‌گیرند دوباره به سفر اول برمی‌گردند یک راهنما یک مرزبان و یک دیده‌بان همگی مشغول به خدمت در سفر اول هستند هیچکس در سفر دوم خدمت نمی‌کند مگر آن‌هایی که به قول آقای مهندس به درجه ای از  خدمت عاشقانه رسیده باشند، یعنی به فهمی رسیده باشند که بتوانند این خدمت را آنقدر بزرگ و کامل انجام دهند که بتواند توانایی حاصل از این خدمت را در سفر دوم خرج کند وگرنه همه ما مشغول به خدمت در سفر اول به اعضای سفر اول هستیم و اینکه چه بهره‌ای از خدمت خود در سفر اول باید داشته باشیم همان چیزی است که باید در سفر دوم به دنبال آن باشیم و اینطور نیست که فکر کنیم اگر کاری در سفر اول انجام می‌دهیم باید برای ما در سفر دوم، اتفاقاتی رقم بخورد، دانسته باید تا شایسته باید،آن کس که می‌داند، می‌تواند بهره‌برداری کند، آن چیزی که این حلقه ناپیدا را در سفر اول به سفر دوم متصل خواهد کرد خدمت و صفت بخشش می‌باشد،یعنی گذشت،انفاق،یعنی محبت کردن حال هر اسمی که می‌خواهید روی آن بگذارید، این حلقه مفقوده‌ایست بین سفر اول و سفر دوم که اگر کسی در سفر اول مواد خود را قطع می‌نماید، اگر نتواند این حلقه مفقوده را پیدا کند نمی‌تواند برداشت خود را به سفر دوم انتقال دهد، آنچه لازم است درک و علت بخشش است.

چیزی که برای همه ما دشوار می‌باشد رسیدن به خودت نه بیرون از خودت، حال در هر کسوتی که می‌خواهید در کنگره باشید،رفتن در درون خود کار هر کسی نیست زیرا اغلب همگان راجع به این مقوله حرف می‌زنند اما هر کسی توانایی این را ندارد که بتواند درون خود را ببیند، آن اتفاقی که وصل می‌کندحلقه درون ما را به بیرون ما، صفت بخشش است و کنگره آن موجی است که ما را درون این بازی می‌کند و خوش به حال آن شخصی که وارد این بازی می‌شود و خوب بازی می‌کند، شخص در این حالت دنبال خود می‌گردد ازخود می‌پرسد که من کجا هستم؟ من کجای بازی هستم و در طول شبانه روز چه تصاویری درون مرا تشکیل داده است؟این تصاویری که در درون من دائماً روشن است و حتی موقع خواب هم روشن است چه تصاویری را به من نشان می‌دهد؟یا در حال پخش فیلم جنگی می‌باشد یا فیلم‌های پورن و مستهجل،البته من نمی‌دانم اما اگر به این صورت می‌باشد من چقدر توانایی این را دارم که این تصاویر را در خود تغییر دهم،هیچ‌کس نمی‌تواند کاری برای کنگره انجام دهد الا به شرط اینکه در این بستری که فراهم شده برای خود کاری انجام دهد، تابتوانم بیرون از کنگره متفاوت عمل کنم،اغلب از جناب آقای مهندس می‌شنویم که در مورد تزکیه و پالایش صحبت می‌کند، از دوری ضد ارزش‌ها صحبت می‌کنند و اینکه این عمل چه اتفاقی برای تو رقم خواهد زد، فرمان عقل و دلیل دوری از ضد ارزش دریچه‌ای است که به این صورت برای عبور باز می‌شود که بتوان خود را دید و روح را تحت کنترل خود درآورد،بزرگترین چیزی که ما در لژیون سردار از آن عبور می‌کنیم ترس خودمان است، ترسی که ناخودآگاه به ما اجازه انجام کارها را نمی‌دهد،مانند وقتی که فرزند ما از ما می‌خواهد برای او کفشی که دوست دارد را بخریم،یا حتی اجازه نمی‌دهد در مسیر سفر، به بهترین رستوران برویم و بهترین غذای آنجا را با خانواده میل کنیم، کاری که لژیون سردار برای ما انجام می‌دهد این است که در مسیر صراط مستقیم بتوانیم قدم از قدم برداریم و بتوانیم درد،دردمندان را برطرف کنیم،وای به روزگار کسی که می‌تواند دردی از دردمند دوا کند ولی این کار را نمی‌کند و در ادامه کسی که درد دیگران را دوا نمی‌کند، درد خودش هم دوا نمی‌شود و آندرد برای او همیشگی می‌شود.

کوچک‌ترین و ابتدایی‌ترین و در عین حال ارزشمندترین جای کنگره همین سفر اول است، مدت سفر اول ۱۰ الی ۱۱ ماه بیشتر نیست اما پیش نیاز است که در آن فقط با مفاهیم اولیه آشنا می‌شویم، ولی نمی‌توانیم ارتباط را بفهمیم در سفر دوم است که باید روی مفاهیم کار کنیم، مثل شناخت خشم و شهوت تا بتوانیم کاری انجام بدهیم، این آموزش‌ها و هزینه ها می‌شود تا تو به دیگران کمک کنی و در نهایت به خودت کمک کنی و چه کسی می‌تواند به خود کمک کند؟کسی که بتواند بر مادیات سوار شود،این درس لژیون سردار است که ما بتوانیم از ماده و مادیات گذر کنیم،که اگر گذر نکنیم این دو تصویر مدام در ما وجود دارند،هم خشم و هم شهوت تا موقعی که به بخشش برسیم،بدست آوردن یک میلیون تومان کار سختی است و حالا تمرین میکنید که آن را ببخشید،و این کار فهم خیلی بالایی میخواهد،این بخش صور آشکار است و سخت است،ولی هر چه جلوتر میرویم تجربه و آموزش ما درمورد بخشش بیشتر میشود و به این تجربه نگاه میکنی و در ادامه گویی هستی هم همراه توست،گذشتن از ۱ تا ۲ میلیون برای صرف شام در بیرون از منزل شاید کار سختی نباشد اما بخشیدن ۱ میلیون تومان برای دیگران، کار سختی است،یا حتی مبلغ شش میلیون تومان یا کسی که دنور می‌شود و ۶۰ میلیون تومان پرداخت میکند و این جایگاه بخشش است،همه چیز درونی است زیرا کسی که از خدا میخواهد تا پول بهش بدهد تا ببخشد این یک خواب و توهم است،برای بخشش نیاز به دانایی است وگرنه نمیتوانی بدهی و بروی،  مثل الان که به آگاهی رسیدیم و نسبت به مواد عکس العملی نداریم ولی قبلا این طور نبود.این همان فهم و دانایی موثر است،فهمی که باید به آن در سفر دوم رسید تا فضای جدیدی تجربه کنیم،از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر هوشنگ

ویرایش: مسافر فاضل

عکس: مسافر حمید

تنظیم و ارائه: مسافر حجت

 

مسافران نمایندگی الیگودرز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .