جلسه دوم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی راهنمای تازه واردین مسافر سعید، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر احمد، با دستور جلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟» سهشنبه ۱۰تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

از نگهبان و دبیر جلسه تشکر میکنم که اجازه دادند من در این جایگاه خدمت کنم.
من هیچ زمانی برای مشارکت نه کتاب میخوانم و نه مطالعه میکنم، معمولا سعی میکنم از آنچه که برای من اتفاق افتاده است یعنی همان تجربههای خودم مشارکت کنم. از وقتی متوجه شدم که استاد جلسه هستم، به گذشته فکر کردم و متوجه شدم که شعبه تغیرات زیادی داشته است و یادم میآید که روزهایی بود که ظرفیت شعبه پر شده بود و خیلیها به دلیل کمبود ظرفیت نمیتوانستند وارد شعبه شوند، ۳ ماه شعبه بسته بود تا اینکه شعبهی دیگری افتتاح شد و در ادامه شعبات دیگر. من در جایگاه راهنمای تازه واردین خدمت میکنم و نکته بسیار مهمی که در ابتدا به تازه واردین تاکید میکنم، حرمت کنگره است و این را مطمئن هستم که اولین دلیل رشد و پیشرفت روز به روز کنگره ۶۰ رعایت حرمت کنگره ۶۰ است یعنی همین که من حرمت نگهبان نظم را نگه دارم و نگهبان نظم حرمت من را نگه دارد، همین دلیل باعث میشود کنگره روز به روز رشد کند و بهتر شود و خیلیها بیرون از کنگره واقعا حسرت ما را میخورند. روزی از استانداری مهمانی آمده بود و در جایگاه استاد جلسه نشستند تا برای ما صحبت کنند و آنقدر جذب و محو ما شده بودند که در آخر اعلام کرد من استاد دانشگاه هستم و در دانشگاه تدریس میکنم هم در مقطع لیسانس و فوق لیسانس و تا الان ندیده بودند که برای استاد جلسه به حد زیادی احترام قائل شوند.

دیروز داشتم با پسرم یک برنامه کودک نگاه میکردم که یک سری حشرات داشتند به هم کمک میکردند، یک سری حشرات دیگر که حشرات بد جنس بودند میخواستند حشرات خوب را مورد آزار و اذیت قرار بدهند و یکی از نوع آزار و اذیت آنها این بود که حشره کش برقی را دری از دروازه بهشت تبلیغ میکردند و میگفتند که وارد آن بشوی به بهترین جاهای ممکن میرسید و تشبیه کردم که من خودم در زمان مصرف وقتی از مواد فروش جنس میگرفتم فکر میکردم که وارد بهشت شدهام در صورتی که اصلا اینجور نبود دقیقا برعکس آن داشت اتفاق میافتاد.
به یاد دارم که یک روز خیلی خسته بودم به راهنمای خودم گفتم اگر امکان ندارد من امروز شعبه حضور پیدا نکنم و راهنمای من حمید آقا گفتند که مشکلی نیست فقط این را بدان که من وقتی حالم خوب نیست شعبه میآیم و این موضوعات ارتباطی با دستور جلسه دارد، اگر من این دستور جلسه را رعایت کنم رابطه کاری و مالی من همه چی خوب میشود. امروز اگر بیرون از کنگره حالم خوب نبوده بیایم کنگره و انرژی بگیرم، از آموزشها و از مشارکت ها. به یاد دارم که آقا موسی یک مثالی داشتند که میگفتند کنگره مانند یک باطری میماند که ما میآییم و خودمان را شارژ میکنیم و میرویم. زمانیکه من این دستور جلسه را رعایت کنم قطعا اتفاقات بد برای من رقم نمیخورد، ما اینجا همه دست به دست هم دادهایم تا گره از مشکلات یک تازه وارد را باز کنیم و در آخر تشکر میکنم از همه دوستان.
مرزبان کشیک: مسافر ابراهیم
عکاس: مسافر سعید
تایپ: مسافر سعید
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیهشده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
33