دومین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی قائمشهر به نگهبانی همسفر ام البنین، دبیری همسفر سکینه و استادی همسفر آرزو با دستور جلسه «وادی چهارم (در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویش) و تاًثیر آن روی من» روز دوشنبه ۲ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تا اینجا آموزشی که از کنگره گرفتهایم این است که میدانیم کسی که دنبال آرامش باشد و دنبال جهان بینی و پیشرفت باشد ۱۴ وادی است که به ترتیب از وادی اول شروع میکنیم، به ما میگوید تفکر کنید.
اگر بخواهیم در همین جا از این وادیها وام بگیریم، میخواهیم بدانیم مسئولیت پذیری چه چیزی هست؟ به وادی چهارم که برگردیم وادی چهارم میگوید: مسئولیت پذیری؛ باید بدانیم که مسئولیت پذیری چه چیزی است و ما به دنبال چه چیزی هستیم برای فهمیدن این داستان باید ابتدا خودمان را بشناسیم که کی هستیم؟ و چه هستیم؟ و از کجا آمدهایم؟ که آیا زندگیمان همین چند روز هست و تمام میشود یا آخرتی در کار هست؟ دنیای بعدی در کار هست یا در دنیای بعدی، ما با همین جسم قراره حضور داشته باشیم؟ یا به صورت توده هستیم؟ نفس و روح چیست؟
ما باید اینها را بدانیم و وقتی پیگیر این داستانها بشویم تا یک حدی آموزش میبینیم. میبینیم که به خداشناسی نزدیک میشویم و نتیجهاش این میشود که از مرگ نمیهراسیم.
درست است مرگ برای همه ما ترسناک است، برای من شخصاً هم همینطور میباشد؛ ولی اگر بدانیم که این پایان دنیا نیست و ما آمدیم به این دنیا که یک سری آموزش ببینیم. حالا آموزشها برای هر فردی بسته به چندین بار به این کوره زمین پا گذاشته باشد فرق دارد. یکی از مهمترین آموزشها اینجا ارد به ما مسئولیت پذیری را به ما میگوید. میگوید: هر کاری که ما بخواهیم انجام بدهیم ،هر حرفی را که بخواهیم بزنیم،یا رفتاری را که بخواهیم داشته باشیم. باید بدانیم که تفکر کنیم. وادی اول دارد میگوید تفکر کنید. رفتاری را که بخواهیم داشته باشیم، باید بدانیم تفکر کنیم. وادی اول دارد میگوید تفکر کن،تفکر،رفتاری که داری انجام میدهی، فکری که داری میخواهی یک حرفی را بزنی مخصوصاً جلسه همسفرها هست این رو به خودم میگویم.
قبل از اینکه چیزی را بگویم؛ باید فکر کنم که آیا این حرف من قرار است یک زندگی را برهم بزند یا اینکه از مسئولیتپذیری یاد گرفتم که بعداً کسی مرا خواست، کسی گفت این حرف را گفتهای بگویم بله. من قبول کردم این حرف را زدم. مسئولیتپذیری؛ یعنی همین. من مسئول زندگی که تا حدی خراب شد هستم.
آیا میتوانم درباره برگردانم یا کاری را که انجام میدهم میخواهد به زندگی کسی لطمه بزند یا به اطرافیانم لطمه بزند. من باید بدانم در مقابل دیگران از خانواده شروع کنم چه مسئولیتی دارم و دیگران در مقابل من چه مسئولیتی دارند؛ حتی خدا هم.
ما فکر میکنیم خدا ما را به این دنیا آورد و هیچ مسئولیتی ندارد نه خدا هم مسئولیت دارد. وقتی که میگوید؛ خود ما هم بهصورت عامیانه میگوییم چه روزیاش را با خود میآورد! این را از کجا میگوییم؟
این را میگوییم که خدا وقتی یک موجودی را خلق کرد مسئولیتش را به عهده میگیرد. خودش هم بیان کرده با کمال میل هم پذیرفته و اعلام کرده که من به آسمانها میگویم که آب برایتان بیاورد، به زمین گفتم رویشها داشتهباشد، به باد گفتم حرکتکند.
این همه، نشان از مسئولیت دارد، فقط ما باید هر کاری که انجام میدهیم مسئولیتش را به عهده بگیریم و بدانیم که در این مسیری که میرویم، اگر در مسیر درستی باشیم و حوزه مسئولیت را بشناسیم، بدانیم که نیروهای امدادی و خداوند همیشه همراه ما هستند در این مسیر هدایت میکنند و ما تنها نیستیم.
پنجشنبه به من گفتند که استاد لژیون سردار هستی، من هم متاسفانه دوشنبهها را بنا به دلایلی نمیتوانستم شرکت کنم؛ چون کلاس داشتم و مجبور بودم یکروز را خالی کنم و پنجشنبهها را خالی کرده بودم که با مسافرم بیاییم؛ چون نیامده بودم و در جریان خیلی از اصول نبودم و این روزها درگیر یک چالش مالی بودم و درگیر این مسئله بودم که همسفر امالبنین گفتند که شما؛ باید استاد شوید، گفتم من هنوز خودم با این قضیه کنار نیامدهام.
بارها برای من پیش آمده؛ یعنی هنوز نه قاطع یا اینکه دودو تا چهار تا کنم و بگویم که نمیشود یا راضی کنم به کلام و به بیان و یا هر چیزی که هست، خودم درگیرم.
گفتند دستور جلسه برای خود شما هست و اکنون چالش مالی هم داری، خلاصه اینکه میخواهم بگویم هر چیزی همین مشکل خودم. هر حرف و هر کاری که هست میخواهیم انجام دهیم قبل از آن؛ باید تفکر کنیم و در مقابل کارهایمان مسئولیم و باید جبران خسارت کنیم.

عکاس: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
تایپ: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
45