چندین سال تجربه درون حرمت ها نهفته است!

چهارمین جلسه از دوره چهل وچهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی ابوریحان با استادی راهنمای محترم مهدی، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر علی رضا با دستور جلسه " حرمت کنگره ۶۰ " در روز چهارشنبه ۱۱ تیرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد 

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. اگر من ندانم چرا باید این حرمت ها را انجام بدهم، هیچ وقت انجام نمی دهم، به رهجویی که روز اول می آید بگویید شماره نگیر، اگر برایش جا بیفتد که چرا نباید شماره بگیرد، اگر برایش جا بیفتد که چرا باید پیراهن سفید بپوشد، خودش با جان و دل این کار را انجام می دهد. وقتی ورود می کنیم به سیستم کنگره ۶۰ و تابع و مطیع باشیم، بدانیم این حرمت هایی که اینجا نوشته شده، برای به سلامت رسیدن من به مقصد است! برای این است که من بتوانم گذر کنم از این سفر بسیار پر فراز و نشیب. چهره ها را نگاه می کردم خب یکی از کارهایی که راهنما خیلی خوب می تواند تشخیص بدهد، تشخیص حال و هوای درونی رهجو است. اکثر ما غم داریم تو این روزا، خب طبیعیه دوران سختی را گذراندیم، اما چه چیز باعث می شود که در یک سری از ما نمود پیدا نمی کند، خصوصا خدمتگزاری در هر جایگاه کنگره ۶۰، چه شال نارنجی چه شال سبز چه مرزبان نمود پیدا نمی کند! هنوز می گویند و می خندند، جنگ برای این ها نبوده است؟ چرا برای این ها هم مسائل و مشکلاتی پیش آمده، اما این برکت حضور در کنگره است، به راستی بعد از هر سختی یک آسانی هست! اگر سربالایی را نروند، سر پایینی مزه نمی‌دهد. خب مفهوم این را یک راهنما فهمیده که الان چهره اش یک طوری نیست که انگار کشتی هایش غرق شده است، می گوید ایرادی ندارد الان برای همه مشکل پیش آمده، یکی شغلش، یکی کرایه خانه اش، یکی هزار مسئله دیگر، کلا کشور شرایط عجیب غریبی داشت، اما نباید خودت را ببازی! باید قوی به مسیرمان و پروتکل درمانمان ادامه بدهیم! همه این ها را گفتم که به چی برسم؟ به اینجا که اگر می خواهید در سیستم کنگره ۶۰ ماندگار باشید، یک شرط بیشتر ندارد! اول این که باید بپذیرم هر دردی، هر مشکلی، هر مرضی که دارم در سیستم کنگره ۶۰ قابل درمان است، هر مشکلی که من دارم از مالی بگیر تا خانواده، در سیستم کنگره ۶۰ قابل درمان است.چرا؟ چون خود عامل مشکل هدفگیری می شود! عامل همه این مشکلات من بودم، کسی غیر من نیست. کنگره دقیقا دست می گذارد روی خود من، من را می سازد، خود من را قدرتمند می‌کند، خود من را توانمند می کند! پس من هر چقدر بتوانم در این سیستم بقا داشته باشم، ماندگاری داشته باشم، مشکلات بیشتری از من حل می شود، گره های بیشتری از من باز می شود، گشایش های بیشتری در زندگی من دارد، توانمند به انجام کارهایی می شوم که تا دیروز فکرشم به سر من نمی رسید، به فکر به وجود آوردن کسب و کارهایی می افتم که تا دیروز به ذهنم هم نمی آمد! در اثر ماندگاری در کنگره این اتفاق می افتد! اول بپذیرم! پذیرفتنش هم راحت است. ما دیده بان ندار، نداریم! راهنمای بیکار نداریم! راهنمایی که وضعیت مالی بدی داشته باشد نداریم. این را باید بپذیرم که در اثر ماندن در این مکان من توانمند می شوم! حالا شرط ماندن در این مکان چیست؟ بتوانم در این سیستم بمانم و سیستم هم مرا پس نزند! چون سیستم یک سری را پس می‌زند! کسی به کسی نمی گوید تو از فردا کنگره نیا! ولی می بینید یک سری ها می روند و دیگر بر نمی گردند! چه باعث می شود برود و دیگر برنگردد؟ عدم رعایت حرمت! یک جا یک پولی از یکی قرض کرده، طرف نمی دهد یا شماره ای گرفته از یک نفر ولی نباید می گرفته، یا مسائلی پیش آمده و حالا دیگر کلا کنگره نمی آید. بیست و چند سال تجربه، در این چند خط حرمت وجود دارد. هر کدام از این ها را می بینید، نتیجه سوت شدن یک رهجو است. مهندس حرمت ها را یک شب ننوشته است! اگر می خواهم در کنگره ماندگار شوم، باید انگشت اشاره را به سمت خودم نگه دارم! من کنگره را، این شکل باور کردم. با هر میزان ضخامت یخ که وارد کنگره می شوم، کنگره مثل خورشید به من می‌تابد! بالاخره آب می شود، برای یکی در روز رهاییش آب می شود، برای یکی دو سال بعد از رهایی! بی چشم داشت، مثل خورشید به همه می تابد تا این ضخامت یخی که من دارم آب شود. شرط اینکه من در معرض این آفتاب باشم، باید در کنگره باشم، فقط من باید یک کاری کنم که در معرض خورشید راهنما و کنگره ۶۰ باقی بمانم! تا زمانی که ضخامت یخ من، به صفر برسد و آب شود! رعایت کردن این حرمت است، یعنی فقط حرمت را رعایت کنم!! از کنگره نباید فاصله بگیرم، به صرف اینکه حضور دارم در کنگره و خدمت دارم و آموزش می گیرم یخ هایم آب می شود! شک ندارم حالم خوب می شود، شک نکنید برای همه ما این اتفاق می افتد.

از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگذارم.

مرزبان کشیک مسافر داوود

مرزبان خبری مسافر رضا

ضبط صدا و تایپ مسافر امیر علی لژیون ۴

عکس مسافر مجید لژیون ۷

ویراستاری و ارسال مسافر حامد