سلام دوستان امیرحسین هستم یک مسافر
برداشت و خلاصه از سی دی حقه های نفس(۱و۲)
انتقال صفات تابع فعل است انتقال صفت تابع فعل است یعنی خوشحال شدن یا ناراحت شدن فرد درباره چیزی که اتفاق افتاده است برای مثال اگر کسی دانشگاه قبول می شود من خوشحال میشوم یا اگر فردی ازدواج می کند چنانچه من ناراحت می شوم یعنی که در دانشگاه قبول شدن را دوست دارم پس سیستم کمک می کندتا این اتفاق بیافتد اینجا انتقال صفات انجام می شود حالا اگر فردی ازدواج کند و خوشبخت بشود ولی شما از این قضیه ناراحت بشوید و خوشتان نیاید بنابراین سیستم می گوید شما از اینکه یک نفر عاشق بشود وازدواج خوشتان نمی آید بنابراین از چیزی که خوشتان نمی آید به شما داده نمی شود یعنی از چیزی که بدتان می آید به سرتان خواهد آمد.
این یک بیماری است که از رنج دیگران خوشحال باشی و از خوشحالی دیگران رنج ببری و این چنین فردی نشان می دهد چقدر در تاریکی هاست و چقدر حالت روحی بدی دارد.
این افراد موفقیت یا شکست هایی که بدست می آورند را به یک سری از افراد مرتبط می دانند یعنی میگویند چون جامعه این طوری بوده من این نتیجه را گرفتم که من را به این سمت و به شکست سوق داده است و شکست یا موفقیتشان را گردن جامعه می اندازند.
قانون چشمه می گوید یک نقطه ای که در فضا وجود دارد اگر بخواهد تابش داشته باشد و مثل یک چشمه بجوشد و به محیط اطرافش چیزی را انتقال بدهد یا مثل یک ستاره بدرخشد و اطرافش را نورانی کند، این قضیه و تابش آن نقطه به وجود بارهای مثبت و منفی اطرافش هیچ ارتباطی ندارد .
حالا آن نقطه یا ستاره اگر خود من باشم این هیچ ارتباطی ندارد که دور من چه کسانی هستند و چه انرژی هایی وجود دارد ،اگر جامعه منفی هم باشد در تابش من هیچ اثری ندارد ، دور من پر آدم های خوب و سیستم های الهی باشد، به تابش و جوشش من ارتباطی ندارد.
انسان برای اینکه بتواند در جامعه ای که بار منفیش بیشتراست بدرخشد نیازمند این است که هم تلاش بیشتری بکند و هم بتواند بر آن جاذبه ها و نیروهای منفی محیط غلبه و برتری پیدا کند .
آن جاذبه ی منفی میخواهد وارد ذهن من بشود و من باید بتوان جلو این مسئله را بگیرم .کسی که بخواهدوضعیت خودش را تغییر بدهد حتما با یک مقاومت شدید روبه رو خواهد شد و نباید نا امید بشود و مطمئن باشد بعد این مقاومت به تغییر می رسد.
حقه ها ، وسوسه ها و خواسته های نفس اصلا با شکل و صورت زشتی خود را نمایان نمی کنند بلکه با لباس زیبای تقدس و خوبی و به زیباترین شکل ممکن در افکار انسان رسوخ می کنند یعنی ضد ارزش ها ،بدی ها و زشتی ها با لباس مبدل تقدس، تمیزی و زیبایی وارد میشوند تا ما را گول بزنند.
مثلا من صبح کلاس دانشگاه دارم و گوشیم را کوک می کنم تا به کلاسم برسم طوری که نیم ساعت هم زود تر برسم حالا وقتی گوشیم زنگ می زند می گویم ۵ دقیقه دیگر بیدار می شوم و حالا مسواک نمی زنم، بهتره تا ۵ دقیقه دیگر هم بخوابم ،دوباره زنگ میزند می گویم که صبحانه هم نمی خورم یک چند دقیقه دیگر هم بخوابم و بعد کلا خواب می مانم و به کلاس ساعت اول نمی روم چون استاد هم تاکید کردند دیر نیایید حالا کلاس ساعت دوم را می روم این میشود که کلا خواب می مانم و به هیچ کلاسی نمی رسم..
همین مسئله را اگر بر عکسش را انجام بدهی یعنی اینکه صبح زود بلند بشوی و بگویی حالا تا دستشویی بروم و یک مسواک هم بزنم ، مسواک می زنی و بگویی که حالا یک صبحانه هم می خورم می بینی که کلا خواب از سرت می پرد و در ادامه به همه کارهای خودت به موقع میرسی.حالا اتفاقی که در صور پنهان میافتد ،گر کسی انرژی داشته باشد و استراحت کافی کرده باشد شما به او بگو چند کیلو متر راه برود، می رود ولی اگر همین آدم خسته باشد و نخوابیده باشد و گرسنه هم باشد چون سطح انرژی او پایین است حتی یک کیلو متر هم نمی تواند راه برود و می گوید خیلی زیاد است. سطح انرژی فرد خیلی مهم است با چرت زدن پایین می آید و انرژی شما که پایین بیاد و اینجا خواسته و وسوسه نفس غلبه پیدا می کند و چیز مهمی مثل کلاس درس برایت بی اهمیت می شود ، چون سطح انرژی شما پایین آمده و می خواهی بخوابی حتی ده دقیقه یا با خودت میگی نیم ساعت دیگه هم بخوابم بهتر است و اینطوری کلا ارزش کلاس و کاری را که می خواهی انجام بدهی کم اهمیت می بینی و از بین می رود چون در صور پنهان انرژی شما پایین امده است.
%20(30).jpeg)
انرژی ذخیره شده در فرد خیلی مهم است مثال کسی که چندین ماه است که کنگره می آید اگر مشکلی برایش پیش بیاید که نتواند دو هفته کنگره بیاید انرژی ذخیره شده دارد ولی اگر کسی که تازه کنگره آمده همین اتفاق براش بیوفتد ،انرژی ذخیره شده ندارد و با خودش می گوید حالا که این طوری شد من دیگر به کنگره نمی توانم بیایم و کنگره را رها می کند .
این نشانه ی خوبی نیست اگر یک کار را بخواهیم انجام بدهیم و با خود بگوییم،حالا بعدش چه اتفاقی میافتد یا بعد از این کار چه خواهد شد و نشانه ی خوب در انجام یک کار این است که یک موضوع رو بارها و بارها و به درستی انجام بدهیم و تکرار کنیم .
مثال فیلم ارباب حلقه ها(قضیه این است که در کارگاه های آفرینش حلقه هایی ساخته می شود،حلقه نشانه توانایی و قدرت هست و به پری و فرسته ها و هنرمند ها و جنگجویانی که خواهان حکومت هستند داده شده است ، این جنگجویان اولین کسانی هستند که وارد تاریکی ها می شوند و یک حلقه نهایی ساخته می شود که اسم این حلقه ، حلقه قدرت هست که همه دعوا ها بر سر همین حلقه قدرت می باشد
اگر به وسوسه زمان بدهیم و سریع آن را انجام ندهیم از بین می رود وسوسه خواب را اگر کسی ساعت ۹ شب خوابیده باشد و ۵ صبح هم از خواب بیدار شود دیگر وسوسه خواب ندارد و در مورد مواد هم همین طور است که چون از درون انسان مواد شبه افیونی تولید نمی شود و در فرد کشش به سمت این مواد ایجاد می شود لذا با مصرف مواد مخدر توسط فرد این مواد تامین میشود
و از طرفی در مورد اجرای افکاری که به صورت ناگهانی به ذهن القا می شود در مورد اجرایشان باید شک کنید .
.jpg)
ممنون که به برداشت من از این سی دی گوش دادید .
تنظیم و ارسال : مسافر محمد لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
50