English Version
This Site Is Available In English

عقل یکی از سرنوشت‌‌سازترین مسائلی است که پایان مشخصی ندارد

عقل یکی از سرنوشت‌‌سازترین مسائلی است که پایان مشخصی ندارد

عنوان وادی ششم: حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم. وادی ششم به یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌های صور پنهان انسان یعنی عقل پرداخته است. آقای مهندس در وادی ششم از کتاب عشق در مورد عقل چنین می‌فرمایند: عقل یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین مسائلی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما بایستی در تمام مسیر تکاملی خود به فرمان آن یعنی فرمان عقل برسیم. وادی ششم تأثیرات عمیقی بر روی من داشته است. ماندن در صراط مستقیم و حال خوب و آرامش امروزم، نتایج تأثیر زیاد این وادی برای من بوده است.
شرط ماندن در صراط مستقیم و رسیدن به حال خوب و به‌دست آوردن آرامش، اجرای کامل فرامین عقل است که در نهایت به آن جایگاهی خواهیم رسید که اگر بگوییم شو، می‌شود. مشکل اساسی و نیروی فوق العاده قوی که در درون من بر سر راه اجرای فرامین عقل قرار دارد نیروی قوی نفس امر کننده است که نفس اماره نام دارد. در واقع مبارزه درونی من مربوط به مبارزه عقل در برابر نفس اماره است. وقتی می‌خواهم کاری انجام دهم که فرمان عقل است، نفس اماره مرتب در گوشم می‌خواند هنوز وقت داری و سبب می‌شود که آن کارم یا اصلاً انجام نشود یا ناقص انجامش دهم و بعضی کارهایم در وقت خودش انجام نگیرد و تأخیر در انجام آن عمل در بعضی مواقع عواقب جبران ناپذیری هم بر جای گذاشته است.
در مرتبه بالاتری از نفس اماره، نفس لوامه قرار دارد که در بیشتر مواقع نهیب می‌زند در مقابل نفس اماره بایستم و تا حدودی جلوی فاجعه را می‌گیرد و باعث می‌شود به صراط مستقیم برگشت کنم. این‌طور بگویم که آشفتگی درونم مربوط به نفس اماره و اوضاع خوب و صلح و آرامش درونم به واسطه دخالت نفس لوامه یا همان نفس سرزنش کننده است که سبب تصفیه و پالایش در من می‌شود. این تصفیه و پالایش من را از ضدارزش‌ها دور می‌کند. تلاش می‌کنم آن‌قدر از آن‌ها فاصله بگیرم تا روزی که به مرتبه نفس مطمئنه و فرمان عقل نزدیک شوم.

در درون من نفس اماره همیشه با قدرت فوق العاده خودش قصد به هم زدن آرامش من را دارد و اگر جلوی آن را نگیرم، با القاء افکار منفی، اوضاع و احوال من را کاملاً آشفته و به هم می‌ریزد؛ حتی به ناامیدی می‌کشاند. برای اینکه این اتفاق نیفتد کار سختی انجام نمی‌دهم فقط گوش به فرمان عقل هستم و هرچه را فرمان می‌دهد به موقع انجام می‌دهم. اگر به فرمان عقل بی‌توجه باشم راه خودم را دور کرده‌ام؛ چون باید چندین برابر تلاش کنم تا به‌واسطه گوش ندادن به فرمان عقل مشکلات به‌وجود آمده را برطرف نمایم.
زمانی که هنوز با این وادی آشنا نشده بودم وقت، گران‌بهاترین سرمایه زندگی، به آسانی از کفم رفت و دیگر قابل جبران هم نیست و متأسفانه هیچ‌وقت باز نخواهد گشت.

از وقتی با این وادی آشنا شدم، آنجا که فرمان عقل را کاملاً اجرا کرده‌ام حالم خوب شده است و صلح و آرامش درونی قابل وصفی پیدا کرده‌ام. جاهایی هم که فرمان عقل را اجرا نکرده‌ام یا آن را به تعویق انداخته‌ام مربوط است به آن زمانی که تاریکی بر زندگی من سایه انداخته بود و مانع می‌شد تا عاقلانه عمل کنم. با این کارم گوهر گران‌بهای وقت را از دست می‌دادم و نتیجه آن پریشان احوالی بود و افسوس روزهای از دست رفته، داغش بر دلم سنگینی می‌کرد. بعد از ورود به کنگره، گوش دادن به سی‌دی‌های آقای مهندس و آموزش‌های کنگره۶۰ و آموزش جهان‌بینی سبب شد آگاهی من افزایش پیدا کند، تاریکی‌های زندگیم شروع به کم شدن کرد و آرام‌آرام از زندگیم کنار رفتند. سخن آقای مهندس آنجا که می‌فرمایند «در گذشته باقی نمانید و حرکت کنید.» تصلی بخش من بود و سعی می‌کردم از ضدارزش‌ها فاصله بگیرم و به آن‌ها فکر نکنم و تلاش کنم همواره فرمان عقل را در زندگی اجرا کنم تا هیچ‌وقت نادم و پشیمان نباشم.

از آن به بعد برای اجرای فرمان عقل همیشه پای کار هستم و به ندای آن توجه ویژه دارم و در مقابل قدرت نفس اماره که زیرکانه سعی دارد من را از پای در بیاورد سرسختانه می‌ایستم. تا قبل از آشنایی من با کنگره۶۰ در آن گوشه تاریک زندگی وقتی کشمکش‌هایی بین عقل و نفس اماره در می‌گرفت تمام تلاش من صرف این می‌شد که هر طور شده این تاریکی ناخواسته را از زندگیم کنار بزنم و به هر شیوه‌ای متوسل می‌شدم؛ ولی هیچ‌کدام از آن‌ها راه حل واقعی نبودند تا کنگره۶۰ پیش روی من قرار گرفت و به من پناه داد و مسیر برایم باز شد.
با ورود به کنگره۶۰ و اجرای فرمان عقل توانستم تا حدود زیادی بر نفس اماره غلبه کنم؛ چون خیلی وقت‌ها نهیب می‌زد که دیگر بس نیست؟ این چه زندگیست؟ این زندگی را رها کن که درست شدنی نیست، اگر در این زندگی بمانی باید تا ابد همین‌طور ادامه دهی و ..... خوشحالم و به خودم می بالم که تسلیم نشدم و ادامه دادم و بالاخره راه را یافتم و در راه ماندم و ادامه دادم. آرزو می‌کنم برای تمام گم کردگان راه تا مسیر برایشان باز شود و به کنگره بیایند و فرمان عقل را کاملاً اجرا نمایند و در نهایت به حال خوب برسند و در صراط مستقیم ماندگار شوند.
نویسنده: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
رابط‌خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .