عبور از یخبندان تاریکی:
گاهی در زندگی به نقطهای میرسیم که همه چیز درون ما یخ زده است، همانند: احساس، امید، حرکت و حتی عشق. گویی در منطقهای گرفتار شدهایم که دمای آن ۶۰درجه زیر صفر است.
دیگر، نه صدای قلب خود را میشنویم و نه دستهایمان را برای نجات بالا میبریم و نه نوری در افق میبینیم. در این سرما، هیچ گرمایی از بیرون نجاتمان نمیدهد و تنها یک نور کمرنگ درون ما است که اگر پیدا کنیم میتواند دوباره شعلهور شود.
آقای مهندس دژاکام این نور را نظم، صبر و یقین مینامند. ایشان نمیفرمایند که در یک شب از یخ عبور خواهیکرد، بلکه میفرمایند: قدمبهقدم، پلهبهپله، آرام؛ اما مداوم.
عبور از منطقه یخ زده، فقط بیرون کردن مواد نیست، باید ذهن را از افکار ویرانگر، دل را از ناامیدی و جسم را از زهرهای مزمن پاک کرد. باید جهانبینی خودت را بسازی. بدانی چرا میخواهی زنده باشی. چرا میخواهی سالم باشی و چرا باید بمانی.
در مسیر درمان، بارها زمین میخوری، یخها شکسته میشوند و تو میلغزی؛ اما هر بار که برمیخیزی، گام بعدی آسانتر است. در پایان این راه، کسی که از یخها عبور کرده است، دیگر همان آدم سابق نیست. او انسانی است که حس دارد، عشق میورزد، فکر میکند و از طعم لذیذ زندگی میچشد، او به جای فرار از درد، درد را درک میکند و به جای جنگیدن با خودش، صلح را میآموزد و او دیگر فرماندهاش مواد نیست و زیر سایه فرمان عقل است.
نویسنده: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
78