در مورد قضاوت و جهالت جناب مهندس در سیدی قضاوت میفرمایند که برای قضاوت یک پیشینه یا پیش نیازی مانند صبر، تحمل، آگاهی، خودشناسی، ایمان، عدالت و فرمانعقل لازم است. جهالت مترادف با نادانی است؛ وقتی نوری وجود نداشته باشد تاریکی و ظلمت است. بستگی به منشا نور دارد، نور اگر به اندازه کبریت یا شمع یا خورشید باشد طول عمرش به همان اندازه است. مسئله نادانی و دانایی همین است، موقعی که هیچ نباشد نادانی یا ناآگاهی است و برای قضاوت همه اینها پیش نیاز است اما برای جهالت پیشنیازی نمیخواهد. نادانی همه اینها را به ارمغان میآورد یعنی منیت، ترس، ناامیدی باعث بروز جهالت میشود. ناامنی، خودخواهی، خرافات، حرص و بخل همه زاییده جهالت هستند، مصرف مواد هم با وجود جهالت و نادانی اتفاق میافتد، کسانی که به رهایی رسیدند ذرهذره آموزش گرفتند و به دانایی رسیدند و چراغ روشن شد؛ یعنی برای جهالت هیچ خرجی ندارد ولی برای قضاوت کردن خیلی هزینه دارد.
خداوند ویژگی خاصی که فقط به انسان داده به هیچ جامدات و نباتات و حیوانات نداده و آن هم این بوده که تا سرنوشتش را به دست خودش بگیرد. از روح خودش در انسان دمیده است، ابزار و علم و آگاهی و صفات ویژگی خودش را مقداری به او داده؛ اما اختیار که مهمترین موضوع است هم به انسان داده است تا به راه فسق و فجور یا راه تقوا برود. در اینجا قدرت قضاوت به انسان داده شده تا در مورد خودش و مسیرش قضاوت کند. انگار قاضی به دنیا آمده و مرتب و لحظه به لحظه در حال قضاوت است. مثلاً غذا درست بکند یا نه کفش بخرد یا نه، کلاً بر سر دوراهی است یکی فسق یا تقوا، یکی نور یا ظلمت، یکی مثبت یا منفی، یکی الهی یا شیطانی، در اینجا یک شعبده هم به کار برده گنج را آشکارا نداده است.
وقتی انسان میخواهد قضاوت کند یک راه مثل گلستان است و یا مثل آتش است. قضاوتها در درون ما برنامهریزی شده تا زمانی که برای خودمان قضاوت کنیم عادی و طبیعی است، مصداق اینکه کلاه خود را قاضی کنید، اما مشکل از آنجا شروع میشود در مواردی که به ما مربوط نیست وارد حوزه قضاوت میشویم و به راحتی از روی جهالت دیگران را قضاوت میکنیم. وقتی به کسی ظن بد و گمان بد انجام شود وارد اولین مرحله قضاوت میشود و بعد مرحله تجسس و بعد مرحله سرزنش و غیبت کردن که اینها از جهالت است، در سیستم کنگره در امور شخصی کسی تجسس نمیکنیم.
یک قاضی برای قضاوت طرفین دعوا را میخواهد، تکتک سوال میکند، با هم سوال میکند، دلایل و مدارک و اسناد را بررسی میکند و با وجود هیئت منصفه همه اینها حکم صادر میکند و باز هم ممکن است اشتباه صورت بگیرد، در صورتی که ما یک حرف را از روی هوا میشنویم شروع به قضاوت و داوری میکنیم. آیا این جهل و جهالت نیست؟ آن چیزهایی که به ما مربوط نیست در موردش دخالت نکنیم، افکار و اندیشهمان را بر پایه مثبت بگذاریم، دوربین را روی خودمان بگیریم و اول از خودمان قضاوت را شروع کنیم. به قول حضرت مسیح که میفرمایند: «خاری را در چشم دیگران میبینید؛ ولی یک بیل را در چشم خود نمیبینید.»
قضاوت مسئله حیاتی است که میتواند باغی را بسازد یا اینکه با کبریتی آن را به آتش بکشد. انسانهای نادان دنبال تخریب و انسانهای دانا دنبال صلح هستند، چراکه در صلح و آرامش همه چیز ساخته میشود، اما در جنگ همه چیز نابود میشود. موشکهایی که از ذهن و قلب ما به طرف شخص دیگری رها میشود، حتما اصابت میکند، حتی اگر آن شخص در کهکشانهای دیگری باشد و فاصله در این مسئله دخالتی ندارد. ضربه من در یک چشم برهم زدن وارد میشود و آن شخص را دچار ناراحتی و آشفتگی خواب میکند و از آن طرف هم حسهای بازدارنده از طرف آن شخص به طرف من برمیگردد. استاد امین میفرمایند: «برای اینکه انسانها از این قضاوت دست بردارند، ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد تا یاد بگیرند که چگونه و کجا قضاوت بکنند یا نکنند.»
منبع: سیدی قضاوت و جهالت
نویسنده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
تهیه مقاله: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
49