جلسه چهارم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی بوئین زهرا، با استادی مسافر راهنما هادی، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه "سواد، دانایی و دانایی مؤثر" در روز سهشنبه 4 شهریور ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
(34).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان هادی هستم یک مسافر.
خدا را سپاس گزار و شاکر هستم که این توفیق را به من داد تا در خدمت شما عزیزان باشم تا در کنار هم یک جلسه پر بار و پر انرژی داشته باشیم. دستور جلسه این هفته در مورد :"سواد، دانایی و دانایی مؤثر" می باشد. تأثیر این دستور جلسه بر روی من این بود که در مقابل مثلث دانایی، یک مثلث جهالت وجود داشت که در دوران مصرف من حس، اولین نیرویی بود که قوه عقل من را به کار انداخت و حس هایی که در درون من به اشتباه بیدار شده بودند، باعث می شدند که من در زندگی با مشکلات زیادی رو به رو شده بودند.
ولی با ورودم به کنگره و آموزش گرفتن ها و تجربه ها و با تفکرات کنگره و استفاده از متون این مجموعه توانستم به صورت آهسته آهسته حس های منفی که در درونم بود را از وجودم خارج کنم تا یکسری حس های خوب جایگزین این حس ها بشوند. بهترین حس هایی که در کنگره توانستم به رشد و برداشت برسانم آموزش هایی بود که می گرفتم و همان ها را آموزش می دادم. و همین کارها باعث شدند منی که از هستی ساقط شده بودم، بتوانم دوباره قدم به حیات بگذارم.
.jpg)
حس گیرنده است، این حس است که مسائل را دریافت می کند؛ اگر شما با حس خراب و آلوده وارد کنگره شوید، متوجه مسائل به نحو احسنت نمی شوید، اگر هم بشوید اشتباه برداشت می نمایید. این اطلاعات و آگاهی بود که من با ورودم به کنگره توانستم دریافت کنم و به کار گیریه آن ها باعث شد که من دیگر به سمت مواد مخدر نروم. تنها چیزی که من را در کنگره نگه داشت خدمت کردن بود. دانایی هرکس، بستگی به تلاش و کوشش آن شخص دارد.
بستگی به این دارد که شما آموزش هایی را که دریافت می کنید، چگونه اجرا می کنید. ما در کنگره می خواهیم با ساده ترین راه حل ها، بهترین نتیجه هارا بگیریم و اولین چیزی که باید اجرا کنیم، گوش کردن به حرف راهنما می باشد. راهنما کسی است که در مسئله درمان اعتیاد از من رهجویی که وارد کنگره می شوم خیلی دانا تر و آگاه تر است. راهنما کسی است که قبلاً این مسیر را پیموده است.
دانایی یعنی اینکه من بتوانم با مسائل زندگی کنار بیایم و به راحتی بتوانم زندگی، و قوانین آن را اجرا کنم. و این مراتب می تواند با دریافت اطلاعات و آموزش ها و کاربردی کردن آن ها بیشتر و بیشتر شود. من روزی که به کنگره آمدم سواد زیادی نداشتم و به همین دلیل افرادی که به لژیون من می آمدند سواد خودشان را با من مقایسه می کردند و این باعث عدم رشد آن ها می شد و به همین خاطر از کنگره خارج می شدند و درمانشان نا تمام می ماند.
تایپ و تنظیم: همسفر محمد لژیون اول
عکس: مسافر مهدی لژیون سوم
با تشکر نمایندگی بوئین زهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
133