رهایی یعنی آن چیزی را که یاد میگیریم، بتوانیم اجرایش کنیم

چهارمین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رازی؛ با استادی ایجنت محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه (( از فرمانبرداری تا فرماندهی ))  در روز شنبه تاریخ هشتم شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت 16:45 آغاز به کار کرد.

سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر، خداراشکر که در این جایگاه هستم برای آموزش گرفتن و خدمت کردن، دستور جلسه امروز در دو بخش است ابتدا از فرمانبرداری تا فرماندهی و قسمت دوم تولد یک سال رهائی مسافر یداله می باشد، در مورد دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی باید بگویم با شناختی که از آدمهای اطراف پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که قدرت راس کار هر انسان می باشد، هر انسانی قدرت را دوست دارد، هیچ کسی نیست که دوست داشته باشد بهش دستور بدهند، هر کسی دوست دارد در هر محیطی که هست دستور دهنده باشد، خیلی ها با رفتن مسیرهای اشتباه  به هر راهی می روند و به هر دری می زنند تا شاید به آن قدرت برسند، اما واقعیت این است که آن قدرت پایدار نخواهد ماند، خیلی از قدرتها که بدست آمده چون از راه دروغ پول بدست آمده کوتاه مدت است و بدون شک بعد از مدتی از بین خواهد رفت، کنگره۶۰ یک دانشگاه است که هر شخصی به آنجا و کسب دانش کنگره راه پیدا نخواهد کرد، اولین گزینه برای وارد شدن به کنگره یک شرط خیلی بد به نام اعتیاد است،

اما بعد از مدتی که وارد می شویم با یادگیری جهان بینی خدا را شکر می کنند که اعتیاد داشتند، کنگره۶۰ به ما یاد می دهد که اگر می خواهیم یک فرمانده خوبی باشیم باید اول فرمانبردار خوبی باشیم، اما این فرماندهی در یک شب یا یک ماه بدست نمی آید، با زحمت و تلاش می شود به این فرماندهی رسید، به نظر من ساده ترین بیماری در هستی اعتیاد است، این بیماری ساده در حدود ده تا یازده ماه طول می کشد تا به درمان برسد، چون در این مدت باید حرکت کند مشارکت کند، هر هفته  سی دی بنویسد تا به رهایی برسد، و بعد از رهایی تازه می تواند فرماندهی جسم خود را بر عهده بگیرد،

در طول سفر اگر فرمانبردار خوبی باشیم اما در بیرون از کنگره اجرایی نکنیم شاید به رهایی از مواد برسیم اما قطعا دوباره برگشت خواهیم کرد، چون خیال فرمانده شدن یک توهمی را برای شخص ایجاد می کند که باعث بهم ریختگی زیادی خواهد شد که غیر قابل کنترل می باشد، رهایی یعنی آن چیزی که یاد میگیری را بتوانید اجرایش کنید، بعد از رهایی فقط با خدمت کردن است که میتوانیم حال خوبی داشته باشیم و این رهایی باعث تعادل در ما می شود، اما در مورد بخش دوم دستور جلسه که تولد یک سال رهایی آقا یداله است باید بگویم که از زمانی که من آقا یداله را شناختم با گفتن کلمه چشم یک فرمانبردار بوده و تا امروز که در خدمت شما هستم هرگز کلمه نمی توانم یا نمی شود را از آقا یداله نشنیدم، همیشه آماده به خدمت کردن است و امیدوارم همینطور جایگاه های بالاتر را تجربه کند، از اینکه به حرف های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

سخنان مسافر یداله

سلام دوستان یدالله هستم یک مسافر، خداراشکر می کنم برای این تولد، از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند تا من به درمان و حال خوب برسم، آرزو می کنم تک تک شما به این جایگاه برسید و این حال خوب رهایی از موادمخدر را تجربه کنید، تشکر می کنم از راهنمای سفراولم آقای مجتبی ایرانپور که با تمام اذیت هایی که براشون داشتم من را تحمل کردن و تمام تلاش خودشان را کردند تا من را به رهایی برسانند، من در طول سفر اول همیشه سعی کردم فرمانبردار خوبی باشم، در اوایل سفر به شدت پرخاشگر و تندخو بودم اما با حضور در کنگره و گرفتن آموزش حالم خوب شد، همه ما فرمانده بودیم اما نمی‌توانستیم اجرا کنیم چون حالمان خوب نبود، فاصله خانه تا کنگره ده دقیقه بود اما نمی دانستم کجاست تا اینکه در یک اتفاق تلخ تصادف با ایجنت یکی از شعبات کنگره۶۰ آشنا شدم، ایشان با دیدن حال خراب من و مصرف کننده بودنم من را به کنگره معرفی کرد که سرآغاز یک سفر سخت اما با نتیجه شیرین بود، امروز با این حال خوب می گویم که خدا را شکر که اذن ورود من هم به کنگره صادر شد تا امروز در این جایگاه باشم، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر احسان (لژیون پنجم)

عکس و بارگذازری: مسافر سجاد

مرزبان کشیک: مسافر حمیدرضا