English Version
This Site Is Available In English

دانایی کلید استفاده از سواد است

دانایی کلید استفاده از سواد است

ششمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نائین به استادی همسفر آزاده، نگهبانی راهنما همسفر محبوبه و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «دانایی و دانایی مؤثر و سواد» روز دوشنبه 3 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

در این جایگاه، برای تمام سفر اولی‌ها آرزو می‌کنم که این جایگاه را لمس و انرژی این جایگاه را کسب کنند و برای تمامی سفر دومی‌ها آرزو می‌کنم که در کنگره پایدار باشند و تمام خدمت‌های موجود در کنگره را تجربه و انرژی آن را دریافت کنند.

سه پارامتر (دانایی، دانایی مؤثر و سواد)، هر کدام یک معنای خاصی دارند. دانایی زمانی است که ما معلوماتی در حد اطلاعات عمومی داریم که آن‌ها را می‌دانیم؛ ولی اجرا نمی‌کنیم. آقای امین دانایی را به مثلث تشبیه کرده‌اند و اضلاع این مثلث شامل آموزش، تفکر و تجربه هستند و فرمودند: «اگر این سه ضلع مثلث با هم برابر نباشند، دانایی صورت می‌گیرد». برای مثال، من فقط در کنگره حضور پیدا کنم و آموزش ‌بگیرم و سی‌دی بنویسم؛ ولی به آن عمل نکنم و یا آموزش بگیرم که در لژیون مالی شرکت کنم و بهایش را پرداخت کنم؛ اما عمل نکنم؛ همچنین ‌بدانم که اضافه‌وزن دارم؛ باید بروم لژیون جونز؛ اما این کار را انجام ندهم. در این صورت، من همه این‌ها را در حد دانایی می‌دانم؛ اما دانایی مؤثر، دانایی است که من این اطلاعات و آگاهی را به مرحله عمل برسانم.

زمانی که من عضو لژیون سردار شدم و تمام اقساط را پرداخت کردم و سال بعد در اعلام سرداری، اگر یک پله خود را ارتقا داده و رشدی در خود ایجاد کرده و این شش میلیون را که امسال پرداخت کردم، سال دیگر این شش میلیون را به هفت میلیون تبدیل کنم، آن موقع دانایی مؤثر در من اتفاق افتاده است. من این دانایی را دارم که بهای آموزش، آرامش، حال خوش و انرژی که دریافت کرده‌ام را باید پرداخت کنم و همه ما خوب می‌دانیم که تمام این پرداخت‌ها همه برای ساخت ساختمان و برای دردمندانی که منتظر هستند که اذن ورودشان به کنگره صادر شود، هزینه می‌شود و قرار است در آینده این افراد وارد کنگره شوند و از آن استفاده کنند؛ بنابراین من باید چه کاری انجام دهم؟ باید آن دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کنم و از الان برنامه‌ریزی کنم.

تفکر و تجربه را در خانه و به‌تنهایی با خواندن منابع و گوش‌دادن به سی‌دی‌ها می‌توانم ارتقا بدهم و به رشد برسانم؛ اما استاد امین می‌گویند: «پارامتر آموزش در جمع صورت می‌گیرد». اگر بخواهیم به دانایی مؤثر برسیم، باید سه ضلع مثلث دانایی (آموزش، تفکر و تجربه) با هم رشد کنند. زمانی که ضلع تفکر بیشتر از ضلع تجربه رشد کند، قدرت تشخیص در من به وجود نمی‌آید. دانایی، ماهیت قدرت تشخیص است و نگهبانان قلعه عقل، دانایی هستند، زمانی که دانایی کم هست، خواسته‌ها در ذهن به هر شکل و لباسی در می‌آیند که فرد را فریب دهند و اطلاعات ناقص و اشتباه وارد ذهن شوند؛ بنابراین باید دانایی را بالا برد؛ زمانی که دانایی کم باشد، قدرت تشخیص پایین آمده و ترس، ناامیدی و منیت سراغ فرد می‌آیند و اگر دانایی بالا برود، قدرت تشخیص هم بالا می‌رود. اگر بتوانیم از دیوار ترس، منیت و ناامیدی عبور کنیم، آن موقع می‌توانیم به قدرت تشخیص برسیم و همه این‌ها با آموزش‌های کنگره ایجاد می‌شود.

تجربه شخص مصرف‌کننده به‌تنهایی مؤثر نیست و باید آموزش بگیرد و با رهایی و درمان، به مرحله دانایی و دانایی مؤثر می‌‌رسد. آقای مهندس می‌گویند: «تنها دانستن پارامترهای دانایی کافی نیست» و  مثال استاد دانشگاهی را زدند که حدود ۳۰ الی ۴۰ سال درس توکل را به دانشجوهایش می‌داد و همیشه از توکل صحبت می‌کرد؛ اما زمانی که پسرش بیمار شد و باید عمل می‌کرد، پشت در اتاق عمل از استرس و نگرانی سکته کرد؛ یعنی این چند سال درس‌دادن و آموزش گرفتن، اصلاً برای او مفید نبوده است؛ باید تجربه و آموزش‌های خود را به دانایی برسانیم و برای این‌که آموخته‌های خود را عملی کنیم؛ باید تغییر کنیم.

تغییر یک‌مرتبه شکل نمی‌گیرد و این‌گونه نیست که من بگویم: دانایی دارم یا سوادم بالا است؛ بلکه باید دیگران از تغییر رفتار، شخصیت و خلق‌وخوی من متوجه شوند که من به دانایی رسیده‌ام؛ درصورتی‌که من بیایم و خودم بگویم که دانا هستم، فایده‌ای ندارد؛ باید دیگران متوجه دانایی من بشوند.

همه افراد سواد و دانایی را یکی می‌دانند؛ اما سواد رسیدن به آگاهی خاص است و دانایی کلید استفاده از سواد است. دانایی خاص و دانایی عام زمانی که کنار هم قرار بگیرند؛ معنای زیبایی می‌گیرند، مثلاً پزشکی که در یک‌رشته خاصی تحصیل و در آن رشته تجربه کسب کند و به دانایی خاص برسد؛ ولی رفتار و کردار درستی ندارد و به بیماران خود توجهی نمی‌کند، دانایی عام ندارد؛ اما زمانی که دانایی خاص و عام خود را با هم ادغام کند و در کنار هم قرار دهد آن موقع است که به بیماران خود توجه می‌کند و می‌داند چگونه باید رفتار کند.

درخت هرچه پربارتر باشد، سر به زیرتر است. فردی که دانا است، هرچقدر تحصیلاتش بیشتر باشد؛ نباید دچار تکبر و غرور شود و به دلیل تحصیلات بالاتر، از دیگران توقع احترام بیشتر را داشته باشد. آقای مهندس می‌‌فرمایند: «سواد دانایی نمی‌آورد، سواد یک آگاهی است و تفکر، تجربه و آموزش است که دانایی می‌آورد و عمل‌کردن به آن، دانایی مؤثر می‌شود».

آموزش‌های کنگره چیزی جزء، رسیدن به دانایی نیست، زمانی که راهنما به من می‌گوید: سی‌دی بنویس، اگر چشم گفتم و از منیت خود گذشتم، آن زمان آموزش‌ها را دریافت می‌کنم و اگر توانستم آموزش‌ها را عملی کنم، به میوه شیرین دانایی دست پیدا می‌کنم و می‌توانم به تعادل و آرامش برسم. آقای مهندس از سی‌دی اول که وظایف رهجو است، به ما می‌گویند: دروغ نگویید، گمان بد نبرید، غیبت نکنید تا این سی‌دی آخر «قانون» نیز این‌ مطالب را تکرار می‌کنند و از ما می‌خواهند که این کارها را انجام ندهیم و فرمودند: «هدف ما این است که دغدغه‌های ما کم شود و به تعادل و آرامش برسیم»، همه هدف کنگره این است که به آرامش، تعادل و حال خوش برسیم.

در نتیجه دانایی هر شخص با رفتارش نشان داده می‌شود و ما یک الگو در کنگره هستیم و خارج از کنگره افراد تغییرات را در ما می‌بینند و متوجه می‌شوند که چقدر به دانایی رسیده‌ایم یا نرسیده‌ایم! در آخر از راهنمای خود خانم مینا تقدیر و تشکر می‌کنم ان‌شاءالله که همیشه موفق و مؤید باشند.

مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر اکبر
تایپیست: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)  و همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .