تا قبل از آشنایی با کنگره۶۰ و آموختن جهانبینی، اکثر اوقات حس میکردم در یک باتلاق فرومیروم؛ هرچه بیشتر دستوپا میزدم، بیشتر فرومیرفتم! احساس میکردم همیشه در مقابل هر تلاشی که میکنم، نیرویی قد علم میکند و مانع حرکت درست من میشود. من و مسافرم میدانستیم که مواد مخدر و اعتیاد به زندگی ما صدمه زده است و باعث ازدستدادن اعتمادبهنفس و خردشدن شخصیت ما شده است. میدانستیم کار ضدارزشی و خانمانسوز است؛ اما نیرویی به نام ترس که یکی از اضلاع مثلث جهالت است، بهصورت ترس از خماری در مقابل خواستههای مسافرم قد علم میکرد. میدانستم گوشهگیری و دورشدن از دوستان و آشنایان به روح و روان من آسیبزده است؛ اما نیرویی به نام ناامیدی نیز در مقابل من قد علم کرده بود.
ما در حد خود دانایی داشتیم. ارزش و ضدارزش را از یکدیگر تشخیص میدادیم؛ اما رشد مثلث جهالت در درون ما، مانع حرکت و عمل درست ما شده بود؛ در واقع دانستههای ما مؤثر نبود! تا اینکه نوری به زندگی ما تابید، نوری به نام کنگره۶۰ که مانند یک فانوس در آن تاریکی، راه را به ما نشان میداد. کنگره به ما یاد داد که هیچ چیز غیر ممکن نیست. با درمان مسافرم، اعتمادبهنفس کمرنگ شده خود را از نابودی نجات دادیم و دوباره به شخصیت خود دست یافتیم. کنگره، امید را به زندگی ما آورد و باعث شد نیروهایی که مانع رسیدن ما به دانایی و در ادامه، رسیدن به دانایی موثر شده بود را بشناسیم. اکنون میدانم که با چه نیروی اهریمنی طرف هستم و با پرداختن به آموزش، تجربه و تفکر در عرصههای مختلف زندگی، مانع رشد ترس و منیت و ناامیدی در درون خود میشوم.
اکنون ای عزیز، من برای تو میگویم؛ تویی که در جایگاه قبلی من ایستادهای؛ بیا تا با هم تلاش کنیم. با هم یاد بگیریم و با هم به سمت روشنایی حرکت کنیم. کنگره۶۰ یک فرصت است، یک هدیه از طرف خداوند برای کسانی که میخواهند زندگی جدیدی را شروع کنند! امیدوارم قدر این فرصت را بدانیم و با تمام وجود از آن استفاده کنیم.
نویسنده: همسفر آزاده، رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر طاهره
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
80