کتاب عبور از منطقه شصت درجه این کتاب شامل تجربیات نویسنده مهندس حسین دژاکام است، که پس از هفده سال اعتیاد و ترکهای گوناگون راه رهایی از اعتیاد را نشان میدهد و یک الگوی واقعی است. اولین بار که این کتاب را خواندم چیزی از آن متوجه نشدم و بیشتر مطالب برایم گنگ بود. وقتی که در لژیون راهنمای خوبم کتاب شصت درجه را توضیح داد، تازه متوجه شدم که این کتاب چقدر با ارزش است و کلمه به کلمه آن مهم است و حامل پیامهای زیادی برای مسافر و همسفر است. این کتاب صورت مسئله اعتیاد را روشن میکند و راه درمان را به عزیزانی که مصرف کننده هستند و دنبال راه درمان هستند نشان میدهد. در این کتاب ما با استادان مهندس آشنا میشویم و پیامهای آنان را با جان دل گوش میکنیم. در این کتاب چهارده تصویر میبینیم که هر کدام از این تصویرها بیانگر مسیر پر پیچ و خم مسافر و حالات روحی روانی او را نشان میدهد. تصویر روی جلد کتاب، نمادی از قدرت خداوند و ساختمان الهی را شرح میدهد و میگوید در طبیعت ما کویر خشک و جای سرسبز و خوش آب و هوا را کنار هم نداریم، ولی درون ما فاصله بهشت و جهنم خیلی کم است و ما با اعمالمان تعیین میکنیم که در کدام وضعیت باشیم. زیباترین و اساسیترین تصویر، تصویر ماشین قرمز و حرکت در برف و یخبندان است.
این تصویر میگوید، در چنین منطقه خطرناک با چه سرعتی و چگونه حرکت کنیم و در اینجا صورت مسئله اعتیاد مشخص شده است. در صفحات آخر کتاب باز برف و یخبندان و سرما است، ولی در اینجا انسان رها شده است و حالا ابزارهایی دارد که میتواند در این سرما و یخبندان طاقت بیاورد و دیگر هراسی از حرکت ندارد لباس اسکی پوشیده و از یخبندان لذت میبرد. این تصویر بیانگر این است که اگر من آموزش لازم را در کنگره بگیرم، دانایی و آگاهی داشته باشم سختیها و مشکلات مرا خسته و ناامید نمیکند و باعث ترس من نمیشود. بلکه تمام سختیها برای من پلی میشود که میتوانم از آن صعود کنم و رها شوم این کتاب مسیر را برای یک مصرف کننده مشخص کرده و جاده را علامت گذاری کرده تا عزیزان از این مسیر به رهایی و آزادی برسند. این کتاب نه تنها برای درمان بیماریها هم مسیر را نشان داده بلکه برای درمان چاقی هم مسیر را نشان داده است. وقتی که من تصمیم گرفتم در مسیر تغذیه سالم حرکت کنم، اوایل کار به نظرم سخت و غیر ممکن بود دقیقاً مثل همان جادههای یخبندان کوهستانی و ماشین قرمز رنگ بود و من باید آهسته و ذره ذره حرکت میکردم تا به نتیجه برسم با حرکت را نمایان شد و من توانستم مانند آن اسکی بازها از مسیر لذت ببرم حالا من ابزارهایی از جنس آگاهی دارم که میتوانم مسیر تغذیه سالم را به آرامی طی کنم تا به رهایی و نتیجه لازم برسم. در آخر جملهای که در این کتاب برای من خیلی با ارزش است. به گفته آقای مهندس این کتاب کاوشی بود بین چندین حلقه آفرینش که باورش کار هر کسی نیست مگر معنای آن بداند که چیست.
نویسنده مطلب: راهنما همسفر بتول
رابط خبری: راهنما همسفر بتول(لژیون دوم)
عکاس: همسفر النا
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی
- تعداد بازدید از این مطلب :
73