دومین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی موقت مسافر محمد و دبیری موقت مسافر مرتضی، با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» یکشنبه ۱۹ مرداد ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که یکبار دیگر اجازه داد در کنگره کنار هم جمع شویم و از هم انرژی و آموزش بگیریم. دستور جلسه این هفته «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابر هستند؟» میباشد.
از نظر من این دستور جلسه یکی از مهمترین دستور جلسات کنگره میباشد، چون خیلی ذهن من را درگیر کرده بود و با این قضیه مشکل داشتم. قبل از ورودم به کنگره تعریف عدالت برای من این بود که، عدالت یعنی ترازویی که همه چیز به طور مساوی بین همه تقسیم شود. چون این اتفاق نمیافتاد همیشه گله و شکایت داشتم که چرا من باید معتاد شوم و یا چرا من باید در این خانواده به دنیا بیایم؟ و سوالاتی از این قبیل. با ورودم به کنگره دریافتم که اصول کنگره بر سه اصل عمل سالم، معرفت و عدالت پیش می رود. اما تعریف درست عدالت که از آموزشهای کنگره دریافت کردم، این بود که عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد، حتی اگر در مسیر حرکت مشکلات و سختیها سر راه انسان قرار بگیرند، که به جای اینکه دیگران را مقصر بداند و اعتراض کند، بپذیرد که در هر جایگاهی قرار دارد عین عدالت است. من تا زمانی که این دستور جلسه را نپذیریم نمیتوانم حرکت درستی داشته باشم.
برای اینکه من بفهمم عدالت چیست، لازمه آن رسیدن به معرفت، شناخت و آگاهی است. وقتی در مسیر کنگره قرار میگیریم، میفهمیم که ما در هر جایی قرار داریم عین عدالت است و این موضوع به تلاش و کوشش ما بستگی دارد. هنگامی که من تلاش و کوشش نکنم قطعاً آن عدالت بر من جاری میشود و در شرایط سختی قرار میگیرم، اما وقتی تلاش و کوشش انجام میدهم، حال اگر مشکلات هم سر راه من قرار بگیرند، میفهمم که مشکلات و سختیها باعث رشد من می شوند و همچنین تکانهای هستند تا من یاد بگیرم چگونه راه حل مشکلات را پیدا کنم.
عدالت مانند هر چیز دیگری که در کنگره یاد گرفتیم هم صور آشکار دارد و هم صور پنهان. متأسفانه مشکل ما انسانها این است که به صور پنهان قضیه نگاه نمیکنیم، مثل کسی که در کنگره درست سفر نمیکند و میگوید: عدالت برای من برقرار نشده، چرا باید هم دورهایهای من به رهایی برسند و خدمتگزار باشند ولی من هنوز به رهایی نرسیدم؟ چون این شخص به اندازه کافی تلاش نکرده است. حال اگر شخصی تلاش و کوشش خودم را انجام بدهد ولی باز به نتیجهای که میخواهد نرسد، این موضوع به صور پنهان قضیه برمیگردد، چون انسان از ازل بوده، هست و تا ابد خواهد بود. شاید مربوط به کارهایی میباشد که شخص در طول حیات انجام داده و یا شاید تقدیر و نامه پیشین برایش این طور رقم زده باشد که عدالت بر او اینگونه جاری شده است.
اگر امروز من گرفتار مشکلات هستم و به دربهای بسته میخورم و هرچه تلاش میکنم و نمیرسم، دلیلش این است که قطعاً یک عدالتی در این قضیه وجود دارد و باید اجرا شود. وقتی وارد کنگره میشوم و آموزش میگیرم، میفهمم که انسان چیزی نیست غیر از سعی و تلاش و کوششی که انجام میدهد. یکی از پیامهای زیبای استاد سردار این است که «عدالت پیوسته در حال میزان کردن ترازوی خویش است». انسان به واسطه اختیاری که خداوند به او داده دائماً میتواند این ترازو را خودش سبک یا سنگین کند. من اگر میبینم به نتیجه نمیرسم باید تلاش بیشتری بکنم تا کفه ترازو سنگینتر شود و تعادل و عدالت برای من جاری گردد.
راهنمای من همیشه در مورد عدالت صحبت میکرد و من به این باور رسیدم که هر کاری که انجام بدهم، چه خوبی و چه بدی، یکی را دست بگیرم و یکی را دست بیندازم، به یکی خدمت بکنم به یکی خیانت بکنم، این عدالت بر من قطعاً جاری خواهد شد.
و اما در مورد مرحله دوم دستور جلسه «آیا همه افراد در کنگره با هم برابر هستند؟». با ابتدای ورود در کنگره همه افراد با هم برابر هستند اما در ادامه انسان با تلاش و کوششی که خودش انجام میدهد جایگاهی برای خودش پیدا میکند که این عین عدالت است. رهجویی که به موقع میآید و میرود، سیدی مینویسد، مشارکت میکند، به راهنما و پیشکسوتان احترام میگذارد، قوانین را اجرا میکند، با رهجویی که این کارها را انجام نمیدهد، آیا با هم برابرند؟ قدر مسلم نمیتوانند با هم برابر باشند، زیرا عدالت زیر سوال میرود. در کنگره القاب، شغل، تحصیلات و وجه اجتماعی اشخاص ملاک نیست، در اینجا انسانها همه با هم برابرند ولی در ادامه آن سعی و تلاشی که اشخاص انجام میدهند، نشان میدهد چه کاره هستند و چه چیز در چنته دارند.
در پایان جمعبندی که از این موضوع میکنم این است که من با تلاش همه کارها و وظایفم را درست انجام میدهم اما از دیدگاه صور آشکار قضیه میگویم عدالت برای من برقرار نیست، چرا من به نتیجه نمیرسم؟ این به بازیهای پنهان برمیگردد که من نمیدانم جریان از چه قرار است، فقط میدانم انسان موجودی است که باید تلاش و کوشش خود را انجام دهد و نتیجه را به خداوند واگذار کند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر شمسالدین لژیون۳
عکاس: مسافر افشین لژیون ۳
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
94