English Version
This Site Is Available In English

تعادل به معنای عدل و عدالت است.

تعادل به معنای عدل و عدالت است.

جلسه سوم از دوره چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار روزهای پنجشنبه به استادی راهنمای محترم مسافر مهدی و نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «آداب معاشرت ادب و بی‌ادبی تعادل و بی‌تعادلی» در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
تشکر می‌کنم از نگهبان دبیر و گروه مرزبانی عزیز که اجازه دادند این جایگاه را دوباره تجربه نمایم در ابتدا هر شخصی که وارد کنگره می‌شود شاید با خود بگوید من برای ترک مواد و درمان آن وارد جلسات شده‌ام و این دستور جلسات چه ربطی به من دارد، اما جناب مهندس تمام این ۵۲ دستور جلسات را بانظم و نظام خاصی تنظیم نمودند و دستور جلسه امروز یکی از اهداف بزرگ کنگره ۶۰ می‌باشد.

ما در کنگره جمله‌ای داریم که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان می‌باشد پس هدف کنگره ۶۰ بسیار متعالی‌تر از درمان و ترک مواد می‌باشد که آن تعادل است و تعادل به معنای عدل و عدالت و قرار گرفتن هر چیز در جای خود می‌باشد. در کنگره مثلث درمان بر سه اصل جسم و روان و جهان‌بینی استوار می‌باشد، جسم ما در بازه زمانی ۱۰ الی ۱۲ ماه به روش دی اس تی و زیر نظر راهنمای مجرب به درمان خواهد رسید و درمان جهان‌بینی مدت مشخصی ندارد و بستگی به تلاش و کوشش شخص دارد و با سه مفهوم مبدأ و مقصد و مسیر حرکت سروکار دارد، من در ابتدای سفرم همانند تصویر کتاب ۶۰ درجه درختی بودم موریانه خورده که حشرات در آن لانه کرده بودند، هیچ ثمره‌ای نداشتم ابتدای ورود من به کنگره به من گفتند اگر می‌خواهی به درمان برسی باید نظم و انضباط و قوانین اینجا را رعایت کنید و اولین چیز نظم است، مواد و اعتیاد در ابتدا نظم را از من گرفته بود این بی‌نظمی من تأثیر بسیار بدی حتی بر روی همسفرم گذاشته بود و او را نیز از تعادل خارج کرده بود و اما روان که درواقع همان خلق‌وخو و حتی آداب و معاشرت من است و درواقع شخصیت من را نشان می‌دهد در کنار بازسازی جسم تا حدودی به درمان می‌رسد، بی‌ادبی برای خود شخص و حتی اطرافیان می‌تواند تخریب بسیار بالایی داشته باشد به‌طوری‌که جناب مهندس می‌فرمایند: من یک شخص باادب مصرف‌کننده را به یک پروفسور بی‌ادب ترجیح می‌دهم، حال حکم ادب من در جلسات باید چگونه باشد؟
من نباید زمانی که استاد صحبت می‌کند با فرد بغل‌دست خود یا گوشی صحبت کنم و یا جلسه را برای کشیدن سیگار ترک کنم و به محوطه بروم چون رفتن به محوطه نوعی سر زدن به داشته‌هایی است که قرار بود من بیرون جلسه و بیرون از کنگره ۶۰ بگذارم و آن را به داخل نیاورم و این رفت‌وآمدها باعث آشنایی من با افراد هم حس که خود آن‌ها نیز آمده‌اند به داشته‌های خویش سر بزنند می‌گردد و باب صحبت بازشده و با اطلاعات غلطی که به همدیگر می‌دهیم و دخالت‌هایی که درروند درمان یکدیگر بدون اطلاع از پروتکل‌ها می‌کنیم باعث می‌گردد یکی از ما سفر خود را خراب کند و حتی بیشتر از قبل در تاریکی فرورود، در آخر کتاب ۶۰ درجه پیامی است که می‌گوید بیایید این آتش ویرانگر را خاموش‌کنیم، من قبلاً فکر می‌کردم این آتش همان مواد مخدر و اعتیاد من است ولی بعداً فهمیدم بعضی مواقع بی‌ادبی از آتش هم ویرانگرتر است، چون حرف من همانند شمشیر دو لبه است که از هر دو طرف می‌برد، آتش هم می‌تواند نور و هم گرما بدهد و هم بسوزاند و دود داشته باشد ما هم همانند همان آتش هستیم که می‌توانیم مثل زمان مصرف خود و دیگران را بسوزانیم و یا همانند خدمتگزاران کنگره ۶۰ نور بدهیم و روشن کنیم انشا الله که همه ما بتوانیم به تعادل برسیم و نور بدهیم نه اینکه بسوزانیم.
ممنون از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش فرا دادید.

عکاس: مسافر علی از لژیون هفتم با راهنمایی مسافر مهدی
تایپ: مسافر حسن از لژیون چهارم با راهنمایی مسافر امیر
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .