English Version
This Site Is Available In English

مصرف نیکوتین آتشی زیر خاکستر

مصرف نیکوتین آتشی زیر خاکستر

سلام دوستان فاطمه هستم راهنمای ویلیام‌‌‌وایت 

کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه اصلی‌ترین منبع و مرجع آموزش‌های ناب کنگره۶۰ است. شگفتانه این کتاب است که با هر بار خواندن دریچه‌ای جدید از مطالب برایمان باز می‌شود و نگرشی جدید ‌و آموزشی جدید را برای ما به همراه دارد و فکر می‌کنم به معجزه این کتاب و عمیق و ژرف بودن مطالب برمی‌گردد.

هر مطلبی از کتاب لایه‌های بسیار عمیقی دارد که با میزان تزکیه و پالایش  انسان تعامل ‌و رابطه مستقیمی دارد که هرچه در مسیر ارزش‌ها قدم برداریم و از ضدارزش‌ها فاصله بگیریم درک ما از مطالب و لایه‌های درونی عمیق‌تر خواهد بود. در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه پیام‌هایی از اساتید آقای مهندس دژاکام درج شده است که هرکدام حاوی آموزشی ناب هستند که درک آنها به واسطه سخنان آقای مهندس دژاکام برای ما میسر می‌شود

طبق گفته آقای مهندس دژاکام؛ «این کتاب کاووشی بین چند حلقه آفرینش است» اگر به بحر پیام‌های داخل کتاب برویم متوجه می‌شویم که آموزش‌های این کتاب مربوط به یک دوره و تاریخ خاص و مربوط به قشر و گروه خاصی نیست و این آموزش‌ها هم مربوط به زمان گذشته و هم زمان حال است و هم می‌تواند بهترین معلم برای آیندگان باشد. برداشت از این کتاب بستگی به مواردی چون میزان خواسته آموزش، تغییر، تحول و خواسته قدم گذاشتن در مسیر ارزش‌ها دارد.

در این کتاب برای درک بهتر مفاهیم از تصاویر استفاده شده است که تفسیر هر تصویر خود می‌تواند به اندازه حجم یک کتاب جداگانه آموزش داشته باشد. هرکدام از اعضای کنگره۶۰ با یکی از این تصاویر ارتباط بیشتری برقرار و با آن تصویر همزاد پنداری می‌کنند؛ گویا صاحب آن تصویر هستند و گویی که در همان مرحله از زندگی و سفر خود قرار دارند. یکی از این تصاویر تصویر پشت جلد کتاب است که پرواز یک عقاب قدرتمند را درحال پرواز نشان می‌دهد که مزین به شعار کنگره۶۰ است که؛ «بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم»

ممکن است در نظر اول با دیدن این تصویر و شعار کنگره۶۰ این سوال برایمان پیش آید که این جمله و پرنده عقاب چه سنخیتی باهم دارند که در یک تصویر درکنار هم آورده شده است؟ در پاسخ می‌توان گفت: اگر یک فرد کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را خوانده باشد، متوجه قدرت عظیم هر انسان می‌شود. قدرتی که آقای مهندس دژاکام از آن به عنوان آتشفشان نام برده‌اند منتها استفاده از این نیرو بستگی به جهان‌بینی، نگرش و تلاش هر فرد دارد که چگونه و در چه جهتی از این نیروی قدرتمند استفاده کند.

اگر به این قدرت عظیم جهتی درست داده شود می‌تواند مانند عقابی قدرتمند از درون مشکلات سربلند بیرون آید و بر خویش ببالد و روز به روز بر قدرتش بیفزاید. عقاب شدن بیهوده نیست؛ چون این پرنده برای قدرتش بهاء پرداخت کرده و برای ذره ذره توانش جنگیده تا توانسته به نهایت قدرت برسد و هیچ‌گاه ناامید و مستأصل از مشکلات نبوده است و همیشه خودش را برتر و بالاتر از مشکلات می‌داند.

آقای مهندس دژاکام با نهادینه کردن قدرت این پرنده در آموزش‌های کنگره۶۰ و در این کتاب می‌خواهند به انسان بگویند: تو هم می‌توانی عقاب شوی به شرطی که بخواهی، تلاش کنی و با قرار گرفتن در مسیر ارزش‌ها و کسب دانایی و آگاهی، قدرتمند به جنگ اهریمنی نیروی تخریبی بروی و برآن غلبه کنی تا مسیر بیشتری برایت هموار شود و در این جا می‌توانی به نیروی درونت اجازه حرکتی مهارگونه بدهی تا در سیر مشکلات عقاب شوی طوری که مشکلات برایت پله صعودی باشد و در کنارش رشد کنی و به بهترین نقطه انشعاب برسی. امیدوارم همه ما در مسیر درمان دخانیات نیز مانند عقاب رفتار کنیم و از آتشی زیر خاکستر مانند نیکوتین رها شویم و بتوانیم پیام سفر نیکوتین را به همه همسفران مصرف‌کننده دخانیات بدهیم.

چرا می‌گویم مصرف نیکوتین آتشی زیر خاکستر است؛ چون که فرد مصرف‌کننده با این که سیستم ایکس درستی ندارد و در اثر مصرف سیگار، قلیان و دخانیات دیگر یک مصرف‌کننده واقعی است؛ اما چون از درون خودش و میزان تخریبش اطلاعی ندارد همواره خود را مصرف‌کننده نمی‌داند و با عبارتی چون؛ تفننی مصرف می‌کنم یا مصرفم فقط در دورهمی‌ها است و یا تاثیری در جسمم ندارد خود را توجیه می‌کند و همیشه برای درمان خودش وقت و زمان می‌خرد در حالی که همیشه گفتم؛ کنگره۶۰ منتظر کسی نمی‌ماند و این ما هستیم که بایستی خودمان را به قطار کنگره۶۰ برسانیم؛ چون نمی‌دانیم که تا چه زمانی فرصت داریم که از این آموزش‌ها استفاده کنیم.

سلام دوستان نسرین هستم مسافر نیکوتین 

کتاب ۶۰ درجه زیر صفر به ما کمک می‌کند که از اعتیاد و تاریکی خارج شویم و در مسیر درمان و صراط مستقیم حرکت کنیم. کتاب ۶۰ درجه شامل ۱۴ تصویر است که این تصاویر مشکلات ما را بیان کرده است. مثلا در تصویر اول که تصویر حرکت ماشین قرمز در منطقه‌ای یخبندان و کوهستانی است که نماد چگونگی حرکت و سرعت حرکت برای رهایی از بیماری اعتیاد است. شروع سفر من در لژیون ویلیام وایت هم دقیقا به همین صورت بود.

آغاز حرکت برای من سخت بود؛ چون باید با یک سرعت خاصی حرکت می‌کردم و اگر به حرکت خودم سرعت می‌دادم؛ قطعا به دره سقوط می‌کردم به همین دلیل بایستی حرکت بسیار آرامی داشته باشم و به سلول‌های جسم خودم زمان بدهم تا کم‌کم خودشان را ترمیم کنندکه با نگاه کردن به طبیعت و درس گرفتن از آن می‌توانم این کار را به راحتی انجام دهم.

تصویر بعدی تصویر درخت پوسیده است که به زیبایی درون و بیرون یک انسان آلوده به مواد مخدر را به نمایش گذاشته است. هرچه بیشتر در سفر خودم پیش رفتم آن جوانه‌ها که سمبل سیستم‌های جسم من بود بیشتر رشد کردند و در ادامه به درختانی استوار تبدیل خواهند شد. هر جمله از کتاب و حتی تصاویر آن شاید کوتاه باشد؛ ولی پر از مفهوم و درس زندگی برای ما هستند و این خود ما هستیم که انتخاب می‌کنیم در مسیر ارزش‌ها قرار بگیریم و زندگی پر از صلح و آرامش داشته باشیم یا خیر.

سلام دوستان مریم هستم مسافر نیکوتین 

در قسمتی از کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، آقای مهندس دژاکام به این نکته اشاره کردند که؛ «یافتن راه مهم‌ترین و اصلی‌ترین مسئله‌ها است.» یعنی این که ما بتوانیم راه درست را پیدا کنیم، سپس شروع به حرکت کنیم و مسئله اعتیاد و درمان را برای ما باز کردند و بسیار زیبا جسم ما را به یک شهر تشبیه کردند که چگونه مواد مخدر و یا حتی دخانیات می‌تواند به جسم و روان ما آسیب وارد کند؛ ولی ما متوجه آن نمی‌شویم.

این که ما برای به درمان رسیدن نیاز به زمان مناسب داریم و یک شبه و یک ماهه نمی‌توانیم جسم خود را درمان کنیم. همان‌طور که یک انسان برای به دنیا آمدن ۹ ماه وقت لازم دارد، درمان اعتیاد و یا حتی دخانیات نیز ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان لازم دارد تا تمام قسمت‌های جسم و روان بازسازی شود و جسم به حالت طبیعی بازگردد.

در ادامه آقای مهندس دژاکام از ملاقات با استاد سردار صحبت می‌کنند و این که استاد سردار، آقای مهندس دژاکام را آگاه می‌کنند که هر کاری مدت زمان مشخصی دارد و اگر از وقتش بگذرد از بین می‌رود و این اشاره به درمان اعتیاد دارد. مصرف کننده مواد مخدر یا دخانیات باید از سرمای ۶۰ درجه زیر صفر عبور کند تا به درمان برسد. در این‌جا منظور از سرمای ۶۰ درجه زیر صفر همان عبور از سختی‌ها و مشکلاتی است که بر سر راه مصرف کننده قرار دارد و باید آن‌ها را پشت سر بگذارد تا به درمان برسد.

برای درمان باید از گذرگاه‌های سخت عبور کنیم که استاد سیلور به زیبایی این گذرگاه سخت را به تصویر کشیدند که مصرف‌کنندگان مواد مخدر با حرکت در یخبندان مسیر دشواری را پشت سر می‌گذارند؛ ولی به آرامی حرکت کنند که قندیل‌ها به حرکت در نیایند؛ بنابراین من مریم باید با تفکر درست و قدم درست برداشتن در مسیر درمان نیکوتین با پشت سر گذاشتن سختی‌ها و عبور از گذرگاه‌های سخت و به آرامی و با زمان دادن به خودم کمک کنم تا سفر ویلیامم به پایان برسد.

سلام دوستان تکتم هستم مسافر نیکوتین 

قانون ششم در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر به ما می‌گوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.» در ابتدا ما باید بدانیم صفت به چه معناست؟ مثلا صفت یا موصوف در عبارت «ماشین آبی» ماشین می‌شود موصوف و صفتش آبی است. صفت قابل تغییر است مثل ماشین زرد به جای آبی. در این‌جا به ما می‌گوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست یعنی؛ اخلاق و رفتار گذشته در من همیشه ثابت نمی‌ماند و قابل تغییر است؛ چون انسان مانند آب جاری است، راکد نیست. دقیقاً مثل افراد مصرف‌کننده که در جامعه به نام معتاد از این گروه نام می‌برند؛ اما با ورود به کنگره۶۰ به نام مسافر آن‌ها را می‌شناسند.

من قبل از ورود به کنگره۶۰ صفت مصرف‌کننده سیگار یا قلیان داشتم؛ اما در سیستم کنگره۶۰ مسافر نیکوتین نام دارم و با ورود به لژیون ویلیام وایت به این باور رسیدم که صفت‌های بد اخلاقی و رفتاری قابل تغییر است، در صورتی که در جامعه همه این باور را دارند که اخلاقیات یا رفتارها قابل تغییر نیست و می‌گویند: دست خودش نیست خود را توجیه می‌کنند و باور دارند که در وجود انسان هرچیزی که هست، دیگر تغییر نمی‌کند؛ اما در این کتاب من متوجه شدم که پیوند محبت است که انسان‌ها را به هم نزدیک می‌کند و این‌جا به این درک رسیدم که پیوند روح بسیار کاربردی‌تر از پیوند جسم انسان است. این صفت انسان‌ها است که داخل نفس جای می‌گیرد و آن آرشیو است که نفس با خودش به ابعاد بعدی می‌برد.

من اگر در این بعد با صفت مصرف‌کننده سیگار یا مواد یا صفت دروغگویی بمانم در بعد بعدی هم با همین صفت می‌روم و این صفت را نفس با خودش حمل می‌کند؛ بنابراین باید سعی کنم در این بعد با آموزش و سفر در لژیون ویلیام وایت این صفت را در خودم تغییر دهم و ضدارزشی‌ها را به ارزش‌ها  تبدیل کنم؛ چون در بعد دیگر به آن‌ها احتیاج دارم.

سلام دوستان وجیهه هستم مسافر نیکوتین 

کتاب ۶۰ درجه زیر صفر کتاب با ارزشی است؛ چرا که دیدگاه جدیدی در من همسفر به وجود آورده است. با خواندن این کتاب دیگر از رفتارهای مسافرم اذیت نمی‌شوم؛ چون اکنون می‌فهمم دلیل رفتارهای مسافرم از روی لجبازی و یا از روی قصد و عمد نیست؛ بلکه به خاطر تخریب ساختارهای وجودی او است.

با خواندن این کتاب متوجه شدم نفس، روح، عقل و حس جزء صور پنهان من محسوب می‌شود و هر کدام چه وظیفه‌ای را در وجود من انجام می‌دهند. وقتی کتاب را خواندم دریافتم که یک فرد مصرف‌کننده عقل دارد، عشق دارد؛ ولی متأسفانه به خاطر این که حسش در اثر به هم ریختن ساختارهای وجودی او خراب شده است در عملکرد عقلش اختلال به وجود آمده؛ چرا که حس اولین شروع به کار انداختن قوه عقل است؛ پس اگر حس در اثر مصرف مواد مخدر آلوده شده باشد، باعث عملکرد نادرست عقل شده و فرد مصرف‌کننده نمی‌تواند تصمیمات درستی بگیرد.

مواد مخدر همانند بمب اتم عمل می‌کند و تمام ساختارهای جسمش را نه یک‌باره؛ بلکه در طول سال‌ها منفجر کرده است. وقتی شخصی تصمیم به درمان می‌‌گیرد باید بداند؛ برای تعادل خود نیرویی بسیار قوی و نهفته‌ای در وجود خود دارد باید آن را بشناسد و آن را تقویت کند. باید روی دو نیروی بسیار عظیم عقل و ایمانش متکی باشد تا به درمان کامل برسد.

خدا را شکر می‌کنم که من همسفر توانستم از بند وابستگی به دخانیات نجات پیدا کنم، چرا که یک مادری که حسش درست نباشد چطور می‌تواند یک خانواده را از نظر احساسات و عواطف مدیریت کند؟ یک مادر وقتی به خاطر به هم ریختگی حسش نمی‌تواند تصمیمات درست بگیرد، چطور می‌تواند یک زندگی و مسئولیت آن را به عهده بگیرد ؟هر روز که بیشتر کتاب عبور از ۶۰ درجه را می‌خوانم، بیشتر معانی‌اش را درک می‌کنم و بیشتر از قبل به اهمیت و با ارزش بودن سفرم در لژیون ویلیام پی می‌برم و هر روز به خودم افتخار می‌کنم که توانستم از بند اهریمنی نجات پیدا کنم و دیدگاه و طرز فکرم را با سفر و با خواندن منابع تغییر دهم.

سلام دوستان شیما هستم مسافر نیکوتین 

در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه در رابطه با وادی دوم صحبت شده است که آقای مهندس دژاکام می‌فرمایند: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام ازما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم» یعنی؛ همه‌ ما انسان‌ها رسالتی را بر عهده داریم و زمانی به حال خوش و آرامش می‌رسیم که به هدف تعیین شده خود نزدیک شویم. هیچ‌کس و هیچ مخلوقی حتی جانوران و گیاهان بدون هدف روی زمین قرار نگرفته‌اند و همه ما باید تلاش کنیم تا به نحو احسنت این رسالت را انجام بدهیم و به هدف اصلی برسیم. برای رسیدن به حال خوش و هدف‌مان باید تمام سختی‌ها و دشواری‌های مسیر را به جان بخریم تا به آسانی به بحر و هدف برسیم.

همچنین مطابق با وادی ششم می‌فرمایند: «حکم عقل را در قالب فرمانده،کاملا اجرا نماییم.» یعنی در این راه و مسیر زمانی ما به صراط مستقیم وارد می‌شویم که حکم عقل را پذیرا باشیم و بزرگ‌ترین دشمن انسان‌ها جهل و نادانی آن‌ها است. انسان دانا از روی عقل و با فکر کار می‌کند و تصمیم می‌گیرد و مرتکب اشتباه و خطا نمی‌شود.

در ادامه در رابطه با قانون دهم یا وادی نهم می‌گویند: «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه‌ بالا و بالاتر برسد، نقطه تحمل ایجاد می‌شود. در همه زندگی‌ها سختی و مشکلات وجود دارد این که ما چقدر ظرفیت خودمان را بالا ببریم و بتوانیم پذیرش این سختی‌ها را داشته باشیم و راه سازش با مشکلات را بلد باشیم، می‌تواند کمک‌کننده در مسیر ارزش‌ها بشود و رابطه‌ این قسمت با سفر ویلیام‌وایت خودم این تجربه است که من باید تلاش کنم تا بتوانم در این راه رسالتم را انجام بدهم و راهنمای ویلیام‌‌‌وایت بشوم تا بتوانم کسانی که مثل خودم در اعماق تاریکی‌ها هستند را به سوی نور و روشنایی و به مسیر ارزش‌ها راهنمایی کنم؛ پس یکی از هدف‌های من در آفرینش ممکن است این مورد باشد.

همیشه با خودم می‌گفتم؛ چرا باید قلیان را ترک کنم؟ قلیان که اعتیاد ندارد؛ ولی به مرور زمان متوجه آسیب‌هایی که بر اثر مصرف نیکوتین به جسمم وارد کردم شدم. ریه من در اثر مصرف نیکوتین آسیب زیادی دیده بود و همیشه مجبور به استفاده از اسپری آسم بودم و این‌جا بود که عقلم حکم کرد برای این که به حال خوش برسم باید مصرف نیکوتین را ترک کنم و سفر ویلیام وایت را شروع کردم و خدا را شکر این از معجزات کنگره۶۰ بود که من اکنون در پایان سفر اولم هستم و دیگر از آسم و اسپری تنفسی خبری نیست.

در اوایل سفرم و حتی قبل از سفر نقطه تحمل من بسیار کم بود و همیشه از زمین و زمان شاکی بودم؛ ولی با آموزش‌هایی که در کنگره۶۰ گرفتم، متوجه شدم فقط خودم و اطرافیان و عزیزانم را عذاب می‌دهم و عمرم  و من از زندگی لذتی نمی‌برم تا زمانی که نتوانم پذیرش این مشکلات را داشته باشم، نمی‌توانم از آنها عبور کنم؛ پس باید با آن‌ها کنار می‌آمدم تا بتوانم حال خوش را تجربه کنم و این شد جرقه‌ای برای من تا بتوانم روی خودم و اخلاق و احساساتم کار کنم و نقطه تحملم را بالا ببرم تا مسیر زندگی و زندگی کردن برایم راحت‌تر و هموارتر شود.

رابط‌خبری: راهنمای‌ ویلیام‌وایت همسفر فاطمه (نمایندگی امامقلی‌خان)
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیام‌وایت همسفر فاطمه (نمایندگی امامقلی‌خان)
گروه همسفران ويليام‌وايت کنگره۶۰

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .