دهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی دیدهبان لژیون سردار، مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر فیروز و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر، سواد» پنجشنبه ۶ شهریور ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم که امروز اینجا هستم و امیدوارم که از یکدیگر آموزش بگیریم؛ زیرا زمان و سرمایه میگذاریم. دستور جلسه《دانایی و دانایی مؤثر》 است، این دستور جلسات مهم هستند، چه زمانی اهمیت پیدا میکند؟ به طور مثال، زمانی که من یک کارد آشپزخانه را دستم میگیرم و با آن میخواهم کار کنم، دسته فلزی یا چوبی آن را میگیرم یا لبه تیز تیغه را در دست میگیرم؟ وقتی ما میخواهیم حرکت کنیم میخواهیم از این حرکتمان یک بهرهای ببریم باید اجزای آن را بشناسیم، ما وقتی در کنگره راجع به یک مسافر صحبت میکنیم این مسافر باید بتواند جسم خود را بشناسد این جسم به تنهایی نمیآید، زیرا سوار آن یک چیز دیگری است و آن را به راه خودش میکشاند پس هم باید جسم را بشناسیم هم باید روان را بشناسیم، برای همین است که از دانایی مؤثر صحبت میکنیم برای همین راجع به فرمان عقل هفته قبل صحبت کردیم؛ زیرا زینتی است که ما باید بتوانیم از آن بهره ببریم.
آقای مهندس میفرمایند: به دانشگاه بروید حتی اگر ۹۰ سالتان هم هست به دانشگاه بروید و از طرفی میگوییم دانایی با سواد متفاوت است، من به عنوان مسافر باید روی مطالب تأمل کنم، سواد که میدانید چیست؟ انسانها روی یک مطلب خاص مطالعه میکنند. برای مثال یک مهندس یک سازه را چگونه طراحی میکند که این بار را بتواند تحمل کند؟ یا یک پزشک، قلب را چگونه جراحی میکند؟ ما در کنگره میگوییم دانایی بسیار متفاوت است خیلی از ما که اینجا نشستهایم با سواد هستیم، بچههای کنگره باسواد هستند ۸۰ یا ۹۰ درصد آماری که ما داریم بچههای کنگره اکثراً تحصیلات دانشگاهی دارند، پس چرا نمیتوانند درست زندگی کنند؟ زیرا ما سواد داریم اما دانایی نداریم، پس سواد با دانایی بسیار فرق دارد.
دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواسته ها، زیرا ما دائماً خواسته داریم، دانایی یعنی اینکه ما بتوانیم خواسته معقول را از نامعقول تشخیص بدهیم و این امر احتیاج به آموزش دارد، هر آموزشی هم به درد نمیخورد، همه میدانند بیادبی بد است، همه میدانند دست باید پاک باشد، چشم باید پاک باشد، زبان باید پاک باشد، اما چند درصد از این آدمها میتوانند این تفاوتها را تشخیص بدهند، ما باید در کنگره درک کنیم تا در هر جهتی به دانایی برسیم، جناب مهندس میفرمایند: بروید دانشگاه دانش را بیاموزید و در آگاهی، آن را اجرا کنید، این میشود دانایی و کنگره ۶۰ دانشگاهی است که دانش را در آگاهی آموزش داده است.
دستور جلسه این هفته که راجع به دانایی است، باید به آن فکر کنیم، وقتی در مورد دانایی صحبت میکنیم در مورد نادانی و جهالت هم صحبت میکنیم اینها نقاط مقابل هم هستند، آدمها اصولاً نادان هستند و نمیشود به نادان هم ایراد گرفت اما به محض این که آموزش میگیرند دیگر دستش را روی آتش نمیگیرد، در صورت مسئله، دانایی بالای کسر و دانایی مؤثر پایین کسر است یا دانایی زیر آب و جهالت روی آب یا خشکی است و این ها خیلی با هم متفاوت هستند کسی که دانایی مؤثر دارد روی آب نیست، بلکه زیر آب است؛چرا که زیر آب همیشه امنیتش بیشتر است، اما انسان دانا هر لحظه امکان دارد به روی آب و خشکی یا همان جهالت برگردد، در حالی که این اتفاق برای کسی که دانایی مؤثر دارد نمیافتد، افرادی که وارد سفر دوم میشوند مؤظف هستند که در سفر اول آموزش را گرفته باشند، در بیرون از کنگره میگویند، افراد داخل کنگره مواد مصرف میکنند و درست هم میگویند: کسی که میآید داخل کنگره و مواد مصرف میکند و ذره ذره دانا میشود و زمانی که به دانایی مؤثر میرسد دیگر مواد مصرف نمیکند.
خیلیها میگویند: کنگره پولی شده است. راست هم میگویند اما به چه صورت؟ در سفر دوم وقتی وارد لژیون سردار میشوم و خدمت مالی انجام میدهم بخشش را آموزش میبینم، اینجاست که با خدمت مالی به بحث دانایی و دانایی موثر خواهم رسید، سفر اول سفر تن است، و سفر دوم سفر خویش، تن و خویش باید یکدیگر را بپذیرند و خویشتن را تشکیل دهند، چرا انسانها تحمل ندارند؟ زیرا خودشان، خودشان را نمیپذیرند، مگر اینکه دانستن را به توانستن تبدیل کنند. کنگره تنها مختص به یک سفر اولی و مصرف کننده نیست، انسانها با دیدن، آموزش میگیرند، نه با شنیدن، فرزندمان میبیند که میگوییم احترام بگذار، انسانها با دیدن آموزش خواهند گرفت، آموزش در افرادی که رفتار و کلام یکسانی دارند به معنای دانایی و دانایی مؤثر میباشد، راهنمایان این کار را به درستی انجام میدهند، همه ما در کنگره از پیشکسوتها آموزش میگیریم تا بتوانیم بیرون از کنگره دانایی خود را مؤثر کنیم، اینجا میآییم و در جلسات به یکدیگر احترام میگذاریم، تا بتوانیم در بیرون از جلسات هم این گونه رفتار نماییم. نیت کنگره بر این اساس است که ما در دانشگاه بنشینیم و مسائل را حل کنیم و درست رفتار کنیم، کسی در کنگره نمیتواند مواد مصرف کند، فردی کنگرهای است که بیرون از اینجا مواد مصرف نکند.کسی کنگرهای است که بیرون از اینجا اخلاق رفتار و ادب را رعایت کند، کسی که به این قوانین پایبند است خودش متوجه نمیشود اما خدایش متوجه میشود که این تن تغییر کرده است، خویش تغییر کرده است، سعی کنیم جایی که میآییم را محترم بشماریم و حداکثر توانمان را بگذاریم و به دور از قضاوت به سر ببریم، به عنوان مثال: بگوییم پول سبدها و کمکهایی که در لژیون سردار انجام میدهیم؛ اینها کجا میروند،مهندس چه کار میکند؟ کنگره به مواد و پول ما احتیاج ندارد، بلکه به سلامتی و درک، فهم و بخشش ما نیاز دارد، در جلسه صبح لژیون سردار گفتم که چه کسی میتواند از ترسش عبور کند، ترس نمیرود که شجاعت بیاید، بلکه ترس تبدیل به شجاعت میشود. مصرف کننده تبدیل به یک انسان سالم میشود، در سفر دوم ما باید از ترسمان به شجاعت و از نفرت به عشق برسیم باید از یک چیزی گذر کنیم تا به خود برسیم، خدمت مالی برای عبور از ترسهایمان طراحی شده است. ترس از اینکه بیرون از اینجا وقتی فرزندمان درخواست خرید یک کفش از ما دارد ما به هم نریزیم وقتی خانواده درخواست مالی از ما دارند به هم نریزیم. پهلوان ۶۰۰ میلیون تومان پرداخت میکند که از این ترسها عبور کند و عبور از این ترسها بسیار تا بسیار سخت است باید به خود و به اختیار خود مسلط شویم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، متشکرم.

تایپ: مسافر امین
ویرایش: مسافر فاضل
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارائه: مسافر حجت
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
621