افتخار داریم از گروه سایت در خدمت راهنمای محترم مسافر مهدی باشیم و در مورد دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» به گفتگو بپردازیم.
در ابتدا از طرف گروه سایت بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادند بسیار سپاسگزاریم.
-
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
-
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
-
آخرین آنتی ایکس مصرفی: الکل، تریاک، شیره، قرص
-
مدت سفر: یازده ماه و هفده روز
-
راهنما: آقا مهدی صدیقی
-
روش درمان: ''D.S.T''
-
داروی درمان: "OT"
-
رهایی: هفت سال
-
ورزش در کنگره: شنا
-
لطفاً در ابتدا، از تجربه شخصی خودتان در کنگره۶۰ از روزهای اول ورود و فرمانبرداری تا جایگاه فرماندهی (راهنمایی) برای ما بگویید؟
-
در بدو ورود که فقط با حال نامناسب ورود کردم و فقط شنیده بودم که کنگره راه رهایی من است. در ابتدا حتی نسبت به آموزشها مقاومت داشتم تا جایی که متوجه شدم که فقط با تغییر در نگرش، افکار و رفتار در من تحول ایجاد میشود. خودم را در جایگاه فرمانبرداری قرار دادم و به نحوی تماماً تسلیم فرمان راهنمای خود شدم که تنها راه رهایی و رستگاری من بود. نکته مهم در این راه صبر و در نظر گرفتن زمان بود که در طول زمان و به صورت پله پله با به وجود آمدن نقطه تحمل، آموزش مداوم و مستمر، گوش جان سپردن به دستورات راهنما این امر میسر شد.
-
به نظر شما، چطور یک رهجو از مرحله فرمانبرداری بیرونی به فرماندهی خودش در امور زندگی میرسد؟ این نقطه عطف چه زمانی رخ میدهد؟
-
صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. انسان تنها موجود در هستی است که نیاز به آموزش و پالایش دارد. با اینکه به عنوان اشرف مخلوقات نامیده می شود، تکرار و استمرار آموزشها باعث ایجاد جرقه و نقطه تفکر در انسان میشود. حقیقتا نمیتوان یک زمان مشخص برای آن در نظر گرفت؛ تماماً بر اساس گذر زمان و استمرار و پالایش روزانه به وجود میآید.
-
یک فرد که به فرماندهی درونی خودش رسیده است چطور با بحرانها و چالشهای زندگی بعد از درمان مواجه میشود؟
-
پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگر است. زندگی از مشکلات و شادیها، خوبی و بدیها تشکیل شده است و ما چیزی به عنوان اینکه مشکل مطلق نداشته باشیم، نداریم؛ اما این نگرش ما است که با آموزشهایی که در کنگره فرا گرفتهایم ما را از سختیها و چالشها نجات میدهد. نکته مهم اینجاست که آموزههای کنگره را در وقت مناسب و در مشکلات بتوانیم عملیاتی کنیم و راجع به هر چیز اندکی درنگ و تفکر کنیم. بعضی مواقع بهترین حرکت این است که هیچ حرکتی نکنیم؛ اما این امر نسبی است و در شرایط مختلف متفاوت است.
-
یک پیام کلیدی برای برای رهجوهایی که در ابتدای مسیر فرمانب فرمانبرداری هستند و آرزوی رسیدن به فرماندهی دارند، بدهید؟
-
نکته در اینجاست که در این مقطع باید تمام داشتهها و نداشته ای خود، دانسته ها و ندانستهها را رها کرد و به تمثیلی پشت در گذاشت و تسلیم محض فرمانده خود شوند. چه بسیار کسانی که در این راه قدم گذاشتند و رستگار شدند.
-
گر مرد رهی میان خون باید رفت
-
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
-
تو پای به ره در نه و از هیچ مپرس
-
خود راه بگویدت که چون باید رفت
-
کلام آخر
-
خداوند را سپاسگزار باشید که مسیر کنگره برایتان نمایان شده و در این مسیر که انسان را به سلامتی و حال خوش میرساند، قدم گذاشتید. مطمئن باشید با فرمانبرداری در آینده به فرمانده لایقی در مرحله اول جسم و جان خود و دیگران خواهید بود.
-
تهیه و تایپ: مسافر علی (لژیون۱۰)
-
تنظیم و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
166