وقتی که خداوند انسان را خلق کرد به شیطان فرمود: به انسان سجده کند؛ ولی شیطان عصیان کرد و فرمان الهی را نقض کرد، خداوند او را از بهشت بیرون راند؛ اما شیطان مهلت خواست تا بتواند انسان را فریب دهد و او را در تاریکیها فرو ببرد. انسان با نقض فرمان الهی از آسمان به زمین فرستاده شد، قدرت مطلق انسان را بر سر یک دو راهی قرار داد یکی راه تاریکیها و دیگری راه روشناییها و به انسان اختیار داد تا خود راه را انتخاب کند.
اصولاً انسان برای پی بردن به عظمت روشنایی باید از تاریکی ها و گذرگاههای سخت عبور کند تا انسانی کار آزموده و رها شود که این کار فقط با فراگیری علم و انجام دادن فرامین الهی صورت میگیرد. انسان برای اینکه آموزش ببیند اول باید فرمانبردار خوبی باشد تا بتواند خوب فرماندهی کند. آموختن علم دو قسمت دارد: یکی مصرف و دیگری تولید. مصرف از کودکی با آموزش و آموختن علم آغاز میشود و با گرفتن مدرک تحصیلی پایان مییابد مثل: قلم، خودکار، کتاب، دفتر، میز، نیمکت، کلاس، معلم و ... استفاده میکند تا به مرحله ظهور برسد که موقع تولید است؛ حال باید از آموختههای خود برای پیشرفت جامعه و خدمت به دیگران بهکار گیرد.
انسان اگر بخواهد فرمانروای وجودی خودش باشد؛ باید علم جهانبینی داشته باشد و این علم با کمک روح انجام میشود، روح هم برای انجام کار خود تحت امر رب است؛ اگر به روح راه را نشان دهد روح علم را در شخص احیا میکند و به خیلی از مسائل آگاهی پیدا میکند. علم به معنی دانستن قوانین الهی است،
قوانین الهی چیست؟ یعنی دوری از ضدارزشها و پرداختن به ارزشها، مثل: دروغ گفتن، غیبت کردن، رشوه گرفتن، ربا خوردن، قضاوت کردن، تهمت زدن و ... میباشد. خداوند وقتی روح را در انسان دمید گفت: روح مظهر علم، دانش و آگاهی است که همه اینها به امر پروردگار است.
منبع: سیدی معلم
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون نهم)
رابط خبری: راهنما همسفر زینب
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
76