قضاوت از قاضی بودن و حکم صادر کردن و جهالت به جهل، نادانی و ناآگاهی انسان دلالت دارد. قضاوت و جهالت رابطه مستقیمی با هم دارند، همانطور که در اول جلسه کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ میخوانیم: (برای رهایی خودمان از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است، ۱۴ ثانیه سکوت میکنیم و به خداوند بزرگ پناه میبریم.)
در جهانبینی یک مثلث جهالت داریم که اضلاع آن ترس، منیت و ناامیدی است یعنی انسانی که یکی از این اجزای مثلث را داشته باشد وارد قضاوت میشود و در نقطه مقابل مثلث جهالت مثلث دانایی با اجزای تفکر، تجربه و آموزش است قرار دارد. من به اندازهای که روی مثلث دانایی کار کنم همان قدر از جهالت و قضاوت دور میشوم.
قضاوت فقط مخصوص خداوند است و کسی نباید دیگری را مورد قضاوت خود قرار بدهد به جز قاضی که از دیوان عالی کشور حکم دارد و کارش قضاوت بین مردم است و بابت آن حقوق دریافت میکند آن هم با کلی تحقیق و تجسس، او هم ممکن است دچار خطا شود و حکم اشتباه بدهد و اجرا کند.
اگر راه رفتن کسی را مورد قضاوت قرار بدهید باید با کفشهای او راه بروید، ولی این نیز درست نیست حتی اگر با کفشهای او راه بروید چون سایز پاهای هر شخصی متفاوت است، وزن بدن را که پاها تحمل میکنند و فشاری که روی پاهای فرد است نیز متفاوت است پس من حتی اگر کفشهای او را هم بپوشم باز نمیتوانم در مورد راه رفتن او قضاوت کنم.
وقتی دیگران را قضاوت میکنم در حقیقت زمانی را که خیلی با ارزش است و معادل طلا است را به دیگران اختصاص میدهم که از خواستهها و هدفهای خودم دور میشوم. انسانی که آگاهی، علم و دانش دارد هیچ وقت وارد قضاوت نمیشود ولی انسانی که نادان و ناآگاه باشد وارد قضاوت میشود و هر چقدر بیشتر در این کار فرو برود از آموزش خود از هدف خود دور میشود مثلاً کسی که وارد کنگره ۶۰ شده است و هدف او درمان اعتیاد است اگر وارد قضاوت شود، که از حرمتهای کنگره ۶۰ قضاوت نکردن، تجسس نکردن و دخالت نکردن در کار دیگران از ضدارزشها است از هدف خود که درمان اعتیاد و رسیدن به تعادل و آموزش هست دور میشود یعنی زمان را که برای خود، آموزش و درمان خود باید اختصاص بدهد را به دیگران اختصاص داده است.
آقای مهندس همیشه میگویند: دوربین را روی خود برگردانید، یعنی من باید روی خودم زوم کنم ببینم چگونه هستم و رفتار، گفتار و کردار خودم چگونه است. اگر مشکلی دارم در صدد رفع آن باشم و زندگی خودم را سر و سامان بدهم، نه اینکه روی زندگی دیگران زوم کنم و این کار به ضرر خود من است. اگر انسان بداند که چه تخریبهایی را ضدارزشها به جسم، روح و روانش وارد میکند به هیچ عنوان این کار را به خود انجام نمیدهند؛ چون انجام هر اقدام فرد، اول به خود فرد برمیگردد.
هرچه کنی به خود کنی
گر همه نیک و بد کنی.
اگر انسانی را مورد قضاوت قرار بدهم بعداً درست از همین نقطه مورد قضاوت دیگران قرار میگیرم و در مورد من قضاوت میکنند و حکم هم صادر میکنند، پس من باید یاد بگیرم که انرژی خودم را برای خودم و برای زندگی خودم صرف کنم و هم خودم زندگی کنم و بگذارم دیگران نیز زندگی کنند تا در آرامش و آسایش باشیم در غیر این صورت انسان همیشه در رنج و عذاب خواهد بود و از زندگی بهرهمند نمیشود.
نویسنده: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر مهرناز رهجوی راهنما همسفر حمیده( لژیون دوم)
عکس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
54