حرمت کنگره 60 ؛ چرا را بطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره 60 ممنوع است؟

جلسه یکم از دوره بیست و چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دهخدا با  استادی: مسافر بهمن، نگهبانی: مسافردانیال و دبیری: مسافرشجاع با دستور جلسه: " حرمت کنگره 60 ؛ چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ " در تاریخ 8 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت: ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان بهمن هستم یک مسافر خدا را شکر می کنم و سپاسگزارم که به من اجازه داد تا در میان شما دوستان عزیز در کنگره 60 و در شعبه دهخدا حضورداشته باشیم تا از آموزش اساتید و راهنمایی راهنماهای محترم بهره‌مند بشویم و بتوانیم برای زندگی خودمان تلاش کنم و کاری انجام بدهم. در جلسه امروز با موضوع حرمت کنگره شصت چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره شصت ممنوع می‌باشد؟ دستور جلسه امروز را می‌توان گفت که دارای دو قسمت می‌باشد یکی حرمت کنگره شصت و دیگری حرمت گذاشتن به اصول و قواعدی که آقای مهندس دژاکام در طی سال‌ها زحمت و تلاش باکار فراوان و همراهی دوستانِ همفکرانشان توانسته‌اند در کنگره به اجرا درآورند ، چیزهایی که برای ما برقرار کردند به‌ عنوان حرمت ،دستورها و قوانین صادرشده و اینجا همیشه در همه جلسات در ابتدای هر جلسه شروع می‌کنیم به خواندن این اصول به‌عنوان نوشتار، به‌عنوان دستورالعمل ، آن‌قدر این مسائل را تکرار می‌کنند که آویزه گوش‌هایمان شود تا بتوانیم یاد بگیریم و در حافظه بسپاریم که حرمت‌گذار موقعیت‌هایی که در آن شرایط قرارگرفته‌ایم باشیم.
حرمت کنگره شصت مواردی است که موجب می‌شود که ما اشخاص مصرف‌کننده مواد دورهم جمع شده‌ایم تا بیماری اعتیادمان را درمان کنیم . تا بتوانیم بیماری‌های جسم ، روان و اخلاقمان را درمان کنیم و از این راه بتوانیم به‌سلامت خود و خانواده‌هایمان و جامعه کمک کنیم، این‌ها کم‌چیزهایی نیست ماحصل سال‌ها زحمت سعی و تلاش و کار می‌باشد و خدا را شکر می‌کنیم  این جماعتی که الآن اینجا با پیراهن‌های سفید نشسته‌اند که این پیراهن سفید نشان‌دهنده احترام گذاشتن نشانه آموزش دیدن درست و آموزش پیدا کردن می‌باشد . قسمت دوم دستور جلسه امروز به ما می‌گوید که چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی که در کنگره شصت ممنوع است برای اینکه ما اینجا آمدیم در جلسات آموزش دیدیم که رفتارها را اصلاح کنیم و این‌ها کم‌کم به وجود می‌آید وقتی‌که به‌عنوان سفر اولی شخص می‌آید اینجا تمام افکارش به‌هم‌ریخته است جسمش به‌هم‌ریخته است آموزش‌هایی که در دوران مصرف در جلسات دوستانه باهم پیدا کردیم خیلی از آن‌ها اشتباه و خطاست وقتی‌ در اینجا آموزش دیدم که طبق دستورات آقا شما حق این را ندارید با مصرف‌کننده خارج ازاینجا رابطه داشته باشد اولین چیزی که راهنمای اول من به من آموزش داد در اینجا تا زمانی که سفرت تمام نشده است با هیچ‌کس رفت‌وآمد نکن شماره تلفن از کسی نگیر ، هر جی هم هست فقط در همین‌جا باشد بیرون ازاینجا آن غریبه تو هم غریبه  اصلاً هرکاری که  داری به من بگو راهنما به ما آموزش میدهد، راهکار میدهد و راهنمایی میکند من این دستورالعمل را از راهنمای خود گرفتم و عمل کردم یک روزهایی که جلسه شعبه تمام می‌شد  پیاده به سمت خانه می‌رفتم عضی از بچه‌ها می‌آمدن و از من می‌پرسیدند که اگر به خانه می‌روی بیا برسانیم میگفتم نه خانه ما همین بغل است من بیست‌وچهار کیلومتر پنج کیلومتر باید پیاده می‌رفتم ولی سوار ماشین بچه‌ها نشدم تا رهایی را گرفتم بعد از رهایی هم تازه مدت‌ها طول کشید تا توانستم  با جامعه خود هماهنگ شوم.

خیلی خوشحالم همراه شما هستم رفیق‌های خوبی اینجا دارم  رفیق‌های سلامت رفیق‌هایی بافکر و کسانی که حرمت و احترام را رعایت می‌کنند و این دستور جلسه دستور جلسه خوبی است امیدوارم که همه ما بتوانیم از این دستور جلسات استفاده کنیم ممنونم که سکوت کرده به حرف‌های من گوش کرده‌اید.