وادی اول تا وادی چهارم که عنوانش «در مسائل حياتی به خداوند سپردن؛ یعنی سلب مسئولیت از خویش است» شامل تفکر میشود و برای من مشخص میکند که بیشترین بار مسئولیت حيات ما بر عهدهی خودمان است؛ زیرا من در وادی اول، دوم و سوم متوجه میشوم که براثر تفکرات و تصورات غلط خود چه ساختارهای منفی ایجاد کردم و با آنها روبهرو هستم. نیروی منفی میتواند؛ برای فرار از حل این ساختارهای منفی این جملهی مهم را در ذهن من بیاورد که پس خداوند چه نقشی دارد؟ نقش او در حل مسائل چیست؟ بگذارید او خود این مسائل را حل کند، چراکه بسیار تواناست او ما را آفریده است! با این افکار منفی من جاهل را از صراط مستقیم خارج میکند.
بهخودیخود اینیکی از حقههای نفس میباشد؛ اما دستهای آسمانی فقط القای افکار را انجام میدهند و بقیه کارها و مسئولیتها بر عهدهی خود ماست. ولی متأسفانه من گاهی از قدرت مطلق انتظاراتی دارم که کاملاً غیرمعقول و غیرمنطقی میباشند و دلیل آن این است که من بهدرستی قدرت مطلق و نیروهای مافوق را نشناختهام. خداوند پس از خلق انسان او را بر سر یکدو راهی قرارداد و به انسان اختیار کامل داد که هر راهی را میخواهد انتخاب کند. یکراه خوبی و کردار راستین و تقوا و دیگر فسق و فجور و دروغ و ... اما او پایان هر راه را مشخص نمود و این معجزهی اختیار است که من پایان راه را بدانم، حال فرمان عقل من چیست! مرا به کجا خواهد برد به اعماق چاهی خشک و عمیق در بیابانی بیآبوعلف و یا به چشمهی جوشان با آبی گوارا در دشتی سرسبز.
مسئولیت من هدایتپذیری و پذیرش است؛ اگر آن را درست و بهموقع انجام دهم ثمرهی نیکویی خواهد داشت، یادم نرود؛ گاهی سرکشی باعث میشود دیر به ایستگاه برسم و اتوبوس رفته باشد! تجربهی هر کاری از انسانهای نادان سر میزند، انسان دانا از تجربیات دیگران درس میگیرد، او میداند تکرار تاریخ فاعل میخواهد و او با دانایی تمام توانش را میگذارد تا این فاعل تکرارهای فاجعهبار نباشد. میپذیرم برایم بسیار سرمایهگذاری شده مادی و معنوی و از همه مهمتر از بزرگترین سرمایهها یعنی زمان، قدردانم برای همهی این حمایتها و میپذیرم تا در حد توانم به مسئولیتم برای رشد پایههای مالی کنگره جامهی عمل بپوشانم تا کمکی باشد؛ برای دایرهوار چرخیدن این عشق که پایانی ندارد.
اینک در لژیون سردار هم عضو شدن به اختیار کامل شخص است و نیاز بهاجبار نیست؛ اما بایستی من بهعنوان یکی از اعضای کنگره ۶۰ درس بخشش و ازخودگذشتگی را بیاموزم؛ زیرا برای شناخت این نیرو بايستی اول از دروازههای خود عبور کنم و گذشتن از خود از خواستههای نفسانی و احساس مسئولیت داشته باشم در مقابل سیستمی که روزی در اوج نامیدی دستان خالی مرا گرفت و مرا در مسیر ارزشها و صراط مستقیم خواند؛ بنابراین امروز که مسافر بهسلامتی میرسد نباید تفکرم این باشد که خداوند خودش به این سیستم کمک میکند او به بخشش من نیاز ندارد.
آری او خدای بینیاز است و نیازی ندارد اینیک حقیقت است اما من با بخشش در لژیون سردار کمک میخواهم برای رشد، برای قوی شدن، برای قدرتمند شدن نه برای تفاخر؛ بلکه برای مسئولیت پذیرفتن برای سپاس گذار بودن از کل هستی، هستیِ که جزءبهجزء آن و همهی موجودات آن در حال خدمت به من هستند. وقتیکه بخشش انجام گیرد من در مسیر ارزشها و صراط مستقیم حرکت کنم که یکی از فرمانهای پروردگار انفاق کردن است و مسئولیت خود را در زندگی بپذیرم، آنوقت دعا و راز و نیاز یا نیایش من در پیشگاه قدرت مطلق مؤثر واقع خواهد شد؛ چون این وعده او است.
نویسنده: راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر قدسی رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
327