خداوند را سپاس می گویم برای اینکه قدرت در دست گرفتن قلم را به من داد که بتوانم آموزشهایی که گرفتهام را به رشته تحریر در آورم. حرمت جزو مهمترین مباحث کنگره است که راز موفقیت کنگره بعد از گذشت سالها از تاسیس آن نیز هست. به همین دلیل در اول و آخر جلسه خوانده شده و جزو دستور جلسات هفتگی میباشد.حرمت یعنی حریم، یعنی اگر از حد هر چیزی عبور کنی، به خودت و دیگران آسیب خواهی زد و رعایت همین حرمت است که کنگره را به مکانی امن و مقدس تبدیل کرده است تا همه افراد از اعمال ضدارزشی دست بردارند.
ما همه برای آموزش و آرامش در کنگره حضور داریم و اگر چیزی باعث شود که من از اینها دور شوم و به حاشیه بروم، قطعاً گردباد کنگره مرا مانند یک تکه قوطی کهنه به بیرون پرتاب خواهد کرد. هر چه تخریب انسانها بیشتر باشد، کنگره آنها را راحتتر میپذیرد. چگونه میشود که این همه انسان بههم ریخته در کنار یکدیگر، بدون کوچکترین تنشی، آموزش می گیرند؟! قطعاً کسانی که حرمت را رعایت میکنند نسبت به سایرین، راحتتر به درمان میرسند و حتی در سفر دوم خدمتگزاران بهتری خواهند بود و حس شعبه بهتر خواهد شد.
شاید در ظاهر رابطه مالی، کاری و خانوادگی با افراد کنگره شیرین و جذاب باشد، چون همه همفاز و هممسیر هستیم؛ ولی بعد از مدتی نتایج نامطلوبی را خواهیم دید که حتی ممکن است به خارج شدن از کنگره بیانجامد. به قول خانم آنی بزرگ اگر میخواهید شریک مالی بگیرید، خارج از کنگره میلیونها نفر هستند که میتوانید با آنها شریک شوید. قطعاً آقای مهندس نیز نتایج این گونه رابطهها را دیده بودند که حرمت را با آن مضمون نوشتند.
بهشت برین جایی است که سخن لغوی در آن نیست الا سلامأ سلاما. یعنی افراد دروغ نمیگویند، چون مادر تمام فسادها است، پشت سر یکدیگر را سرزنش نمیکنند یعنی غیبت، الفاظ ناشایست بیان نمیکنند، چرا که هر کس با رفتار خود تعیین میکند که دیگران به او احترام بگذارند یا نه، حرف یکدیگر را قطع نمیکنند تا طرف مقابل به آنها اجازه سخن گفتن بدهد. کنگره تحت نظر وزارت کشور است و به همین دلیل در کنگره، حتی به طرز لباس پوشیدن اعضا هم توجه شده است. شماره دادن اعضای کنگره به یکدیگر ممنوع است، چون شروع یک رابطه خارج از کنگره است که کمکم افراد را به حاشیه، غیبت و ... خواهد برد.
شاید فکر کنیم اگر با راهنما صمیمی شویم و شوخی کنیم، راهنما به ما باج میدهد یا اگر کوتاهی در انجام تکالیف کردیم ما را ببخشد، ولی حتی رابطه راهنما و رهجو هم حد و حدود و حرمت خودش را دارد. یادم می آید که در اولین جلسه که به لژیون رفتم، راهنمایم به من گفتند که فقط در موارد مرگ و زندگی، اجازه تماس با من را داری. همیشه از طریق پیام با ایشان در تماس بودم و سعی می کردم حرمت را رعایت کنم تا بتوانم الگوی خوبی برای دیگران و مخصوصا رهجویانم باشم. برای رساندن افراد به رهایی باید قوانین را رعایت کنیم.
نویسنده: راهنما همسفر هانیه عضو سردار (لژیون سوم)
رابط خبری لژیون سردار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
40