English Version
This Site Is Available In English

عدالت، معرفت و عمل سالم

عدالت، معرفت و عمل سالم

هفتمین جلسه از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی ایران، با استادی راهنما همسفر زینت، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه  «عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟» روز دوشنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت 16:00 آغاز به کارکرد.


سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز این توفیق نصیب من شد، که در خدمت شما عزیزان باشم. از ایجنت محترم خانم الهام تشکر می‌کنم، همین‌طور نگهبان و دبیر محترمشان تشکر می‌کنم. خوش‌آمد می‌گویم خدمت اسیسانت محترم خانم پروانه عزیز، خیلی خوش‌آمدید. امیدوارم  تعطیلات تابستانی به شما خوش گذشته باشد و با انرژی و حال خوش در کنگره حضورداشته باشید و آموزش‌ها را فراگیرید و به آرامش برسید. از راهنمای عزیزم خانم مرضیه عزیز هم تشکر می‌کنم.
دستور جلسه امروز عدالت و در ادامه می‌گوید که آیا همه افراد در کنگره باهم برابر هستند؟ کلمه عدالت از عدل می‌آید و این‌که اولین چیزی که به ذهن من خطور می‌کرد قبل از این‌که وارد کنگره شوم از واژه عدالت، مساوی و برابر بود هرکجا که کلمه عدالت رو می‌شنیدم فکر می‌کردم که همه باید مساوی و به یک اندازه باشند.
اکثر زمان‌ها نیز در ذهن من چراهایی وجود داشت که از خداوند می‌پرسیدم، چرا من؟ چرا مسافر من؟ چرا وضع مالی من باید ضعیف باشد و شخص دیگری آن‌قدر خوب باشد و این اصلاً عدالت نیست! اصلاً کجا می‌گویند که خداوند عادل است و عدالت برقرار است؟! اکثراً همین دلیلی بود که باعث می‌شد فکر کنم، که همه‌جا بی‌عدالتی برقرار است.
به همین منوال گذشت تا وارد کنگره شدم. در کنگره برای ما با این دستور جلسات آقای مهندس موضوع روباز کردند که، عدالت این نیست که همه باهم مساوی و برابر باشند، عدالت یعنی " هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد "
در آرم کنگره هم می‌بینیم که عدالت، معرفت، عمل سالم سه ضلع مثلث آرم کنگره را تشکیل می‌دهند و این گویای چه چیزی است که من باید آن را یاد بگیرم؟! می‌گوید اگر می‌خواهید به عدالت برسید ابتدا باید معرفت داشته باشید. معرفت را کسب کنید، یعنی همان شناخت، آگاهی، تفکر و تجربه، آموزش و دانایی مؤثر، که بارها در کنگره صحبت می‌شود؛ اگر من دانایی کسب کرده‌ام و اگر شناخت و آگاهی کسب کرده‌ام، یعنی به آن معرفت دست پیداکرده‌ام، اگر معرفت کسب کرده‌ام اکنون می‌توانم کار خوب و بد را از هم تشخیص دهم.
یک سی‌دی داریم تحت عنوان عمل سالم، و عمل به‌ظاهر نیک که اگر به آن معرفت دست پیدا کردم و آن تبدیل به دانایی مؤثر شد حالا می‌دانم که چه‌کاری درست و یا نادرست است. کدام کار من عمل سالم است و کدام کار من عمل به‌ظاهر نیک است؟ دقیقاً همین‌جاست که من به آن عمل سالم می‌رسم. آقای مهندس می‌گویند: یک نفر وارد کنگره می‌شود و شما به آن شخص پولی را به‌عنوان قرض می‌دهید، در اینجا شما فکرمی کنید که عمل سالمی را انجام داده‌اید، اما این عمل شما عمل سالمی نیست، بلکه عمل ظاهراً سالمی است. شاید آن فرد به خاطر همان پولی که شما به او قرض داده‌اید کنگره را رها کند و از درمان دور شود و یا اینکه فکر می‌کنیم که عدالت یعنی همه به یک اندازه از یک ثروت و جایگاهی برخوردار باشند، کنگره به من یاد داد که اگر می‌خواهم به آن عدالت دست پیدا کنم در وهله اول باید به شناخت و آگاهی دست پیدا کنم و سپس به عمل سالم برسم، در کنار عمل سالم و معرفت حالا می‌توانم به عدالت دست پیدا کنم.
حال سؤال این است که آیا در کنگره همه افراد باهم برابر هستند؟ در قرآن نیز این سؤال مطرح است که آیا بینایان با نابینایان برابر هستند؟ آیا کسانی که خدمت می‌کنند باکسانی که خیانت می‌کنند برابرند؟ ما فکر می‌کنیم چون همه ما انسان هستیم باید باهم برابر باشیم. درصورتی‌که چنان نیست، به‌واسطه شناخت و آگاهی که کسب می‌کنم، درک می‌کنم که این خود من هستم که جایگاه خود را مشخص می‌کنم و با آگاهی و آموزش‌هایی که فرامی‌گیرم. در بدو ورود به کنگره همه افراد باهم برابر هستند. همه افراد به‌عنوان یک مسافر و یا همسفر وارد کنگره می‌شوند، تمام افراد سه جلسه آموزش و مشاوره رایگان دریافت می‌کنند، صندلی رایگان، پکیج‌هایی که در اختیارشان قرار می‌گیرد و بعد از سه جلسه وارد لژیون می‌شوند. اکنون در لژیون جایگاه هر فردی مشخص می‌شود. فردی که سفر اولی است و چهار یا پنج سال از ورودش به کنگره می‌گذرد و هنوز به درمان و رهایی نرسیده است، آیا باکسی که فرمان‌بردار و خدمتگزار است، در لژیون مالی مشارکت دارد، سی‌دی‌ها را مرتب می‌نویسد و همیشه به‌موقع در کنگره حضور دارد آیا این دو شخص باهم برابرند؟ درست است که راهنما برای تمام افراد لژیون وقت و انرژی صرف می‌کند، اما رهجویی که فرمان‌بردار است با رهجویی که فرمان‌بردار نیست، هر زمان که می‌خواهد در جلسات حضور پیدا می‌کند، آیا این افراد برای راهنما برابرند؟
اما وقتی‌که رهجویی حرفِ راهنمای خود را گوش می‌کند؛ با رهجویی که هر وقت میل او کشید به کنگره می‌آید و پنج جلسه می‌آید و چهار جلسه غیبت می‌کند، آیا این دو رهجو برای یک راهنما برابر هستند؟
ما شاید در بدو ورود به کنگره برابر باشیم اما در ادامه خود ما هستیم که جایگاه خود را تعیین می‌کنیم و در اینجا عین عدالت اتفاق می‌افتد.
آیا عدالت این است که من با سفر اولی که نامنظم می‌آید و کسی که خدمت می‌کند و به‌موقع حضور دارد؛ با هردو یکسان رفتار کنم؟
در حال حاضر در کنگره به کسی جایگاه خدمتی تعلق می‌گیرد که سفر سیگار داشته باشد، ۹ الی ۱۰ ماه در کنگره حضورداشته باشد، سی‌دی بنویسد، رهایی ۴۰ سی‌دی خود را نوشته باشد.
این موضوعات را آقای مهندس برای من زینت باز می‌کند که وقتی وارد کنگره می‌شوم خودم را با دیگران مقایسه نکنم و خودم را با خودم قیاس کنم و متوجه این شوم که با خودم چند چند هستم. چقدر برای خودم وقت می‌زارم؟ چقدر حاضر هستم تلاش بکنم؟ چقدر حاضر هستم به‌موقع حضورداشته باشم؟ چقدر حاضر هستم سبد را حمایت کنم و در لژیون مالی شرکت کنم؟ اگر این کارها را انجام دادم؛ حال باید خودم را با خودم مقایسه کنم. منِ زینت مثلاً ۵ ماه پیش وارد کنگره شدم باید الآن یک فرقی کرده باشم، در اینجا بایستی عدالت در حق من اجرا شود. برای من اینجا عدالت اجرا می‌شود که منم بعد از ۱۱ ماه رهایی می‌گیرم و حال خوش می‌گیرم که عین عدالت است.
خیلی از اوقات ما فکر می‌کنم عدالت این است که با همه بامحبت و خوبی رفتار شود؛ درصورتی‌که این‌طور نیست. به‌طور مثال برای کسی که دزدی می‌کند آیا می‌شود برای او بخشش در نظر گرفت؟ یا باکسی که بخشش و گذشت دارد و مشارکت می‌کند؛ آیا می‌شود با این دو نفر یکسان برخورد کرد؟ عدالت این نیست که من کسی را که دزدی می‌کند، ببخشم. عدالت این است کسی که دزدی می‌کند، باید مجازات شود. عدالت این است که کسی ۶ سال به کنگره می‌آید و البته یک خط در میان می‌آید؛ رهایی نگیرد. عدالت این است که اگر کسی زحمت نکشیده است، راهنمایی قبول نشود و خدمت نگیرد؛ این عین عدالت است.
این دستور جلسه به منِ زینت می‌آموزد که اگر من می‌خواهم عدالت در حق من اجرا شود، باید خودم تلاش و کوشش کنم. آیهٔ قرآنی است که می‌گوید: انسان چیزی جز سعی و تلاش خودش نیست. در آن چیزی که سعی و کوشش می‌کند؛ همان چیز نصیب او می‌شود.
حال من می‌خواهم با خودم وزندگی خودم چه‌کار کنم؟ در کنگره ما یاد می‌گیریم و یاد می‌دهند. دستور جلسه قبلی وادی پنجم بود؛ که در این وادی قناعت، پس‌انداز، گذشت، خودداری را آموختیم. پس من زینت با زینتی که روز اول وارد کنگره شد؛ باید فرق داشته باشم. اکنون باید پس‌انداز کردن، محبت کردن، قناعت را بلد باشم و بدانم که زندگی خود را چگونه اداره کنم، بدانم که باید برای خودم وقت بگذارم، مثلاً به پارک بروم و ورزش کنم، از سبد حمایت کنم، لژیون مالی را حمایت کنم؛ چون میدانم که باید چراغ کنگره ۶۰ روشن بماند؛ برای کسانی که هنوز در بیرون از کنگره هستند و مصرف‌کننده هستند.
پس خودِ من هستم که جایگاه خودم را با تلاش و کوششی که می‌کنم، با آموزش‌هایی که می‌گیریم، بامعرفت و دانایی که در کنگره کسب می‌کنم، تغییر می‌دهم. می‌توانم جایگاه‌های متعدد خدمتی را تجربه کنم، من می‌توانم به آن آرامش و حال خوش برسم.
درجایی از کتابِ قرآن گفته می‌شود: اجرای فرمان‌ها الهی که اجرای فرمان‌ها الهی عین عدالت است. یعنی منِ زینت یاد می‌گیرم که فرمان‌ها الهی را اجرا کنم غیبت نکنم، تجسس نکنم، دروغ نگویم.
به یاد دارم که رهایی ما در این دستور جلسه بود. روزی که برای رهایی به تهران رفتیم؛ دستور جلسه، همین دستور جلسه بود. در آنجا آقای مهندس صحبت می‌کردم و می‌گفتند که: اگر گرگی یک گوزنی را بخورد؛ آیا این‌یک عدالت است یا یک بی‌عدالتی است؟
به‌هرحال نیاز گرگ این است که شکار کند و بخورد و گوشت‌خوار است که این عین عدالت است. اما زمانی که آن گرگ ۵۰ تا گوزن را خفه کند؛ دیگر بی‌عدالتی می‌شود. اینکه من اینجا دلسوزی کنم و بگویم: حق گوزن نبود و چقدر گرگ بی‌رحم بود؛ عدالت نیست.
ما خیلی از اوقات وقتی چیزی به نفع ما باشد، به آن عدالت می‌گوییم و اگر چیزی به ضرر ما شد، آن را بی‌عدالتی می‌نامیم.
امیدوارم که در راستای اهداف کنگره ۶۰ قدم برداریم و حرمت‌ها را رعایت بکنیم، در صراط مستقیم باشیم، هر دستور جلسه‌ای که می‌آید به‌سادگی از کنار آن‌ها رد نشویم، از هر دستور جلسه‌ای درس بگیریم.
برای خودِ منِ زینت این دستور جلسه درس خیلی خوبی ب چراهایی که در ذهن من بود که سالیان سال با خودم کلنجار می‌رفتم و خیلی اوقات از خودم و دیگران شاکی می‌شدم، این دستور جلسه این را برای من حل کرد. همین باعث این شد که من خودم را با دیگران مقایسه نکنم تابه‌حال خوش برسم. بدانم که باید خودم تلاش کنم و هرچه که دارم و ندارم خودم مسبب آن‌ها بودم.

بازدید اسیستانت همسفر پروانه از دفاتر خدمتگزاران

مرزبانان کشیک: همسفر پروانه و مسافر سعید
تایپیست: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم). همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
عکاس: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ایران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .