به نام قدرت مطلق الله
نهمین جلسه از شصت و ششمین دوره سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار با استادی: راهنما مسافر محسن، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر جعفر با دستور جلسه «حرمت کنگره60 و رابطه کاری،مالی و خانوادگی ممنوع است» چهارشنبه یازدهم تیر ماه 1404 رأس ساعت 17 برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر
.JPG)
خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفته و آموزش میگیرم،
دستور جلسه: «حرمت کنگره ۶۰ و رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع میباشد»
باید سعی کنیم که به این دستور جلسه دقیق تر و کاربردیتر بنگریم و طوری نباشد که فقط نوشتاری خوانده شود، برای من مصرف کننده اینگونه بوده که وقتی با حال خراب وارد کنگره شدم و مواد مخدر فرماندهی جسم و روح مرا به دست گرفته بود و یک انسان بیتعادل بودم، حریم و چهارچوب برای من معنایی نداشت به واسطه عدم تعادل خیلی از چهارچوبها برای من بی معنی بود، با آن حال خراب وارد مکانی شدم که به قول آقای مهندس نظم در آن از پادگان نیز دقیقتر و کاربردیتر است،
کنترل کردن ۱۰۰، ۲۰۰، یا ۵۰۰ نفر در یک مکان آن هم افراد بدون تعادل کاری بسیار سخت میباشد و رعایت حرمت ها را الزامی میکند.
حرمت کنگره ۶۰ جز قوانین میباشد و در هر جلسه دو بار خوانده میشود که همه بدانند این مبحث بسیار مهم است و حرمتها به ما میآموزند که تمامی مفاد نوشتار حرمتها باید کاربردی شود، یک سری از افراد وارد کنگره شدند و با رعایت نکردن همین حرمت های به ظاهر ساده نتوانستند پابرجا باشند و از این گردونه خارج شدند، پس وقتی امروز درباره حرمتها صحبت میشود برای ایجاد تفکر و دقت بیشتر میباشد،
فرقی نمیکند که در چه جایگاهی هستم خدمتگزار، راهنما، ایجنت، نگهبان یا حتی دیدهبان هیچ فرقی نمیکند همگی باید حرمت کنگره را رعایت نمایند، در واقع وقتی مسئولیت بیشتر باشد نافرمانی نیز بیشتر میگردد و جرم بیشتری نیز صورت میپذیرد در نتیجه عقوبت بیشتری برای من به همراه دارد.
در نوشتار حرمت گفته میشود تقدس و امنیت،به طور یقین این تقدس و امنیت به واسطه انجام این حرمتها میباشد.
به واسطه همین حرمت ها که اجرا میشود همه با خیال راحت آموزش میگیریم.
بر همه ی ما واجب است که این آموزش ها را جدی بگیریم و دقت بکنیم.
یکسری چیز ها اینجا نوشته شده است و یکسری حرمت های نانوشته داریم.
وقتی که میگویند تلفن دادن و تلفن گرفتن ممنوع است یعنی رابطه بیرون از کنگره ممنوع، چون من بیرون از کنگره با برادر لژیونی خود هیچ کاری ندارم، مگر با اجازه راهنمای محترم.
وقتی میگویند بیرون این در نباید رابطه باشد ، یعنی پیاده کنار هم قدم زدن و ایستادن ممنوع است یعنی گوشه کنار با هم سيگار کشیدن ممنوع است.
صرفا وقتی حال آدم خراب باشد میرود بیرون برای سيگار کشیدن و اینجاست که چند نفر را دور خودش جمع میکند و شروع میکنند به غيبت کردن دیگران و به واسطه یک حرف نامربوط، حال همديگر را خراب میکنند و از مسیر سفر کلا جدا میشوند یا رهجو یک سؤالی دارد به جای اینکه از راهنمایش یا مرزبان بپرسد میرود از یک نفری میپرسد که حالش خراب تر از خودش است و سر از نا کجا آباد در می آورد.
یک خاطره به ذهنم رسید، داخل آکادمی بودیم یک نفر مشارکت کرد و زد زیر گريه میگفت پنج سال از سفر رهایی ام میگذرد قرص مصرف میکردم به راهنمایم نگفته ام و هر روز حالم بدتر میشود.
خوب هرچیزی که مصرف میکنید حداقل اعلام کنید و با خودتان صادق باشید وقتی من این ها را انجام نمیدهم اول به خودم آسیب میزنم و بعد به اطرافیانم.
پس خودم را نبايد به حاشیه بکشانم تا از درمان اعتیادم دور نشوم.
ممنون از اینکه به صحبت های من توجه نمودید.
عکاس، تایپ، ویراست و بار گذاری : مسافر کوشیار و مسافر علی
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
30