English Version
This Site Is Available In English

نفس امرکننده مانع انجام فرامین عقل می‌شود

نفس امرکننده مانع انجام فرامین عقل می‌شود

سلام دوستان ناهید هستم یک همسفر

من نوعی قبلاً فکر می‌کردم که جایگاه عقل با مغز یکی است و با مرگ از بین می‌رود؛ درحالی‌که در این وادی متوجه شدم جایگاه این دو مقوله با هم متفاوت هستند. هر چند از مواد تشکیل‌دهنده عقل آگاهی نداریم؛ ولی می‌دانیم از پوست، گوشت و استخوان نیست و با مرگ هم از بین نمی‌رود. عقل یکی از مؤلفه‌های صورپنهان انسان است و مغز، تنها مترجم برای عقل است. زمانی‌که درباره فرمان عقل صحبت می‌کنیم، در ذهن خود کارهای بزرگ و خارق‌العاده را متصور می‌شویم؛ درحالی‌که از ساده‌ترین کارها شروع می‌شود و لازم نیست دست به حرکت‌های بزرگ بزنیم؛ به‌عنوان مثال انجام کارهایی چون حمام رفتن، ظرف شستن، آشغال‌ها را به موقع بیرون گذاشتن؛ بنابراین با انجام این کارها ‌می‌توانیم فرمان‌های بزرگتر عقل را اجرا کنیم تا به فرمان عقل نزدیک شویم. عقل در جسم ما حکم یک فرمانروای بزرگ و فر ایزدی (شو شود) را دارد. در مقابل این فرمانروای بزرگ و عادل یک نیروی فوق‌العاده قوی به‌نام نفس امرکننده وجود دارد که مانع انجام فرامین عقل می‌شود و در مقابل عقل می‌ایستد تا فرماندهی را به دست بگیرد؛ البته تا زمانی‌که نفس‌لوامه دست به کار شود و قدرت را از دست نفس امرکننده بگیرد. وقتی قدرت به دست نفس‌مطمئنه برسد، فرمانروایی مطلق به دست فرمان عقل خواهد بود. انسان برای رسیدن به صلح، آرامش، سلامتی و موفقیت باید در صراط مستقیم حرکت کند تا هرچه بیشتر به فرمان عقل نزدیک شود؛ باید سعی کند با پرداختن به ارزش‌ها و دوری از ضدارزش‌ها فرمان‌های عقل را به اجرا درآورد و به جایی برسد که اصطلاحاً بگوید: شو شود. ناگفته نماند تا زمانی‌که فرمانبردار عقل نشویم، به فرماندهی نخواهیم رسید.

سلام دوستان بتول هستم یک همسفر

عقل یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین مسائلی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد و حتی با مرگ هم از بین نمی‌رود. عقل از موادی تشکیل شده است که هنوز ذره‌ای از آن را نمی‌دانیم. کار‌ عقل سنجش و ارزیابی است. بعضی از انسان‌ها فکر می‌کنند که عقل همان مغز است؛ ولی این‌طور نیست، مغز مترجمی برای عقل است. انسان دو راهنما دارد، یک راهنمای بیرونی که پیامبران و اولیای خدا هستند و یک راهنمای درونی که عقل است. عقل به هیچ‌وجه اشتباه نمی‌کند، مگر این‌که اطلاعات اشتباه به آن بدهیم. عقل نیرویی است که فر ایزدی دارد‌؛ یعنی قدرت آن برگرفته از قدرت مطلق است. هر چه‌قدر ما بیشتر در صراط مستقیم باشیم و به نیروی الهی نزدیک‌تر شویم، قوه‌ عقل نیرومندتر می‌شود و هر چه‌قدر از صراط مستقیم دورتر شویم، عقل کمتر و قوه تشخیص آن ضعیف‌تر می‌شود. دو نیرو مثبت و منفی درون ما وجود دارد؛ البته نیروی مثبت، روح و نیروی منفی، جن است. از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس‌اماره از نظر مکانی یک مو فاصله است؛ ولی از نظر زمانی هزاران سال به طول می‌انجامد.

سلام دوستان زینب هستم یک همسفر

در ابتدا از خود می‌پرسم که عقل چیست؟ عقل مانند ترازویی است که کار تشخیص و نظارت بر تفکرات مثبت و منفی ما را بر عهده دارد. ما باید در مسیر تکاملی خود به فرمان عقل برسیم تا در صلح و آرامش باشیم.‌‌‌ زمانی‌که در تاریکی‌ها بودیم، قدرت در دست نیروهای منفی یا همان نفس‌اماره بود و عقل توسط همین نفس رهبری می‌شد؛ درحالی‌که با دادن اطلاعات اشتباه فرماندهی را از عقل می‌گرفت و روزبه‌روز بر قدرت خود می‌افزود. نفس‌اماره بیشتر در مواقع ناامیدی انسان به سراغش می‌آمد و با دادن القائات منفی که زندگی پوچ است و مرگ بر زنده ماندن شرف دارد، انسان‌ها را تا سر حد خودکشی پیش می‌برد؛ البته در این میان صدایی دیگری شنیده می‌شد که زندگی سراسر امید است و این همان صدای عقل است و صدای اولی، جن درون است. درحقیقت عقل همیشه خوبی را برای انسان می‌خواهد؛ ولی قبایل وحشی، نادانی، خودخواهی، منیت و تکبر که قدرت بیشتری داشتند، می‌آمدند و فرامین خودشان را اجرا می‌کردند؛ درنتیجه عقل را از بالا به پایین می‌کشیدند و با تزویر و القائات منفی بر علیه عقل کودتا می‌کردند. در اینجا بود که انسان به سمت کارهای ضدارزشی سوق داده می‌شد و به هر گناهی اعم‌از مصرف الکل، مواد مخدر، دروغ، غیبت و غیره آلوده می‌شد. در این میان نفس سرزنش‌کننده به میدان می‌آمد و انسان را از خواب گران بیدار می‌کرد. کاری که تمام مصرف‌کنندگان قبل از ورود به کنگره با شنیدن ندایی از نوع وجدان آگاه می‌شدند، مسیر کنگره را در پیش گرفتند، از مسیر ضدارزش‌ها دوری گزیدند و برای پالایش آماده شدند. در اینجا نفس‌مطمئنه هم به میدان آمد که ای انسان از فرمان عقلت پیروی کن تا صلح و آرامش را تجربه کنی؛ چراکه فرمانروایی عقل به‌عنوان یک فرمانده لایق برایش مشهود و بارز شد. به امید روزی که تمام مصرف‌کنندگان بتوانند به این نقطه تفکر روشن برسند و از دام اعتیاد رها شوند.

سلام دوستان رحیمه هستم یک همسفر

زمانی‌که سخن از عقل به میان می‌آید، اولین چیزی که به ذهن بسیاری از انسان‌ها می‌رسد، مغز است. گاهی‌اوقات ما انسان‌ها عقل و مغز را یکی می‌دانیم؛ اما باید بدانیم که مغز و عقل دو مقوله‌ی جدا از هم هستند. عقل یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مسائلی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما برای رسیدن به تکامل باید به فرمان عقل برسیم؛ درحالی‌که مغز مانند یک مترجم برای عقل است. ما زمانی می‌توانیم به فرمان عقل برسیم که فرمانبرداری ما از روحمان بیشتر از جن درونمان باشد. شاید فکر کنیم رسیدن به فرمان عقل در کار‌های خیلی بزرگ و مهم قابل اجراست؛ اما به نظر من از کار‌های کوچک مانند: مسواک زدن، حمام کردن و غیره شروع می‌شود. جمله دم را غنیمت شمار، مصداق بارز رسیدن به فرمان عقل است. امیدوارم که همه‌ی ما در راه رسیدن به تکامل بتوانیم به فرمان عقل نزدیک شویم و حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم.

رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر آرزو (عضو لژیون سردار)
عکس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .