English Version
This Site Is Available In English

میزان دانایی، به سواد نیست

میزان دانایی، به سواد نیست

میزان دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، به لباس پوشیدن نیست؛ بلکه به انسانی اندیشیدن است. هر انسانی که سواد یا مدارک بالای تحصیلی داشته باشد، صرفاً انسان دانایی نیست. دانایی ما در زندگی بر اساس تفکر، آموزش، تجربه و دیدگاه ما پایه‌ریزی شده است. زمانی که در زندگی به مشکلی برخورد می‌کنیم، باید بتوانیم بهترین راه را برای حل آن پیدا کنیم. دانایی ربطی به میزان سواد و تحصیلات بالا ندارد. انسان بی‌سواد صرفاً انسان نادانی نیست؛ بلکه این موضوع بستگی به تفکر، تجربه و دیدگاه ما دارد.

طرز تفکر من قبل از ورود به کنگره این بود که هر انسانی که هم مدارک تحصیلی بالا و هم ظاهری آراسته‌ داشته باشد، انسان دانایی است اما از زمانی که وارد کنگره شدم و آموزش گرفتم، متوجه شدم که این‌طور نیست. ممکن است فردی یک انسان ساده با شغلی ساده، دانایی بالایی داشته باشد و بتواند با افراد جامعه به درستی رفتار کند.

انسان دانا انسانی است که خواسته‌های خود را قبل از انجام دادن، تحلیل و بررسی می‌کند و از آن مطمئن می‌شود و خواسته‌های نامعقولش را کنار می‌گذارد.

در کنگره مثلثی داریم به اسم مثلث دانایی که ضلع‌های آن تفکر، آموزش و تجربه است و در مقابل آن مثلث جهالت است که ضلع‌های آن ترس، منیت و ناامیدی است. در مثلث دانایی؛ حتی اگر یک ضلع به درستی رشد نکند، دانایی محسوب نمی‌شود. دانایی زمانی درست است که هر سه ضلع مثلث با هم حرکت کنند و رو به جلو بروند وگرنه نیروهای منفی فشار زیادی به شخص وارد می‌کنند و نمی‌گذارند که دیگر ضلع‌های مثلث هم رشد کند. آن دسته انسان‌هایی که ظاهر آراسته و مرتب دارند اما رفتار درست با انسان‌هارا نمی‌دانند، در جامعه زیاد هستند، چون هیچ‌گونه آگاهی در مورد دانایی ندارند و فقط به فکر آراستگی خودشان هستند. داشتن ظاهری آراسته خیلی خوب است، اما باید بدانی که چه‌طور با بقیه افراد رفتار کنی. در این‌جا است که ما باید مثلث دانایی را به مثلث دانایی مؤثر تبدیل کنیم.

مثلث دانایی مؤثر؛ مثلثی است که هر سه ضلع آن برابر هستند و هیچ خواسته نامعقولی در خود راه نمی‌دهد و نیز چنین انسانی می‌داند که چه‌طور برای حل مشکلات خود راه‌حل پیدا کند و چگونه با بقیه افراد رفتار کند. من نیز در این مورد تجربه‌ای داشتم؛ به خاطر بیماری به دکترهای زیادی مراجعه می‌کردم و هر کدام از آن‌ها منشی‌هایی داشتند که ظاهری شیک و آراسته‌ داشتند، اما رفتاری که با بیماران داشتند درست نبود و بیماران همه شاکی بودند. من خودم یکی از آن‌ها بودم و هر زمان که وارد مطب می‌شدم، هیچ تمایلی نداشتم که با منشی همکلام شوم و به پزشک دیگری مراجعه کردم و به دلیل این‌که حس خوبی از منشی‌های قبلی نداشتم، ذهنم مشغول بود و با منشی خوب رفتار نکردم. اما او خیلی مهربان، دلسوز و محترمانه با من برخورد کرد. ایشان انسانی ساده بود و ظاهری ساده‌ داشت، اما رفتاری که با من و بقیه بیماران داشت، حال مرا هم خوب کرد. در این‌جا متوجه شدم که واقعاً دانایی، ربطی به سواد و لباس و تمدن ندارد، بلکه درست رفتار کردن و صحبت کردن با بقیه انسان‌ها، از او یک انسان دانا می‌سازد. تنها سلاح ما انسان‌ها در مقابل کارهای قدرتمند؛ مثل پیروز شدن در برابر غول اعتیاد، فقط با دانایی و آموزش‌های کنگره ۶۰ است که انجام می‌گیرد.

خدا را شکر می‌کنم که در مسیر کنگره قرار گرفتم تا بتوانم با آموزش‌های کنگره، راه مناسب در برابر مشکلات زندگی را پیدا کنم و به انسان دانایی تبدیل شوم.

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

نویسنده: همسفر هدی رهجوی راهنما همسفر لیلا، لژیون اول، رشته ورزشی ایروبیک
رابط خبری همسفر اعظم مرزبان خبری پارک هنر بیهقی سبزوار
ارسال: همسفر معصومه، رهجوی راهنما همسفر مریم، لژیون دوم، نمایندگی شیخ‌بهایی (دبیر سایت) 
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .