در سیدی (طلوعی دیگر) مهندس دژاکام در مورد مسئله انسان صحبت میکنند که انسانها دارای دو چهره هستند چهره یا صور آشکار و چهره یا صور پنهان و همه چیز در جهان هستی نیز به همین شکل میباشد و دو چهره دارند. ما خیال میکنیم که انسانها را میشناسیم در صورتی که اینطور نیست فقط یک یا دو درصد میشناسیم.
مهندس دژاکام میگویند به عقیده من این گفته که در قدیم میگفتند انسان حیوان ناطق است تعریف غلطی است چون همه حیوانات ناطق هستند ما زبان آنان را متوجه نمیشویم ولی خود حیوانات زبان خود را میفهمند و با هم حرف میزنند.
صور پنهان ما در حقیقت راننده جسم ماست و صور پنهان انسان مربوط میشود به ناشناختهها و ندیدهها یعنی به صورتی مجهول است و تنها خداوند از آنها آگاه است قدرتهای پنهانی در درون ما هست همانند نفس واحده که اینها میتوانند ما را هم به طرف شر و هم به طرف خیر هدایت کنند و این نیروها تا زمانی که ما به تکامل برسیم همراه ما هستند.
ما فقط میتوانیم خوب و بد را ببینیم ولی نمیتوانیم که عمق قضایا را درک کنیم، برای مثال دندان درد میکند فقط میخواهند که درد دندان را ساکت کنند در صورتی که باید دندان را درست کنند و فقط ظاهرش را درست میکنند یا مثال دیگر که در این مورد هست در داستان حضرت موسی، مرد خارکنی بود که همیشه از حضرت موسی تقاضای تیشه میکرد که حضرت موسی به خداوند میگوید و خداوند در پاسخ میگوید فعلاً صلاح نیست تیشه را بدهم اما به خاطر اصرار حضرت موسی تیشهای به مرد خارکن داده میشود بعد از مدتی که مرد خارکن به کندن خار به صحرا میرود حین کندن خار به محدوده شخص دیگری که تیشه نداشت تجاوز میکند و بین این دو درگیری پیش میآید تا اینکه خارکن که تیشه داشت با تیشه خود خارکن دوم را میکشد.
خداوند میگوید من تیشه را دادم که خار بکنی نه اینکه ریشه مردم را بکنی، پس نتیجه میگیریم همیشه باید طبق گفتهها هوشیار باشیم و با یک چشم به قضایا نگاه نکنیم بلکه با هر دو چشم بنگریم و مسائل را باید یکی یکی بررسی کنیم تا بتوانیم راه حلی پیدا کنیم و در صراط مستقیم حرکت کنیم چه در امور معنوی باشد و چه در مال و یا ثروت مهم در اینجا این است که نواقص را برطرف کنیم.
گاهی اوقات مصیبتها بر سر ما انسانها فرود میآید که آن هم به دلیل رفتار خود انسان است که به وجود میآید. حال باید در نظر داشته باشیم که هر مصیبتی که بر سر ما وارد میشود حکمت و فلسفهای دارد و نباید از خداوند گله و شکایت کنیم و باید انسان بداند در هر غروبی، طلوعی دیگر است و این مسائل را به خداوند نسبت ندهد و علت اصلی این شکایتها نادانی و جهل خود ماست.
روزهای تعلیم تمام شدنی نیستند یعنی در هر جایگاهی هم قرار داشته باشیم باید بیاموزیم و برای آموختن هیچ وقت دیر نیست. همه آنانی که تعلیم میدهند( معلم) و آنانی که تعلیم میبینند(شاگرد) آنها همیشه در حال نیایش و ستایش کردن قدرت مطلق هستند. در آخر مهندس دژاکام میگویند: آنهایی که باید بفهمند میفهمند و آنهایی که همیشه در تمام دورانها آمدند و نفهمیدند باز هم نخواهند فهمید و همیشه در جبهه مخالف قرار دارند و همیشه همان عمل را انجام میدهند و به قولی به این افراد کبک بدهید چه کدو یا هر چیز دیگری برای آنان تفاوتی ندارد.
تایپ: مرزبان همسفر وجیهه
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
99