English Version
This Site Is Available In English

تقدیر الهی را با جان و دل پذیرفتم

تقدیر الهی را با جان و دل پذیرفتم

پیام از استاد سردار
ما خوب هستیم و در عالم خویشیم، امید است که شما در جهان خود به آنچه می دانید،وفای عهد نمائید.
در پی سفرهای خود یا خواب‌های خود، به دنیایی یا به عبارتی به دنیاهایی قدم گذاشته‌اید که خوب می‌دانید، بطور دائم به آن جهان‌ها وارد شدن، مقدمه‌اش در جهان شما مهیا می‌گردد.

گروه سایت همسفران سایت اروند آبادان با همسفر حسیبه مصاحبه پر از حس و حال خوب انجام داده است تا همسفر حسیبه از تجربه و حال خویش سخن بگویند.
شما را به این مصاحبه گرم دعوت می‌کنم.

حسیبه هستم همسفر ناصر؛ مسافرم با ۱۰سال تخریب وارد کنگره شد؛ مصرف مسافرم شیشه بود و الان هم 2سال و 7ماه است که با دستان پربرکت آقای مهندس آزاد و رها هستیم؛ خدمت دبیری و حضور غیاب را انجام داده‌ام.

همسفر حسیبه عزیز دیدگاه شما در مورد کنگره چیست؟
کنگره آرامش را به زندگی من به ارمغان آورد، توانستم طعم زندگی را بچشم و لذت زندگی را داشته باشم؛ من مدیون آقای مهندس و کنگره هستم، اگر در زندگی من و مسافرم کنگره نبود شاید مثل روزهای قبل زندگی متلاشی‌ای داشتیم.

آیا همسفر بایستی بخاطر مسافرش او را همراهی کند و به کنگره بیاید؟
آقای مهندس فرمودند: همسفر بال‌های مسافرش است و اگر مسافر به کنگره می‌آید مانند پرنده‌ای است که بال و پر دارد اما نمی‌تواند پرواز کند؛ همسفر که باشد تعادل در زندگی برقرار می‌شود چون هر دو آموزش‌های لازم را دریافت می‌کنند و این نقش بسیار مهمی در زندگی من و مسافرم داشت.

برای ما بفرمایید که چه شد بعد از فوت فرزندتان مجدداً توانستید به کنگره برگردید؟
فوت پسرم خیلی غیر منتظره بود و ضربه محکمی در زندگی ما به وجود آورد اما چون آموزش دیده بودم به خودم قبولاندم که حکمت پرودگار است و باید بپذیرم؛ بعد از 3ماه برگشتم، با اینکه هنوز حال مساعدی نداشتم و هنوز هم ندارم اما با آموزش‌هایی که در کنگره دیدم، سعی می‌کنم آروم باشم، سی‌دی‌هایم را بنویسم و گوش کنم چون حالم خیلی بهتر می‌شود؛ با شنیدن آموزش‌های آقای مهندس، این تقدیر الهی را با جان و دل پذیرفتم.

آموزش‌های کنگره چه کمکی در تحمل فراق فرزندتان به شما کرد؟
قطعاً جان هر مادر، فرزندان اوست، من وابستگی شدیدی به فرزندانم دارم و شوک بزرگی در زندگی من بود که رفته رفته عصب پاهایم گرفتگی پیدا کرده و از فراق فرزندم، راه رفتن برایم سخت شده؛ اگر این سی‌دی‌ها نبود، شاید افسردگی حاد می‌گرفتم؛ در یکی از سی‌دی‌هایی که گوش کردم، آقای مهندس فرمودند: هر کدام از ما رسالتی داریم که به این جهان آمده‌ایم، رسالت فرزندم معرفت، پاکی و خوش اخلاقی بوده و آقای مهندس تسکین بر فراق فرزندم است پس رسالت پسرم در این جهان تمام شد اما در آن جهان ادامه خواهد داشت.

سفر دوم به نظر شما چه سفری است؟ و چگونه باید سفر کرد؟
سفر دوم، سفر خودشناسی است که حسیبه کجا بود و الان کجاست؛ سفر دوم چالش‌های زیادی دارد و مشکلاتی که حسیبه از قبل داشت باید با آرامش یکی یکی گره‌ها را باز کند تا به آرامش واقعی برسد؛ سفر دوم صبر، تحمل و شکیبایی به من یاد داده است، اینکه قضاوت نکنم و به سمت ارزش‌ها حرکت کنم و از ضدارزش‌ها دوری کنم.

آیا تا به حال به خودتان گفتید که کنگره نروم و خسته هستم؟
من وقتی می‌دانم آسایش و راحتی در زندگی‌ام بر اثر آموزش‌های کنگره است، هیچ وقت خسته نمی‌شوم، من به کنگره مدیون هستم.

چه پیامی را دوست دارید از تجربه خود به همسفران برسانید؟
من کوچکتر از آن هستم که نصیحتی را بگویم اما آن نخی که بین خودشان و کنگره هست را حتی در سخت‌ترین شرایط هم قطع نکنند چون هر انسانی پر از پیچ و خم است و برای آرامش و آسایش و رهایی از تاریکی‌ها باید آموزش‌ها را دریافت کنند و حضور در کنگره را از خودشان دریغ نکنند چون کمک راهنما آموزش می‌دهد و من همسفر باید به آن‌ها توجه کنم و بهره ببرم تا حال خوب را برای خودم بسازم.

و سخن آخر؛
خدا را شاکرم که آقای مهندس با دستان پر مهرشان، کنگره را بنا کردند تا من همسفر استفاده کنم؛ از راهنمای خوبم که خیلی برایم زحمت می‌کشند و کنارم هستند، تشکر می‌کنم و از شما خانم فروغ تشکر می‌کنم که من را برای مصاحبه انتخاب کردید و من برای چند لحظه دردها را فراموش کردم.

مصاحبه کننده و طراح سوال: همسفر فروغ رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر فرحناز
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .