در واقع هیچ انسانی نیست که نخواهد بر قوای خودش تسلط داشته باشد

به نام قدرت مطلق « الله »

چهاردهمین جلسه از دوره شصت و یکم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار ویژه مسافران و همسفران با استادی: مسافر عبدالرضا، نگهبانی : مسافر محمد و دبیری: مسافر محسن با دستور جلسه « از فرمانبرداری تا فرماندهی» در روز شنبه هشتم شهریور ماه 1404 رآس ساعت 17 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عبدالرضا هستم یک مسافر،

خداوند را شاکر هستم که فرصت این را داد که در راه درست یعنی کنگره ۶۰ حضور داشته باشم اینکه چقدر این فرصت به من داده می‌شود را نمی‌دانم اما امیدوارم که قدرش را بدانم و چیزی که به دست آوردم از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که که این بستر را فراهم کردند تا انسان‌هایی مثل من به ارزش‌های خود پی ببرند و در ادامه از راهنمای خودم آقا رضا تشکر می‌کنم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم.
در مورد دستور جلسه این هفته یعنی فرمانبرداری تا فرماندهی این مانند سفری است که می‌تواند باعث تحول درونی شود که باعث می‌شود کسی که در دام اعتیاد بوده است بتواند دوباره بر خودش مسلط شود.
در واقع هیچ انسانی نیست که نخواهد بر قوای خودش تسلط داشته باشد. این فرماندهی می‌تواند بر صور آشکار خودمان یا اعضای بدنمان در طول روز،در ذهن و یا تفکر ما باشد به مثال عینی آن مانند فردی است که سکته مغزی می‌کند و حاضر است تمام سرمایه‌اش را بدهد تا دوباره بر اعضا و جوارح بدنش فرماندهی داشته باشد.
حالا کاری که اعتیاد با انسان انجام می‌دهد و من هم آن را تجربه کرده‌ام این است که این فرماندهی از انسان سلب می‌شود و به مرور که از مرز تفنن عبور می‌کنم و دچار اعتیاد می‌شوم،تقریبا مواد مخدر فرماندهی من را به عهده می‌گیرد،آن است که تصمیم می‌گیرد با چه کسی رفت و آمد کند چه،تصمیماتی را بگیرم،چه کاری را چه زمانی انجام دهم ،چه غذایی را بخورم و در کل در همه رفتارهای انسان اثر دارد.
کسی که دچار اعتیاد می‌شود خیلی تلاش می‌کند که این فرماندهی را پس بگیرد،گاهی با تصمیمات اشتباه مانند افزایش مصرف، گاهی با تغییر نوع مصرف و گاهی هم دنبال روش‌های کوتاه مدت می‌رود مثل حضور در کمپ،سقوط آزاد،استفاده از قرص این‌ها همه روش‌هایی است که بر خودش وارد می‌کند تا بتواند دوباره فرماندهی را دراینت بگیرد.
در کنگره ۶۰ بازپس گیری این فرماندهی با چنگ زدن به ریسمان الهی انجام می‌شود و همینطور اجرای قوانین الهی مسئله بعدی رسیدن به فرمان عقل است که نی که دچار اعتیاد بودم با حس‌ها و افکار منفی اطلاعات اشتباهی را برای عقلم ارسال می‌کردم.
کنگره در این زمینه به من کمک می‌کند که چگونه با تزکیه و پالایش احساساتم با تزکیه و پالایش می‌توانیم به فرمان عقل برسیم و کجا به نفس مطمئنه برسيم و بیشتر مواقع وارد نفس لوامه شده و رسیدن به مراحل بالاتر به قول آقای مهندس کار سختی است و نیاز به تجربه و آموزش دارد.کسی که وارد کنگره می‌شود روز اول در مورد درمان  اعتیاد چیزی نمی داند قبل از اینجا شاید تجربه کرده باشد ولی چیزی از آموزش های کنگره نمی داند بنا براین باید آموزش های گذشته را باید پشت در بگذارد و گوش به فرمان کنگره باشد و اهداف خودش را پیدا کند.افرادی که به زور طلاق مشکلات زندگی وبه زور افراد دیگه وارد کنگره شدند بیشتر مواقع سفر موفق آمیزی نداشتند.در کنگره باید خواسته مشخصی داشته باشی مانند کسی که تشنه آب باشد دنبال راهی می‌گردد که تشنگی خود را بر طرف کند.در کنگره باید گوش به فرمان راهنما باشیم که راه درست به ما نشان بدهد.با خدمت کردن صادقانه مؤلفه ای است که دست ما را می‌ گیرد.هر کسی خودش بیشتر می داند از این سفره بزرگی که در کنگره انداخته شده است چه استفاده ای را برده است می‌تواند فقط استفاده فیزیکی را ببرد.من قبل از اینکه وارد اعتیاد بشوم حتما یک مشکلاتی داشتم که اعتیاد به مواد پیدا کردم اگر در داخل کنگره مشکلات خودم را پیدا نکنم نمی توانم به درمان برسم و بر میگردم به همان جایی که بودم .از اینکه به صحبتهای من توجه نموديد متشکرم.

تایپ و ویراست:مسافر علی لژیون ششم

عکس و بارگزاری: مسافر مهدی لژیون دهم

وبلاگ نمایندگی پرستار