سلام دوستان حدیثه هستم همسفر
عدالت یعنی عدل، عدل هم یعنی تعادل و اولین چیزی که به ذهن هر فردی خطور میکند، برابری و یکسان بودن است؛ اما باید بدانیم که مفهوم عدالت و برابری در همه جا یکسان نیست. در هستی قانونی به نام اضداد وجود دارد و این قانون میگوید: همه چیز با هم برابر نیست و با همین تضاد معنا پیدا میکند. ما در کنگره۶٠ یاد گرفتیم که معنی عدالت، برابری نیست، عدالت یعنی قرار دادن هر چیزی یا هر کسی در جایگاه و مکان خودش. در کنگره۶٠ هم مثل تمام هستی همه چیز در جایگاه خود قرار میگیرد، اگر اینگونه نباشد بینظمی به وجود میآید. کنگره۶٠ براساس نظم پایهگذاری شده و با همین نظم به عدالت، معرفت و عمل سالم رسیده است.
شخصی که در اوج مشکلات بتواند خداوند را شکر کند و از ته دل راضی باشد همیشه در آرامش است و میداند که اگر مشکلی برای او ایجاد میشود، چیزی جز بازتاب عمل خودش نیست. در قرآن نیز آمده است: «خداوند به هیچ بندهای ظلم و ستم نمیکند، بلکه این خود فرد است که در حق خودش ظلم میکند.»
آیا در کنگره۶٠ همه با هم برابر هستند؟ در کنگره۶۰ نیز شخص در هر جایگاهی که قرار میگیرد عین عدالت است و این خود او است که با توجه به سعی و تلاش، آن جایگاه را برای خود رقم زده است، البته به نوعی همه در کنگره۶٠ با هم برابر هستیم و این از جهت امکاناتی است که بهطور مساوی در اختیار همه قرار میگیرد. از نظر نشریات، آموزشهای کنگره۶٠ و همینطور در جایگاه رهجو بودن همه در کنگره۶٠ برابر هستند؛ ولی با توجه به سطح دانایی و ظرفیت انسان، جایگاهها تغییر میکنند و این تغییر جایگاه برای این است که خود فرد تلاش میکند، پس در اینجا اگر همه با هم برابر باشند باید شک کرد؛ زیرا میزان عملکرد افراد متفاوت است و نسبت به عملکرد، هر فرد باید جایگاهش نیز متفاوت باشد.

سلام دوستان یلدا هستم همسفر
روزی که وارد کنگره۶٠ شدم اولین سؤالی که به ذهن من آمد، چگونگی اداره کنگره60 و نتیجه خروجی مسافرین بود، بعد به این فکر افتادم که حتماً باید مدتی بمانم تا گروه جدید تشکیل شود؛ اما همان جلسه اول راهنمای تازهواردین با آغوش باز به استقبال من آمد، گویی سالها است که من را میشناسد و دردم را بیشتر از خودم احساس میکرد. آرام آرام گاردی که گرفته بودم و ترسی که مبادا یکی از اقوام یا آشنایان من را ببیند، مثل کوه یخ آب شد. نفس راحتی کشیدم، تا سه جلسه از دردهای خودم گفتم و ایشان دردهایم را التیام میکرد و مسیر حرکت و سفر در کنگره۶٠ را برای من توضیح میدادند. دلم میخواست همیشه کنار ایشان باشم؛ اما طبق قوانین کنگره۶٠ با انتخاب خودم وارد لژیون شدم.
سؤالی ذهنم را سخت میفشرد که افراد لژیون با این همه سابقه چگونه حوصله من تازهوارد را دارند؟ هفتهها و ماهها گذشت، غصهها و دردهای من مثل اسفنج پُر میشد و در کنگره60 خالی میکردم. بعد از گذشت چند ماه آنقدر به این خانواده وابسته شدم که جواب تکتک سؤالها در ذهنم داده شد و من عدالت در گروه و آموزش را با تمام وجودم آموختم. عوض شدن نقشها را در افراد میدیدم که درکش برای من ناباورانه بود و این همه عشق را برای گرفتن وظایف در کنگره۶٠ باور نمیکردم. هر همسفر و مسافر با توجه به تلاش خود نقشها را تجربه میکند و نتیجه آن را در زندگی خود میبیند. من به عنوان دختر، همسر، مادر و خواهر نقشهای بسیاری در زندگی ایفا کردم؛ اما آیا در کنگره60 برای همه نقشها تمام توان و عدالتم را اجرا کردم؟
با خود گفتم نقشهایی در انتظار من است، پس باید خود را آماده کنم، با خودم رو راست باشم و باید برای نقشهایم، مثل همه افراد در کنگره۶٠ تلاش کنم. تمامی اعضای کنگره۶٠ در این مسیر در حرکت هستند، رشد میکنند و در زمین با نقشها میچرخند تا نسبت به مکان و جایگاه خود نور لازم را بگیرند. من در زمین کنگره60 زندگی میکنم؛ چون در کنگره۶٠ همه برای دردی مشترک آمدهاند، با شادی دیگران خوشحال میشوند، امیدوار هستند که خودشان نیز آن لذتها را تجربه کنند و در آخر پیروز و خرسند هستند؛ بنابراین عدالت در همه جای این بهشت موج میزند.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر
ریشه کلمه عدالت از عدل است و عدالت معانی مختلفی دارد مثل انصاف، حقمداری و برابری، عدالت یعنی هر چیز را در جایگاه خود قرار دادن. وقتی به این فکر کردم که آیا افراد در کنگره60 با هم برابرند! ابتدا یاد سخنان آقای مهندس حسین دژاکام افتادم که میفرمایند: «افراد در بیرون از کنگره60 هر جایگاه و مقامی که دارند، وقتی وارد این مکان میشوند بالاتر از بقیه افراد نیستند؛ باید بپذیرند که یک رهجو هستند و نیاز به درمان و آموزش دارند.»
آیا عملکرد افراد به عنوان رهجو با یکدیگر یکسان است؟ رهجویی که در جلسات شرکت میکند، سیدی مینویسد و فرمانبردار است، با رهجویی که در جلسات شرکت نمیکند، سیدی نمینویسد، فرمانبردار نیست و از قوانین کنگره60 پیروی نمیکند یکسان نیست. هر رهجو با تلاشی که میکند و عملکرد خودش در مسیر درمان، برخوردهای متفاوتی را تجربه میکند که این برخوردها دقیقاً عین عدالت است و در واقع تفاوت در برخوردها به خاطر جایگاههای متفاوتی است که رهجو در کنگره60 برای خودش ایجاد میکند.
کسی که در صراطمستقیم حرکت کند مسیر برای او نورانی است، با حال خوش به درمان میرسد و جایگاه خوبی را نیز تجربه میکند؛ اما کسی که در صراطمستقیم نیست و به سمت تاریکیها میرود جایگاه خوبی را تجربه نمیکند.
به نظر من عدالت در کنگره60 به معنای یکسان بودن برخوردها با افراد نیست، بلکه به معنای قرار گرفتن هر چیز در جایگاه درست خود و برخورد مناسب با آن جایگاه است. از قدیم گفتهاند که هر چه بکاری همان را درو خواهی کرد، یعنی هر نتیجهای که به دست میآوری نتیجه تلاش و عملکرد خودت است و اگر رهجو تلاش کند جایگاه مناسبی را تجربه میکند.

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
عدالت، آیا همه افراد در کنگره۶۰ با هم برابرند؟ این سؤال را باید موشکافی کرد و از هر دری به این پرسش خوب نگاه کرد. از یک در، آری همه با هم برابر هستیم؛ زیرا آموزش، جلسات عمومی، جلسات خصوصی، سیدیهای آموزشی، نوشتارها، حرمتها، پیامها و پذیراییها برای همه یکسان است. خدمت برای دیدهبانها، مرزبانها، ایجنتها و هر کسی که به کنگره۶٠ پا میگذارد، برابر است.
همه در کنگره۶۰ آموزش میبینند، برداشت هر کس به اندازه پیمانه خودش تغییر میکند، تغییر، تبدیل و ترخیص آغاز میشود، از این جام مینوشد، تشنهتر از روز قبل میشود و برای خدمت کردن جان و دل نمیشناسد. اینجا است که دیگر برابر بودن در کنگره60 معنا ندارد و از عدالت به دور است، کسی که تلاش نمیکند، به خود زحمت نمیدهد که سیدیهای آموزشی را تمام و کمال بنویسد، دیر میآید، زود میرود، نظم ندارد و همیشه حال او بد است، با کسی که تمام این کارها را انحام میدهد، قوانین شعبه را رعایت میکند، برای خدمت کردن از وقت و جان خود میگذرد و برای دیگر افراد هم وقت میگذارد با هم برابر نیستند. در کنگره60 هیچ کس با دیگری برابر نیست، اولی هنوز به خودشناسی نرسیده است و نمیتواند کارهای خود را به خوبی انجام دهد؛ ولی دومی به خودشناسی و خداشناسی رسیده و برای دیگران هم الگو است و به این نتیجه رسیده که اگر این کارها را میکند برای خودش است نه برای دیگران.
برای به تعادل رسیدن؛ باید قوانین هر چیز را یاد بگیریم. اگر میخواهیم به معنای واقعی عدالت برسیم؛ باید به مثلث کنگره۶۰ که اضلاع آن عدالت، معرفت و عمل سالم است، برسیم. عدالت یعنی عادل بودن، حق را به حقدار دادن و حق کسی را نخوردن، معرفت یعنی قدردان بودن، آگاهی و بینش در هر کاری و عمل سالم یعنی به کسی آسیب نزنیم. اگر ما در کنگره60 عدالت، معرفت و عمل سالم را خوب یاد گرفته باشیم به خود، خانواده و جامعه آسیب نمیزنیم؛ زیرا برای بهتر شدن و به تعادل رسیدن تلاش و کوشش فراوان میکنیم.
از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم که این بستر را برای ما فراهم کردهاند تا ما آموزش ببینیم و آنها را کاربردی کنیم.
تایپ: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون پانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
96