English Version
This Site Is Available In English

ضد انسان، در درون خودش می‌باشد

ضد انسان، در درون خودش می‌باشد

جلسه هشتم ازدوره پنجم سری لژیون سردارتیراندازی باکمان با استادی دیده‌بان محترم آقای حکیمی و نگهبانی پهلوان ابراهیم و دبیری مسافر عزت الله جمعه ۱۴۰۴/۴/۲۱، با دستورجلسه «قضاوت و جهالت» ساعت ۱۸ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم ‌که بعد از مدت‌ها در این جايگاه قرار گرفتم تا در خدمت شما عزیزان باشم. دستورجلسه، قضاوت و جهالت می‌باشدکه می‌توانیم آن را به وظیفه‌ایی که انسان‌ها دارند ربط دهیم؛ در شروع تمامی جلسات از دست بزرگترین دشمن انسان که جهل و ناآگاهی خود انسان است به خداوند پناه می بریم. تمامی موجودات هستی که حیات دارند همه آن‌ها در  بیرون از خودشان یک ضدی دارند، نمی‌خواهم بگویم که دشمن دارند؛ ولی یک ضدی دارند و همیشه حواسشان هست که شکار نشوند. ضد آن‌ها بیرون از خودشان است اما انسان چی؟ انسان در بیرون ضدی ندارد؛ ضد انسان در درون خودش می‌باشد؛  جهل و ناآگاهی خود انسان است انسان را وادار می کند تا با دستای خود، خودش را به نابودی بکشاند.

جهل و ناآگاهی باعث بروز خیلی از  مسائل می‌شود. رنج و درد بشر از دانش‌های کشف نشده است. فرق انسان با موجودات دیگر در زندگی چیست؟ فرق انسان با موجودات دیگر در این است که انسان به جهت جایگاهی که دارد باید یک‌سری کارهایی را انجام بدهد تا در بیرون، تفاوت آن با دیگر موجودات نمایان شود. ماخیلی انسان‌ها را داریم که زیست آن‌ها با موجودات دیگر یکی می‌باشد، یعنی آن موجودات از صبح که بیدار می‌شوند به دنبال پیدا کردن غذا، درواقع زنده ماندن و تولید مثل هستند. انسان نیز صبح بیدار می‌شود، به سرکار می رود تا آن چیزی که می‌خواهد را برای خود فراهم سازد. موجودات دیگر تولید مثل می‌کنند، انسان هم به تولید مثل خود علاقه‌مند می‌باشد؛ درحالی که انسان از نظر ساختاری خیلی بالاتر از موجودات دیگر مي‌باشد اما از روی ناآگاهی کار آن موجودات را انجام می‌دهد. زمانی‌که آگاهی می‌آید انسان متوجه می‌شود که باید قدم‌هایی بردارد که این قدم‌هایی که برداشته می‌شود، اول دیگران از قدم‌های آن نفع ببرند و نفعی که آن‌ها می‌برند در صور پنهان و آشکار به آن شخص برگردد که در ادامه باعث پیشرفت و توسعه هم برای خود و هم برای جامعه می‌شود‌.

خیلی عزیزان که یک دفعه از کنگره می‌روند، وقتی از آن‌ها سوال می‌کنی که چرا نمی‌آیی؟ می‌گویند از نظری فکری با دیگر افراد کنگره به مشکل برخوردم و... ؛جای من یا افراد دیگر کجاست؟!  اگر من در یک گروهی هستم، اگر با آن گروه نمی‌توانم سازش داشته باشم، آن گروه را رها می‌کنم؟ آیا عمدتاً ما با جامعه خود سازگار نباشیم، آیا می‌توانیم جامعه را ترک کنیم؟ آیا ما می‌توانیم کشور خود را ترک کنیم یا ناگزیر هستیم که تغییر ایجاد نماییم؟! زمانی که می‌خواهیم این سازگاری صورت بگیرد، باید قضاوت کنیم، انسان نا‌گزیر به قضاوت می‌باشد. یک زمان تجزیه و تحلیل درباره موضوعات را با قضاوت اشتباه می‌گیریم. کدام کار را انجام بدهیم تا بتوانیم رو به پیشرفت و ترقی باشیم؟! ترقی و پیشرفتی خوب می‌باشد که به جهت مالی باشد؛ ولی با آن چه کاری میخواهیم انجام بدهیم؟  تفاوت بین انسان با موجودات دیگر را زمانی که به آن می‌پردازیم متوجه می‌شویم. انسان یک موجود نیازمند می‌باشد که قادر نیست به تنهایی زندگی کند به این خاطر است که ما می‌گوییم نیاز من در دل دیگران و نیاز دیگران در دل من می‌باشد؛ بنابراین ما باید نیاز یکدیگر را برطرف نماییم.
افرادی که کمک مالی به کنگره ۶۰ انجام می‌دهند، تمامی آن در سبدی جمع می‌شود که برای‌ مقالات سرطان استفاده می‌شود که در سال‌های آینده با روش Dst درمان می‌شوند و انسان‌ها از حیات برخوردار می‌شوند. آیا برای افرادی که این مسیر را باز کرده‌اند، برگشتی وجود دارد؟ اگر بگویید برگشتی وجود ندارد، پس جایی که خداوند می‌گوید: هر ذره و مثقال حساب کتاب دارد، پس آن چیست؟! پس اگر ذره و مثقال حساب کتاب دارد، هر چیزی که شما می‌کارید یک حساب و کتاب دارد. ما در صور آشکار می‌کاریم، در صور آشکار هم برداشت خواهیم کرد و این کاشتن هم در صور آشکار و هم در صور پنهان است. زمانی انسان یک چیزی را یاد می‌گیرد در درون خود آن را می‌کارد و از آن اندوخته استفاده می‌کند، پس فردی که آگاهی داشته باشد، به این قضایا به‌درستی نگاه می‌کند و فردی که آگاهی نداشته باشد، دائما در موضوعات مختلف در حال قضاوت می‌باشد  و به نتیجه و هدف درست نمی‌رسد. اگر می‌خواهم در مورد موضوعی قضاوت داشته باشم باید بدانم که در آن زمینه به چه میزان اطلاعات و آگاهی دارم.
یک اشتباهی که خیلی از انسان‌ها در طول تاریخ انجام می‌دهند و هنوز هم آن را انجام می‌دهند و یک تصور غلط دارند این است که فکر می‌کنند که زمانی که سن ‌شناسنامه‌شان بالا می‌رود، عقل آن‌ها هم بالا می‌رود، این یک تصور غلط است و من باید بدانم که در کجا ایستاده‌ام و حال بنده چه طور است؛ آیا با کسی دشمنی دارم؟ حس انتقام گرفتن دارم؟ چندین نفر بنده را دوست دارند؟ اگر مشکلی برای بنده پیش بیاید، چندین نفر با بنده تماس می‌گيرند؟ این نشانه‌ها در جامعه می‌باشد که می‌گویند: جوان است، کم تجریه است، تجربه زندگی را کمتر دارد، و...؛ ما نمی‌توانیم با این نشانه‌ها بگویم که آدم نا‌آگاهی است و در واقع موضوع سن یک توهم است.
باید کاری انجام بدهی که یک نفعی برای خودت در نظر داشته باشد، این می‌شود لژیون سردار. یک بخشی از قسمت مالی این را به‌وجود می‌آورد که شما نگاه کنید این فضا چگونه تشکیل شده است؟این فضا برای چه کسی است؟ انسان‌هایی که در دوره گذشته کمک و یاری کردند و الان در این جمع حضور ندارند، اما آثار آن‌ها وجود دارد حتی اگر به آن‌ها توجه نشود و به یاد هم نیاوریم، در سیستم وجود دارد و سیستم به آن توجه می‌کند و باقی می‌ماند. بنابراین اگر بنده بخواهم آن را تجزیه و تحلیل کنم، باید از خود سوال کنم که چه کارهایی برای بنده انجام شده است و چه قدم‌هایی من برداشته‌ام؟! به همین جهت است که جناب آقای مهندس برای خدمت کردن تاکید دارند. انسانی که خدمت انجام می‌دهد با آن موجودی که در طبیعت، مثال آن را زدم بسیار متفاوت است وگرنه عمده انسان‌ها را نگاه کنید روزمره زندگی می‌کنند، داشته‌های خود را افزایش می‌دهند. چه شخصی ذکات خود را پرداخت می‌کند؟! برای ما قانون یازدهم، لژیون سردار فراهم است ما زمانی این کار را انجام می‌دهیم و به سیستم منتقل می‌کنیم، وظیفه خود را انجام می‌دهیم. در لژیون سردار خیلی از بخشش صحبت می‌کنند؛ این بخشش به ظاهر که بنده پول دادم، وظیفه من است؛ اگر بخواهم با دیگر موجودات هستی متفاوت باشم، این کار وظیفه بنده است و ما اسم آن را بخشش می‌گذاریم. امیدوارم نسبت به موضوعات مختلف ما آگاهی لازم را داشته باشیم تا بتوانیم قضاوت و حکمی را که صادر می‌کنیم بر پایه عدالت باشد چون اگر بخواهیم بر پایه عدالت باشد، حتما باید معرفت داشته باشیم.

تایپ: مسافر حمید

تصویربرداری: همسفر دانیال

تهیه و تنظیم: سایت نمایندگی باشگاه تیراندازی با کمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .