دوازدهمین جلسه از دوره هشتم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: «دانایی، دانایی موثر و سواد» با استادی: راهنما مسافر سعید، نگهبانی: مسافر محمد و دبیری: مسافر امیر روز پنجشنبه 6 شهریور 1404 ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم مسافر. در ابتدا خداوند بزرگ را شاکرم که دوباره این فرصت را به من داد که بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم از شما عزیزان انرژی وآموزش بگیرم. سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند که امروز من بتوانم به این حال خوب برسم. همچنین از راهنمای بزرگوارم آقا محسن و تمامی خدمتگزاران نمایندگی سیرجان کمال تشکر را دارم .
دستور جلسه امروز در مورد 《دانایی دانایی موثر و سواد》 میباشد. تعریف دانایی همینطور که در جزوه جهان بینی بیان شده یعنی تشخیص ماهیت خواستهها، ما انسانها خواستههای فراوانی داریم بعضی از این خواستهها را قابلیت تشخیص ماهیتشان را داریم و دستهای از این خواستهها را نمیتوانیم ماهیتشان را تشخیص بدیم .آن مقداری که قابل تشخیص است در حیطه دانایی قرار میگیرد. دانایی باعث میشود در زندگی به خودم کمتر آسیب برسانم. اینجا این سوال پرسیده شود ما ماهیت خیلی از خواستهها را تشخیص میدهیم ولی برعکس عمل میکنیم یعنی آن کاری را که باید انجام دهیم انجام نمیدهیم یا آن کاری را که نباید انجام دهیم انجام میدهیم دلیلش چه میتواند باشد؟ اینجا باید وارد مرحله عمل شویم یعنی چیزی فراتر از دانستن که با آن دانایی موثر گفته میشود یعنی علاوه بر تشخیص ماهیت خواستهها باید بتوانیم به آنچه درست است عمل کنیم. برای رسیدن به دانایی به سه پارامتر تجربه ،آموزش،تفکر نیاز داریم. یعنی برای رسیدن به دانایی در یک موضوع باید این پارامترها را انجام دهیم .حالا کی این دانایی تبدیل میشود دانایی موثر؟
وقتی که این سه پارامتر همراه هم رشد میکنند .برای مثال بیرون از کنگره همه ماها دانایی نسبت به مصرف مواد داشتیم و با تمام وجود آن را تجربه کرده بودیم و با هر بار قطع مصرف دوباره مصرف مواد را از نو شروع میکردیم چرا ؟چون به آن دانایی موثر نرسیده بودیم ما فقط میتوانستیم تشخیص بدهیم که مصرف مواد کار درستی نیست اما در عمل در مقابل این خواسته عاجز بودیم حالا چگونه میتوانیم تن به این خواسته نامعقول ندهیم؟ باید به دانایی موثر برسیم یعنی در کنار اینکه تجربه مصرف مواد را داریم ضلع آموزش و تفکر هم رشد بدهیم به طوری که این اضلاع به یک اندازه رشد کند تا به دانایی موثر برسیم .
یک مصرف کننده که وارد کنگره میشود آن دانایی رسیده که مصرف مواد دارد به او آسیب میرساند عزم خود را جزم میکند میآید تا این مشکل خود را رفع کند برای این کار باید با این واقعیت کنار بیاید برای درمان علاوه بر تجربه نیاز به آموزش و تفکر هم دارد ولی گاهاً مشاهده میشود که بهانه ها شروع می شود مثلا وقت شرکت در کارگاههای آموزشی را به طور منظم ندارد به عبارتی نمی تواند آموزشی بگیرد در نتیجه تفکری هم انجام نمیدهد دانایی موثری هم به وجود نمیآید که بتواند کار موثری در جهت رفع مشکل خود انجام دهد با گذشت زمان خالی از انرژی میشود و ناگزیر پروسه درمان را رها میکند .

ارسال: مسافر سیروس
- تعداد بازدید از این مطلب :
166