English Version
This Site Is Available In English

کنگره به خاطر تفکرش مقدس است ؛

کنگره به خاطر تفکرش مقدس است ؛

یازدهمین جلسه از دوره سی‌ و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد با استادی راهنمای محترم مسافر امیر ، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر احمد رضا ، با دستور جلسه اول « حرمت کنگره ۶۰ ، چرا رابطه کاری ، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است ؟» و دستور جلسه دوم « تولد سومین سال رهائی مسافر فرزاد » در روز پنج‌شنبه دوازدهم تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم بابت اینکه اذن ورود کنگره را به ما عطا کرد تا بتوانیم آموزش بگیریم ؛از آقای مهندس و خانواده محترمشان که بستری برای آگاهی و تکامل ما آماده کردند کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم ، همچنین از کلیه خدمتگزاران کنگره 60 سپاسگزارم .
امروز دو دستور جلسه داریم دستور جلسه اول" حرمت کنگره" و دستور جلسه دوم سومین سال رهایی مسافر فرزاد که به موقع به آن هم می پردازیم .
زمانی که صحبت چرا می شود ؛که چرا این کار را انجام بدهم یا چرا نباید این کار را انجام بدهم آنجا است که پای عقل به میان می آید؛ به اعتقاد من یکی از شاهکارهای بزرگ تفکر آقای مهندس به وجود آوردن همین حرمت ها می باشد ،که اگر این حرمت ها نبود به جرئت می توانم بگویم که ما الان اصلا در کنار هم نبودیم و این مدینه فاضله به وجود نمی آمد و بسیار حرمت های کنگره مهم می باشد. هر کدام از ما باید این حرمت ها را رعایت کنیم ؛ ما می گوییم کنگره مقدس است ، نه به این معنا که سنگ یا دیوار یا خدمتگزاران کنگره مقدس می باشند ، کنگره به خاطر تفکرش است که مقدس است ؛ چرا می گوییم تفکر کنگره مقدس است ؟ به دلیل اینکه جهل و نادانی انسان ها را از آن ها می گیرد و دانایی به آن ها می دهد ؛ ترس را می گیرد و شجاعت به آنها می دهد ، نفرت را می گیرد و مهر و محبت را به آنها می دهد و این اتفاق برای هر شخصی که قوانین کنگره را رعایت می کند و اجرا می کند خواهد افتاد . همه انسان هایی که در هستی وجود دارند مشکلاتی از قبیل ترس، ناامیدی، نفرت و غیره در وجودشان هست . کنگره ابتدا مواد مخدر را از شخص می گیرد و به جای آن به ما  گیرد اُ تی را می دهد و خمر درون راه اندازی می‌شود ؛ علت مقدس بودن کنگره این است که با  این آموزش ها می توان در درون انسان ها و اندیشه و خمرشان تغییر به وجود آورد. امیدوارم که بتوانیم حرمت های کنگره را رعایت کنیم و ارزش خودمان را بدانیم وآگاهیمان را بالا ببریم.

و اما دستور جلسه دوم ، سومین سال رهایی مسافر فرزاد عزیز ؛ وقتی که به عزیزان نگاه می کنیم متوجه می شویم که چقدر اشخاص در کنگره۶۰ ارزشمند و دوست داشتنی می شوند ؛ فرزاد عزیز با مصرف شیره و تریاک وارد کنگره شدند ، ایشان با تحصیلات دانشگاهی بالا در رشته زبان انگلیسی وارد کنگره شدند ، اما با وجود این تحصیلات بالا از فرمانبرداری خاصی برخوردار بودند و بسیار دقیق سفر کردند و همیشه حافظ حرمت ها بودند و انسان بی حاشیه هستند . فرزاد عزیز یک دوره مرزبانی را پشت سر گذاشتند ، دبیر و نگهبان شدند و در آزمون راهنمایی شرکت کردن و قبول شدند . پیام تولد ایشان از کتاب ۶۰ درجه  هست ،که آموزش و کامل نمودن عقل و گسترش دادن آن مهم ترین بخش از حلقه سوم حیات شما می باشد ؛ کسانی که در کنگره آموزش می گیرند به تکامل عقل می رسند و به مراحل بالا و بالاتر دست پیدا می کند .
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم .

سلام دوستان فرزاد هستم یک مسافر
خداوند را بسیار بسیار شاکرم که توانستم در این جایگاه برسم و بتوانم سومین سال رهایی ام را در خدمت شما عزیزان باشم ؛ از اظهار لطف و محبت همه شما عزیزان کمال تشکر را دارم .
از آقای مهندس و خانواده سراسر مهر و محبتشان تشکر می کنم . از راهنمای عزیزم مسافر امیر تشکر می کنم که همیشه الگوی من بوده و هستند ، از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و همه خدمتگزاران محترم نیز کمال تشکر را دارم .
به واسطه اعتیاد همیشه یک ترس و واهمه ای داشتم ، مخصوصا در محیط کار که مسئولیتی داشتم و همیشه به خاطر اینکه یه سری از همکاران در شیفت شب کار می کردند و آنها در موقع کار و به بهانه بیدار ماندن در شب مواد مخدر مصرف می کردند و وقتی آنها به هر دلیل لو می رفتند من و تعدادی از مدیران برای آنها جلسه برگزار می کردیم ؛ تعدادی از همکاران می خواستند با آنها برخورد قاطع کنند ولی من و 2 تن از دوستان مخالف بودیم که بعدا فهمیدم که آن 2 نفر هم مصرف کننده مواد مخدر هستند. من بعد از آشنایی با کنگره به نمایندگی سلمان فارسی رفتم و راهنمای تازه واردین من که جا دارد از ایشان هم تشکر کنم ، مسافر محمد نصر بودند و ایشان در همان جلسه اول و دوم به طور کامل مرا با اعتیاد و تخریبهایی که به ما وارد می کند آشنا کردند و خدا را شکر سفر خوب و استانداردی داشتم ؛ من کاملا با اعتیاد آشنا شدم و وارد لژیون مسافر امیر محمدی شدم و شروع به سفر کردم. من فکر می کردم که با مدرک تحصیلی که دارم همه چیز را بلدم ولی اینجا متوجه شدم که دانایی با سواد متفاوت است و ارتباطی با هم ندارند.
من بعد از رهایی در قسمت سایت مشغول فعالیت و خدمت شدم و در اولین امتحان راهنمایی نتوانستم قبول شوم و بعد از آزمون برای مرزبانی انتخاب شدم و بعد از مرزبانی مجددا در آزمون راهنمایی شرکت کردم که خدا را شکر قبول شدم ؛ تازه فهمیدم که باید موقع هر اتفاقی در زندگی فرا برسد و آزمون اول وقت مناسبی برای داشتن لژیون من نبوده است و من باید به ظرفیت لازم می رسیدم .
از اینکه با سکوت زیبای خود به صحبت های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم .

نگارش : مسافر علی ( ل 4 ) مسافر حسن ( ل 6 )
عکس : مسافر علی ( ل 4 )
ارسال : مسافر مهدی ( ل 16 )

نمایندگی میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .