مثلث درمان اعتیاد، شامل سه ضلع: جسم، روان و جهانبینی میباشد که ضلع جهانبینی نقش بسیار حائز اهمیتی دارد؛ چراکه بدون اصلاح نگاه و نگرش فرد، درمانی ریشهای و ماندگار حاصل نخواهد شد یا به عبارتی بدون تعادل در این ضلع، درمان حقیقی اعتیاد محقق نمیشود.
هدف نهایی کنگره، تنها قطع مصرف مواد نیست؛ بلکه درمان و رسیدن به تعادل است یا به عبارتی تغییر کامل شخصیت؛ جایی که انسان پیشین باید ازبین رود و انسان تازهای با نگاهی نو متولد گردد.
در کنگره۶۰، چهارده وادی بهمنزله ستونهایی مستحکم، پایه جهانبینی فرد را بنا مینهند. این آموزهها که برگرفته از کلام الله است، راه و رسم زندگی سالم را به انسان میآموزند.
وادی اول؛ جایگاه والا و نقش حیاتی تفکر صحیح را بیان میکند. وادی دوم؛ پوچی و ناامیدی را میزداید. وادی سوم؛ با تأکید بر اصل مسئولیتپذیری، بیان میکند که هیچکس بهاندازه خود انسان نمیتواند دلسوز او باشد. در این مرحله، ناخودآگاه انسان رو بهسوی خدا میآورد و در انتظار یاری مینشیند؛ اما بلافاصله وادی چهارم یادآوری میکند که این انتظار اگر همراه با پذیرش مسئولیت نباشد، بیثمر خواهد ماند.
جوهره وادی چهارم این است: «در مسائل حیاتی، سپردن مسئولیت به خداوند؛ یعنی فرار از مسئولیت شخصی». این وادی میگوید: خداوند ابزارهای لازم، اراده و توان کافی را در نهاد انسان قرار داده؛ اکنون نوبت اوست که با تکیه بر قدرت درونیاش، مسیر بهبود را طی کند و به دنبال گریزگاه نباشد.
مسائل حیاتی زندگی، از چالشهای جسمی گرفته تا بحرانهای روحی و اعتیاد، همه بر دوش خود فرد قرار دارند. در ماجرای درمان، هیچکس، نه انسان و نه حتی خداوند، مسئولیتی را بهجای فرد بر عهده نمیگیرد.
وادیهای سوم و چهارم، روحیه طلبکارانهای را که بسیاری از مصرفکنندگان دارند، به چالش میکشند. کسی که خود به مصرف روی آورده، نمیتواند انتظار داشته باشد که جهان به کمک او برخیزد. او باید بپذیرد که همانگونه که خودش مصرفکننده شده است، خود نیز باید راه نجات را طی کند.
هنگامی که فرد این حقیقت را درک کند، مسئولیت را با تمام وجود بپذیرد و از دل به دنبال درمان برمیآید، آنگاه معجزه هستی رخ میدهد. جهان به حرکت در میآید، انسانها و حتی نیروی الهی نیز او را یاری میکنند و به قول آقای مهندس ریگهای بیابان نیز به او کمک میکنند؛ اما این یاری زمانی پدیدار میشود که شخص گام نخست را با ایمان کامل بردارد، بیآنکه منتظر دستی از بیرون باشد. نظام هستی فریب نمیپذیرد و تنها با صداقت درون پاسخ میدهد.
نکته دیگر در این وادی این است، خودشناسی مقدمه خداشناسی است؛ یعنی شناخت نیروی مافوق، از شناخت خود، آغاز میشود. این نیرو، چنان عظیم است که در ژرفای وجود انسان جای گرفته؛ اما تنها با آگاهی و دانایی میتوان آن را شناخت. وقتی این شناخت حاصل شود، تحولی عمیق در انسان روی میدهد.
در پایان، باید دانست که اگر کسی در دل خواهان حرکت به سوی ضد ارزشها باشد؛ اما همزمان از خداوند طلب حل مشکلات در مسیر ارزشها را داشته باشد، در حقیقت در پی گریز از مسئولیت خویش است. این قانون، در تمام مراحل زندگی و مسیر رشد نفس، صادق است. نیروی مافوق، انسان را برای رسیدن به تعالی آفریده و این مسیر را تنها با پذیرش اختیار و مسئولیت میتوان پیمود. هر زمان که با نیت پاک صدایش کنیم، پاسخ خواهد داد (ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را)
مشروط بر آنکه ما نیز گامی استوار به سوی ارزشها برداشته باشیم و در صراط مستقیم باشیم.
نویسنده: همسفر لیلا (ک) رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر ثنا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
82