English Version
This Site Is Available In English

دانایی مثل یک سپر می‌ماند که از ورود خیلی چیزها جلوگیری می‌کند

دانایی مثل یک سپر می‌ماند که از ورود خیلی چیزها جلوگیری می‌کند

بنام قدرت مطلق « الله »

اولین جلسه از شصت و هفتمین دوره سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار با استادی:  مسافر محسن، نگهبانی: مسافر مرتضی دبیری: مسافر ابراهیم با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» در روز چهارشنبه مورخ پنجم شهریور ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ برگزار گردید.

 

 

 

خلاصه سخنان استاد:

 

سلام دوستان محسن هستم مسافر،

خدا را شکر می‌کنم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه می‌کنم. در طول یک سالی که در کنگره هستم خیلی مطالب یاد گرفتم خیلی درسها از کنگره گرفتم اتفاقات خوبی را تجربه کردم و هر وقت که خودم را در کنگره میبینم و در جمع شما هستم از ته دل خوشحال هستم و همینطور از راهنمای خودم تشکر می‌نمایم. من همیشه از خودم سوال می‌پرسیدم که دانایی چیست؟ و به چه دردی میخورد؟ و به قول آقای مهندس که می‌فرمایند اگر چیزی را می‌خواهید کاربردی کنید اول ببینید به چه درد شما میخورد چه کسی گفت مهم نیست اینکه چه می‌گوید مهم است و چه کاربردی می‌توانیم برای زندگی خودمان داشته باشیم پس اول باید بدانیم که دانایی چه هست و به چه دردی میخورد فرق دانایی با سواد چیست؟ من فکر میکردم که هر کسی که با سواد است حتما دانایی هم هست البته منظور من مدرک بود. در زمان خود من تقریبا بیست و هفت سال پیش دوتا دکتر در محل ما اعتیاد داشتند یکی از این دکترها قاچاق فروش هم بود و می‌گفت بیا از خودم مواد بگیر. چند وقت پیش یکی از دوستان گفت که همین دکتر از دنیا رفت و دکتر دیگر هم همین چند وقت پیش فوت کرد. لزوما الزامی نیست که کسی که مدرک دارد حتما دانا است. دانایی مثل یک سپر می‌ماند که این سپر از ورود خیلی چیزها جلوگیری می‌کند نقطه مقابل دانایی جهالت است بزرگترین دشمن ما جهل ما است هر موقع که می‌خواهند به انسان زخمی بزنند از طریق جهل او ضربه می‌زنند خدا را شکر که در این دوره از حیات هستیم چون قبلا جهل خیلی بیشتر بود. زیرا دختران خود را زنده به گور می‌کردند جهل نیز پیشرفت می‌کند چون آموزش می‌بیند ششصد یا هفتصد سال پیش در کره شمالی وقتی کسی از دنیا می‌رفت کل خاندان او را خاک می‌کردند وقتی در دام جهل گرفتار می‌شویم دیگر فایده ندارد. دانایی به من این اجازه را می‌دهد که بتوانم با جهل خودم مقابله نمایم مسئله ما اینجا درمان است ،هنگامی که در کنگره درمان می‌شویم اگر دانایی را یاد بگیریم یعنی تجربه تفکر آموزش می‌توانیم مشکلات خودمان را حل نماییم یعنی شروع می‌کنیم به حل کردن مشکلاتی که برای خودم درست کرده بودم، در زمان اعتیاد که به کنگره60 پناه آوردم انسان یک موجودی است که تا زمانی که مشکلاتش را بتواند خودش حل کند به هیچ جایی مراجعه نخواهد کرد. حالا من به کنگره آمدم و یکسری لوازم، جایه نشستن، همه چیز در اختیار من قرار گرفته است من دیگر نمی‌توانم بگویم که من جاهل هستم زیرا تمام اطلاعات و آگاهی راهنما در اختیار من قرار می‌گیرد وقتی سوالات من جواب داده می‌شود من دیگر نمی‌توانم بگویم که جاهل هستم من وقتی میفهمم که مواد مخدر با بدن من چه کرده است اگر دوباره آن کار را انجام بدهم مثل شخم زدن زمینی که در آن بنزین بریزی، یک شعر معروفی که می‌گوید آن کس که بداند که نداند که بداند ما با این بیتش کار داریم که می‌گوید آن کس که بداند که نداند یعنی من خودم می‌دانم که نمی‌دانم وقتی از درب کنگره داخل می‌شوم باید قبول کنم که اگر من می‌دانستم کار من با اینجا کشیده نمی‌شد نکته دیگری که در دانایی است دانایی هیچ وقت متوقف نخواهد شد. یعنی الان که من به درمان رسیده ام دیگر نیازی به آموزش ندارم و من کامل هستم. خیر، اتفاقا شیطان له زیباترین شکل و هوشمندانه دنبال نقاط ضعف در من می‌گردد و از طریق مختلف ضربه خواهد زد از تاریکی های دیگر ضربه خواهد زد. سفر سیگار یکی از نقطه ضعف‌های من بود که درمان کردم یا لژیون جونز. برای اینکه از نیروهای منفی ضربه نخوریم باید تزکیه و پالایش انجام دهیم. از اینکه به صحبت‌های من توجه نموديد از همه شما سپاسگزارم.

 

تایپ و ویراست: مسافر مرتضی لژیون پنجم 

عکاس: مسافر کوشیار لژیون نهم 

بارگزاری: مسافر مهدی لژیون دهم 

وبلاگ نمایندگی پرستار 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .