English Version
This Site Is Available In English

حرمت کنگره، نتیجه تجربه چندین ساله

حرمت کنگره، نتیجه تجربه چندین ساله

نهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان با دستور جلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و فامیلی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟» به استادی راهنما مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر احمد در روز پنجشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، علیرضا هستم، مسافر.
تشکر می‌کنم از جناب مهندس و خانواده‌ٔ محترمشان.

دستورجلسه همان‌طور که می‌دانید در مورد حرمت کنگره ۶۰ است. از اهمیت آن باید بگویم که در جلسه، یک مرتبه اول جلسه و یک مرتبه آخر جلسه خوانده می‌شود؛ یعنی دو بار در هر جلسه خوانده می‌شود. قطعاً آخر جلسه مال آن دسته از کسانی است که دیرتر به جلسات می‌آیند. گفته شده است که برایشان خوانده شود تا بدانند حرمت کنگره ۶۰ چیست.

چقدر جالب است که این حرمت کنگره ۶۰ در این هوا، حالا نگویم گرم، در این وضعیت بی‌برقی، این مشکلات و این مسائل، باعث شده همه‌ٔ ما آمده‌ایم و دور هم نشسته‌ایم. با تفاسیری که هر کدام از ما، یعنی منِ نوعی، یک محله یا یک خانواده را به‌هم می‌ریختیم، الان آمده‌ایم نشسته‌ایم و هیچ تلنگری به همدیگر نمی‌زنیم. و این نشان‌دهنده‌ٔ این است که حرمت در کنگره رعایت می‌شود. اگر رعایت نمی‌شد، خیلی از مسائل و مشکلات پیش می‌آمد.

توجه به این موضوع داشته باشید: حرمت کنگره ۶۰ شاید تجربه‌ٔ چندین‌ساله‌ٔ کنگره باشد که نوشته شده است. آن دوستانی که ۱۰، ۱۱ سال پیش به کنگره می‌آمدند یادشان هست که آن قسمت آخر که نوشته است «در ضمن خواهشمند است با سهل‌انگاری و عدم‌مراقبت…» در حرمت کنگره ۶۰ نبود. تا همان‌جا بود که «بر تمام اعضا فرض است از وقوع این اعمال جلوگیری نمایند.» این قسمت نبود.

اتفاقی در کنگره افتاد، یک موبایل گم شد، کیف یک نفر گم شد؛ این قسمت اضافه شد به حرمت کنگره ۶۰. به‌هر‌حال باید به این موضوع توجه داشته باشیم که اعضایی که الان در کنگره ۶۰ هستند، شاید یک نفر هم از بیرون بیاید، و ما او را نشناسیم. شاید برای بحث اعتیادش نیاید و برای منظور و هدف خاص دیگری وارد کنگره شود. ما باید توجه داشته باشیم که مواظب وسایل شخصی‌مان در کنگره باشیم. وقتی مراقب وسایلمان باشیم، دیگر این مشکلات پیش نمی‌آید.

من این را می‌خواهم بگویم که اگر ما بتوانیم فقط حرمت کنگره را کاملاً رعایت نماییم، وقتی در این وادی‌ها، در وادی اول آقای مهندس می‌گوید «تفکر کردن درست را یاد بگیریم»، همه‌ٔ مسائل حل می‌شود. ما سال‌های‌سال درست تفکر کردن را یاد نداشتیم و راه و مسیر را اشتباه رفتیم. الان هم حرمت کنگره ۶۰ برای این خاطر است که ما بتوانیم در کنار هم باشیم.

یکی از مواردی که شاید بارها آقای مهندس آن را تکرار کرده‌اند این است: شما به یک نفر پول قرض می‌دهید، پول شربت او را می‌دهید و این از روی دلسوزی است. می‌روید کلینیک، می‌بینید پول ندارد، پول شربتش را می‌دهید از روی دلسوزی. به او می‌گویید «کی پول مرا می‌دهی؟» و او می‌گوید هفته‌ٔ آینده. هفته‌ٔ بعد می‌شود و او پول ندارد که پول شما را بدهد. برای همین است که به کنگره نمی‌آید.

در حالی‌که اگر آن روز شما پول شربت او را نمی‌دادید، آن روز شربت نمی‌گرفت یا به یکی از دوستان و آشنایانش زنگ می‌زد و از او پول قرض می‌گرفت و بیرون از کنگره این پول را جور می‌کرد، شربت و دارویش را می‌گرفت و به کنگره می‌آمد.

مسئله‌ٔ دیگری که کاملاً متوجه آن می‌شویم، مسئله‌ٔ دروغ گفتن است. از حضرت رسول اکرم هم پرسیدند که واقعاً بدترین چیز چیست؟ اسم بردند و رسیدند به دروغ گفتن. فرمودند این بدترین چیز است. این پایه و اساس همه چیز را به‌هم می‌ریزد.

اگر شما یک‌بار دروغ بگویید و جالب است این داستانی که آقای مهندس می‌گویند: فرق بین رمال‌ها و فالگیرها و ما آدم‌های معمولی این است: آن‌ها صدتا دروغ می‌گویند، یک راست می‌گویند، و ما می‌گوییم از این آدم راست‌گوتر پیدا نمی‌شود! ما صدتا راست می‌گوییم و یک دروغ، می‌گویند از این آدم دروغگوتر پیدا نمی‌شود! کافی است یک‌بار دروغ بگویید.

در کنگره، خصوصاً این موضوعی که دارم می‌گویم، یک موضوع خاص است: در کنگره، چه در قسمت مسافران و چه همسفران، دروغ گفتن به راهنما. اگر به راهنما دروغ بگویی، در واقع به راهنما دروغ نگفته‌ای؛ سر خودت کلاه گذاشته‌ای، نه سر راهنما. این موضوع در کنگره به ما خیلی کمک می‌کند. تکرار می‌کنم در کنگره‌ٔ ۶۰، این موضوع به ما کمک می‌کند.

چقدر جالب است این قسمت حرف یکدیگر را قطع نمودن، بدون اجازه در جلسه سخن گفتن. اگر قرار بود حرمت در کنگره خوانده نشود و ما آن را یاد نداشته باشیم، فکر می‌کنید این جلسه‌ای که الان در آن نشسته‌ایم چگونه می‌بود؟

من در خیلی از جلسات بوده‌ام، جلسات اداری. یک‌دفعه مثلاً در آن جلسه، یکی از آن طرف شروع می‌کند به سؤال کردن و یکی از طرف دیگر شروع می‌کند به حرف زدن. یک نفر از این طرف صحبت می‌کند و یک نفر از آن طرف. دو نفر هم‌زمان دارند صحبت می‌کنند.

این موضوع چقدر جالب است که ما در کنگره حرف یکدیگر را قطع نمی‌کنیم.
و نکته پایانی این است که ما در‌کنگره از الفاظ‌ناشایست استفاده نمی‌کنیم .
ممنون که به صحبت‌های من‌ گوش‌ کردید.

در ادامه دو نفر از اعضای لژیون سردار، از تجربه گرفتنِ اجازه پهلوانی مشارکت نمودند.

تایپ: مسافر علی الف، لژیون پنجم

عکس، ویرایش و ارسال: مسافر یوسف، لژیون دوم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .