سخنان آقایمهندس برای عموم انسانها است و مخاطب خاصی ندارد از افراد تحصیلکرده و پزشک گرفته تا افرادی که تحصیلات ابتدایی دارند و همه باید از این آموزهها بهرهمند شوند. در ابتدا برای افرادی که تازه وارد کنگره میشوند، درک و فهم آموزشها دشوار است؛ اما با نوشتن چهل سیدی و مطالعه وادیها ذرهذره با جهانبینی آشنا میشوند. جهانبینی برای همه ما لازم و ضروری است؛ چراکه نشاندهنده نگاه و نگرش ما به زندگی و دنیای اطراف ما است. نوع دید ما به مسائل، تفاوت بسیاری ایجاد میکند. دیدن تنها یک بخش ماجرا، تفکرات و اندیشههای ما بخش دیگر آن است.
زمانیکه انسان با مشکلی مواجه میشود معمولاً سایر دغدغههای خود را فراموش میکند. مانند زمانیکه دچار بیماری میشویم، دیگر نگرانیهایی مانند خرید خانه، خودرو یا رفتن به سفر کمرنگ میشوند؛ زیرا آن مشکل بزرگتر تمام ذهن و توجه ما را به خود معطوف میسازد. در بدو ورود به کنگره، تنها مشکل خود را میبینیم و اصلاً متوجه حرفهای دیگران نمیشویم. فقط به درمان اعتیاد فکر میکنیم و ممکن است بگوییم این وادیها چه ربطی به ما دارند؛ اما به مرور و با دریافت آموزشها، نوع دید ما تغییر میکند، یاد میگیریم که چگونه با مشکلات روبهرو شویم و به نتایج مطلوب برسیم. در زندگی دو دریچه وجود دارد؛ یکی دریچه ناامیدی که همهچیز را تاریک و سیاه میبیند و دیگری دریچه امید که همهچیز در آن روشن و دلگرم کننده است. مثبت یا منفی بودن نگرش ما نقش بسیار مهمی در کیفیت زندگی ما دارد و میتواند تغییرات بزرگی در آن ایجاد کند.
خوبی همیشه خوب و بدی بد است. زندگی ترکیبی از خوبیها و بدیها است، نباید انتظار داشته باشیم همهچیز کامل و بدون نقص باشد. حیات، بر پایه اضداد بنا شدهاست و همین اضداد هستند که به زندگی معنا و استمرار میبخشند. آقایمهندس میفرمایند: «زمانی در اوج گرفتاری بودم، از حرفهای استادان خود چیزی نمیفهمیدم؛ زیرا تمام ذهن من درگیر مشکل خودم بود و همهچیز را به دیگران ربط میدادم؛ درحالیکه ریشه مشکل به خود من بازمیگشت». همین موضوع برای افرادی که تازه به کنگره میآیند نیز صدق میکند. آنها هم ابتدا فقط مشکل را میبینند؛ اما بهتدریج یاد میگیرند که سرچشمه مسائل، درون خود آنها است. آقایمهندس همچنین اشاره کردند که ما در موضوع کاهش و افزایش وزن موفق بودیم؛ زیرا زبان بدن را فهمیدیم و با رعایت اصول توانستیم بر مشکل غلبه کنیم. ریشه این مشکل نیز به رفتارهای تغذیهای خود ما بازمیگردد.
سوال کردن نیمی از علم است؛ اما برای پرسیدن سؤالهای درست باید دانش اولیه را داشته باشیم. برای رسیدن به درک عمیق، باید مطالب را بارها مطالعه و تکرار کنیم. گوش دادن به سیدی فقط یکبار، باعث درک کامل آن نمیشود؛ اما با تکرار به مفهوم واقعی آن پی میبریم. بیش از ۹۰درصد مشکلات ما نتیجه تصمیمات نادرست خود ما است. زمانی در بحرانی گرفتار میشویم و با وجود تلاش به نتیجه نمیرسیم، دلیل آن است که تفکر ما در آن لحظه مختل شدهاست. چیزی که به ما توان تفکر میدهد، نیروی آگاهی است. بدون آگاهی، خروج از بحران ممکن نیست. آگاهی نداشتن نتیجه شکستهای پیاپی در زندگی روزمره است. زمانی در کارهای روزانه پیوسته ناکام میشویم، انرژی ما تحلیل میرود؛ اما آگاهی منبع تلاش و موفقیت است.
یکی از عواملی که تأثیر بسیار بر زندگی ما دارد، سحرخیز بودن است. بیدار شدن زود هنگام باعث ایجاد نشاط، انرژی و شادابی در انسان میشود. مسئله مهم دیگر، مدارا کردن است. مثال معروفی که میگوید؛ با دوستان مروت با دشمنان مدارا. مدارا کردن در جای خود ارزشمند است؛ اما اگر باعث آسیب دیدن ما شود دیگر درست نیست. انسان از روی قدرت یا ترس مدارا میکند. مدارا تا زمانی مفید است که باعث سوءاستفاده دیگران نشود، برخی انسانها حتی ارزش جنگیدن هم ندارند. مشکلات و سختیها همواره در زندگی وجود دارند. ما باید با تلاش، تفکر و پشتکار موانع را از سر راه برداریم. در این مسیر به قدرت و دانشی دست پیدا میکنیم که ما را در عبور از مشکلات یاری میدهد؛ باید قدر زمان را بدانیم و از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم.
نیروهای الهی همیشه حضور دارند و ایمان به خداوند از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایمان، باعث آرامش روان و قوت قلب انسان میشود و او را در مسیر زندگی پایدار نگه میدارد. ایمان، پشتوانه انسان است. نیروهای الهی در همهجا حضور دارند و ما باید خود را به آنها متصل کنیم. اگر این ارتباط را از دست بدهیم دچار مشکلاتی خواهیم شد. مشکلات همیشه در زندگی وجود دارند؛ اما اگر هنگام حل یک مشکل، با مانع یا مشکل دیگری روبهرو شدیم؛ باید آرامش خود را حفظ کنیم و با اراده، صبر و حوصله مسیر جدیدی برای ادامه راه پیدا کنیم. زندگی بر پایه اضداد بنا شدهاست. اگر به سوی نیروهای منفی حرکت کنیم، سرانجام ما جهنم خواهد بود؛ اما اگر به طرف نیروهای مثبت برویم به بهشت میرسیم.
رنج و عذاب انسان همان جهنم، صلح و آرامش درون همان بهشت است. در نظام الهی حلقههایی وجود دارد و مربیان حق همچنان در حال انجام وظایف خود هستند. همچنین جهانهای دیگری نیز وجود دارند و مرگ، پایان زندگی نیست. این جهانها با یکدیگر در ارتباط هستند؛ زیرا اگر چنین ارتباطی وجود نداشت انسان نمیتوانست پیشرفتی داشته باشد. پیشرفت انسان، نتیجه الهامات و القائاتی است که از جهانهای دیگر دریافت میکند. یکی از مهمترین مسیرهای این هدایت، پیامبران الهی بودند که فرامین الهی را به انسانها منتقل میکردند.
منبع: سیدی درب دیگر
نویسنده و رابط خبری: همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر آذر (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
48