بهای حال خوش

جلسه یازدهم از دوره ششم لژیون سردار نمایندگی کاسپین، به استادی راهنما مسافر حمید، نگهبانی راهنما مسافر حمید و دبیری راهنما مسافر احسان با دستور جلسه " حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟ " روز سه‌شنبه 10 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:30 آغاز به کارکرد.

به نام قدرت مطلق الله

سخنان استاد:
شاکر و سپاس گزار خداوند هستم بابت امروز و تشکر می کنم از حمید آقا نگهبان و دبیر و خزانه دار اژیون سردار، امید وارم که جلسه خوبی داشته باشیم. دستور جلسه این هفته موضوع حرمت ها است و با چرا شروع می شود. هرجا که چرا می آید یک  سوال برای ما میخواهد مطرح کند بدان معنا که قرار است من بعد از آن تفکر کنم که چه جوابی باید به  این سوال بدهم. موضوع جلسه به این ترتیب است که آیا رابطه کاری و مالی در کنگره بد است یا  خیر؟ آیا بچه های کنگره آدم های بدی هستند و  نباید با آن ها کار کنم یا خیر؟ موضوع این است که ما در کنگره یک اهداف بزرگتری را دنبال می کنیم و هر چیزی که باعث بشود ما به آن اهداف خودمان نرسیم نسبت به آن موضوع و مشکل جناب مهندس تفکر می کنند و برای آن دستور جلسه می گذارند تا از هدف اصلی کنگره خارج نشویم. در سفر اول کار ما فقط درمان است و در سفر دوم برای خلیی ها سوال  پیش می آید که آیا ما می توانیم رابطه کاری و مالی داشته باشیم؟ کار ما در کنگره  درمان است ولی سر درب کنگره متنی نوشته شده و آن متن این است، جمعیت احیاء انسانی.

رابطه ما در کنگره کاملا بر اساس عشق و محبت است و به واسطه ی همین عشق و محبت ما وارد کنگره می شویم و بعد از رهایی به واسطه ی عشق و محبت ما در کنگره ماندگار می شویم و در ادامه مسیر به کسانی که وارد کنگره می شوند و در جستجوی حال خوش و رهایی هستند ما دست یاری می رسانیم و به آن ها کمک می کنیم، باید فکر کنیم که این کار چه مقدار ارزشمند است. آیا ممکن است که روزی از این عشق محبت کم شود؟ جواب من این است بله امکان دارد به این دلیل که وقتی وارد رابطه مالی و کاری می شویم نفع شخصی به میان می آید و قرار است یک رابطه کاری انجام دهیم و سودی میان ما تقسیم شود، اگر در همان حین سود من یک درجه کم باشد ممکن است دیگر من آن آدم قبلی نباشم و رابطه بین ما هم آن رابطه قبلی را نداشته باشد و بعد از آن اتفاقات چه چیزی باعث می شود که ما در جلسه ی سردار شرکت نماییم.

من شخصی را دیده ام که جایگاه سردار شرکت کرده بود ولی در ادامه درخواست جایگاه دنوری داده بود، چه چیزی در آن شخص تغییر کرده بود که این تصمیم را گرفته بود؟ من شخصا به این دستور جلسه یه اینگونه نگاه می کنم که برای مثال یک چشمه ای یا یک رودی در جریان است و من هم می آیم یک لیوان آب به این رود اضافه می کنم و این آب یک حالت قبلی و یک حالت بعدی دارد و این لیوان آبی که من در آن اضافه کردم از این پس من هم در این رود خانه سهیم می شوم. ما در لژیون سردارسهیم هستیم و سهم داریم و هرکس خودش میداند سهم خودش به چه مقدار است.

به قول آقای زرکش خود بخشش فهم دارد، زمانی که من پولی را میبخشم برای من روزی آن صد برابر برمی گردد یا یک زمانی هم بر اساس دانش و آگاهی که کسب کردم، خود بخشش چون فهیم است زمانیکه من در جایی مشکلی داشتم آن مشکل را خودش پیدا می کند و حل می نماید. حقیقت این است که من در سفر دوم بهای خیلی چیز ها را پرداخت می کنم و باید از خیلی چیز ها عبور کنم، باید بتوانم از ترس های خود عبور کنم. کنگره مکانی است که رهجوهای واقعی در اینجا حضور دارند پس باید بدانیم اگر من رابطه مالی با کنگره بر قرار می کنم، قبلا این فهم در من حاصل شده است که چرا در اینجا کمک مالی انجام میدهم؛ زیرا این کمک مالی قرار است برای انسان سازی استفاده شود. اگر امروز من در این جایگاه حضور دارم و بروی صندلی لژیون سردار نشسته ام باید بابت آن شاکر خداوند باشم زیرا خیلی از افراد نتوانستند در این جلسه حضور داشته باشند. امیدوارم خداوند به همه ما کمک کند تا همیشه در کنگره حضور داشته باشیم و خدمت گذار باشیم و امیدوارم تمامی دوستانی که تعهدمالی داده اند بتوانند تعهدات خود را تسویه نمایند و بر آن عهدی که بستند وفادار باشند.

عکاس: مسافر مسعود
تایپ: مسافر مسعود، مسافر محمدرضا
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین