همیشه بین بزرگان و فلاسفه در مورد اینکه زندگی جبر است یا اختیار بحث بوده است که میگویند؛ نه جبر است و نه اختیار، مابین این دو است. آقای مهندس این مسئله را به سه اصل بیان میفرمایند؛ جبر که همان تقدیر است، خواست یعنی اختیار و فرمان الهی. زندگی ما بر مبنای این سه اصل در حرکت است، ما همیشه در حال امتحان دادن هستیم و کاری که امروز انجام میدهیم تقدیر فردا است و هر عمل نیک یا بدی که انجام میدهیم نتیجهاش به خودمان برمیگردد. وقتی گندم میکاریم جبر یا تقدیر آن برداشت گندم است و اگر نفرت بکاریم برداشت آن نفرت است.
در زندگی نباید از چیزی بترسیم و انسان بقا دارد و با مرگ از بین نمیرود؛ ولی ترس از آینده و گذشته ما را اذیت میکند. وقتی درگیر زمان آینده و گذشته باشیم زمان حال را به مسلخ میبریم. کار و کوشش میکنیم، پسانداز میکنیم که در آینده به ما خوش بگذرد؛ ولی موقع خوشگذرانی که میشود، ممکن است بیمار شویم یا دچار خیلی مسائل و مشکلات دیگر. ما فکر میکنیم تقدیر باید خوب باشد، ولی درهم است، ممکن است خوب یا بد باشد و اگر تقدیر بدی برایمان پیش آمد از آن نترسیم، چون پرده از رازهای بسیار برمیدارد مانند؛ افتادن در دام اعتیاد. برای رسیدن به هدف و نتیجه باید در صراط مستقیم باشیم و افکارمان به یاد خداوند باشد و از نیروهای خداوند انرژی بگیریم.
منبع: سیدی قانون
نویسنده و ارسال: همسفر شیدا رهجوی همسفر مهتاب (لژیون یکم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
39