خدا را شکر میکنم که در مسیر کنگره۶۰ قرار گرفتم. بهترینها را آموختم و میآموزم. از آقای مهندس تقدیر و تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا انسانهای دردمند از ظلمت و تاریکی به سوی نور هدایت شوند.
وادی چهارم: «در مسائل حیاتی، به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن». در این وادی من یاد گرفتم که مسئولیت کار خودم را خودم به عهده بگیرم. من قبل از اینکه به کنگره۶۰ بیایم، برای مشکلاتی که داشتم، از اطرافیان خود انتظار کمک داشتم و این موضوع من را خیلی ناراحت میکرد که چرا به کمک من نمیآیند.
بعد از اینکه وارد کنگره شدم و آموزش گرفتم، یاد گرفتم باید مسئولیت کار خودم را به عهده بگیرم و بپذیرم و با تفکر، اقدام به حل مشکل خود کنم. من در اثر بیتوجهی، مشکلاتی برای خود به وجود آوردم. نباید انتظار داشته باشم که خداوند برای من کاری انجام دهد در حالی که خودم هیچ اقدام و حرکتی نمیکنم، هیچ تلاشی نمیکنم و فقط بگویم: «خدایا کمکم کن».
من باید خودم مشکلی که دارم را حل کنم، باید تلاش خودم را بکنم و نباید بار مسئولیت زندگی خود را به دوش خداوند بیندازم. حال، اینجا دعا کردن چه جایگاهی دارد؟ من باید در مسیر ارزشها باشم، در صراط مستقیم حرکت کنم، همه سعی و تلاش خود را انجام دهم، تا خداوند هم به من یاری رساند. ما در کتاب آسمانی داریم: «لَیسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعى». یعنی برای انسان چیزی نیست جز آنچه خود سعی و تلاش کرده باشد.
فرار از مسئولیت یعنی همه چیز را گردن خداوند بیندازیم. ما باید با تفکر و اندیشه روی خودمان حساب کنیم، وظیفه خودمان را انجام دهیم و قدرت مطلق هم به ما کمک خواهد کرد. هیچ مسئولیتی یکطرفه نیست. من برای شناخت خودم باید از دروازه خود عبور کنم و به شناخت خدا پی ببرم. در پایان، از خداوند، آقای مهندس، تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ و راهنمای خوبم تشکر میکنم، امیدوارم همچنان محکم و استوار باشند.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
68