یازدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 ویژه آقایان مسافر نمایندگی گرگان با استادی مسافر حمید ونگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر میکاییل با دستور جلسه وادی چهارم و تاثیر آن روی من روز یکشنبه 1تیر ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم مسافر، شاکر و سپاسگزار خداوند هستم یکبار دیگر در این جایگاه قرار میگیرم. از نگهبان و دبیر محترم جلسه سپاسگزارم و از راهنمای خوب خودم آقا اسماعیل تشکر میکنم که مسئولیت اداره این جلسه را بمن واگذار نمودند تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.
دستور جلسه : وادی چهارم در مسائل حیاتی مسئولیت سپردن بخداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن است. در کنگره هر دستور جلسه پیش در آمد و پیش دستور و مقدمه جلسه آینده است و دستور قبل را کامل میکند. برای هر پلهای باید یک تغییراتی را بوجود بیاوریم تا بتوانیم وارد پله بعدی بشویم. مثلث در مان اعتیاد که جسم، روان و جهانبینی است؛ زمانی میتوانیم به درمان و تعادل برسیم که این سه ضلع را با هم به تعادل برسانیم. در درمان اعتیاد زمانی صورت میگیرد که روی ضلع جهانبینی بستگی و این ضلع را تکمیل کنیم و هرچه دانائی ما بیشتر میشود، مشکلات و دشواریهای ما بیشتر میشود و با این آگاهیها و دانش بهتر میتوانیم با مشکلات بر خورد نمائیم، هنگامی که برخورد خوبی با مشکلات داشته باشیم راه حل بهتری میتوانیم داشته باشیم.
وادیها قوانینی هستند که زیر بنای جهانبینی را تشکیل میدهند و به ما راه و رسم چکونه رندگی کردن را میآموزند. از وادی اول تا چهارم مبحث تفکر را مطرح میکند؛ یعنی ما را برای یک حرکت تازه آماده میکند و از وادی پنجم ببعد وادی حرکت است . وادی اول نقشه راه است برای حرکت و وادی دوم وادی امید و رحمت است که به ما امید میدهد و از خطرناکترین نیروی باز دارنده که ناامیدی است نجات میدهد. وادی سوم انسان مسئولیت تمام اعمال خویش را با تفکر میپذیرد. وادی چهارم حد و مرز مسئولیت ما با خداوند است. خداوند برای خلق انسان بهای سنگینی را پرداخت کرده است و در هستی هر آنچه را نیازش باشد در اختیار او قرار داده است و با دادن اختیار تمام مسئولیتها بر عهده او میباشد و باید تلاش نماید تا به تعادل برسد. لازمه رسیدن به تعادل فرمانبرداری است. در مسیر زندگی باید بدانیم که به تنهائی بار مسئولیت زندگی بدوش بکشیم.
انسان همیشه بدنبال یک گریزگاهی است که از زیر بار مسئولیت شانه خالی و فرار کند. در اینجا وارد وادی چهارم میشود که بار مسئولیت خود را بخداوند میسپارد. مشکل کار کجاست که این بار را بخداوند نسبت میدهد؟ اینجا به شناخت خداوند نرسیده است، در واقع عدم شناخت خویش و خداوند است. خداوند همیشه کشتی ساز است نه کشتیران. نعمتهای که نیاز انسان است را در اختیارش قرار داده ولی باید خودش حرکت کند و توقع نداشته باشد که خداوند کارهای او را انجام دهد. مانند این است یک مسئلهای را یک معلم به شاگرد میدهد و شاگرد توقع دارد که حل آن را هم معلم به او بدهد و معلم در اینجا شاگردش را محک میزند که تا چه اندازهای آموزش گرفته و از پس مسائل خودش بر میآید. از اینکه به حرفهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: مسافر حسن لژیون هفتم
ارسال: مسافر محمد لژیون سوم
نمایندگی گرگان
1 تیرماه 1404
- تعداد بازدید از این مطلب :
110