English Version
This Site Is Available In English

با خود می گفتم؛من برای درمان اعتیادم به کنگره آمده‌ام، چه دلیلی دارد در مورد آداب معاشرت بدانم؟(نمایندگی یاس اصفهان)

با خود می گفتم؛من برای درمان اعتیادم به کنگره آمده‌ام، چه دلیلی دارد در مورد آداب معاشرت بدانم؟(نمایندگی یاس اصفهان)

دومین جلسه از دوره شصت و سوم سری کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی راهنما مسافر عاطفه، نگهبانی مسافر وحیده و دبیری مسافر الهه با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» در روز چهارشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عاطفه هستم یک مسافر

از استاد عزیزم، ایجنت محترم و کادر مرزبانی کمال تشکر را دارم که یک‌بار دیگر اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند و این انرژی را در اختیار من گذاشتند که بتوانم خدمتگزار باشم. دستور جلسه، آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی است. امروز می‌خواهیم ببینیم آداب معاشرت چیست؟ معاشرت یعنی زیستن، یعنی در کنار هم قرارگرفتن؛ و چرا آقای مهندس از کلمه آداب استفاده کرده‌اند؟

هر چیزی در کنار هم یک آدابی دارد، مثل کنگره که قوانین خودش را دارد، راهنمایی رانندگی قوانین خود را دارد و یک خانواده هم قوانین مخصوص خود را دارا است.تعادل یعنی ثابت‌بودن و پایدار بودن؛ و با خود می‌گوییم، چرا آقای مهندس این دستور جلسه را انتخاب کرده‌اند؟ و من که یک مصرف‌کننده مواد بوده و برای درمان به کنگره آمده‌ام، چه دلیلی دارد در مورد آداب معاشرت بدانم و چرا در مورد این دستور جلسه زیاد تأکید می‌شود؟

من قبل از کنگره، فکر می‌کردم انسان با ادبی هستم و آداب و معاشرت را به‌خوبی انجام می‌دهم، و اگر بخواهم در مورد تعادل داشتن بگویم، در زمان خماری ، بی‌تعادل بودم و با مصرف مواد، کمی تعادل خود را به دست می‌آوردم، در کنار این بی‌تعادلی من بی‌ادب هم می‌شدم، چون دیگر اختیارم، دست خودم نبود، و دست مواد مصرفی‌ام بود. در دوران مصرف آدم تندخویی می‌شدم و آداب معاشرت من به کنار می‌رفت، و همیشه در خلوت خود تنها و افسرده بودم.

کنگره می‌گوید؛ باید قوانین کنگره را رعایت کنیم و این قوانین را در همه زندگی اجرا کنیم. من به‌مرور، این قوانین را توسط راهنما یاد گرفتم و بعد از گذشت مدت کوتاهی، ناخودآگاه از سفر دومی‌ها الگوبرداری کردم؛ به فرم لباس پوشیدن، آرایش‌کردن و معاشرت‌کردن سفر دومی‌ها توجه می‌کردم، الگوهای من راهنماها، ایجنت، مرزبانان و سفر دومی‌ها بودند.در درجه اول، سفر دومی‌ها آن‌قدر قوی باشند که یک تازه‌وارد از آنها تبعیت کند و آنها را الگو قرار دهد.

آقای مهندس نکات ریزی را به ما آموزش دادند که شاید من مسافر، همیشه ادعا می‌کردم که بلد هستم و بعد از ورود به کنگره و آموزش گرفتن، متوجه این موضوع شدم که حتی طرز غذاخوردن من هم درست نبوده است و خوشبختانه همیشه برای هر کاری توجیه می‌آوردم و می‌گفتم من باید آپدیت باشم.من یک انسان تک‌بعدی بودم، فقط به‌ظاهر خود اهمیت می‌دادم و دوست داشتم دیگران در هر کاری را تأییدم کنند و آداب معاشرت را در به‌روز بودن می‌دیدم.

در کنگره یاد گرفتم هر مکانی لباس مناسب خود را دارد؛ کنگره به من خانم بودن را یاد داد و دیگر دلیلی ندارد که با لباس پوشیدن خودنمایی کنم. کنگره به من ساده و شیک‌بودن را یاد داد. من هم زیبایی را دوست دارم؛ ولی کنگره یک مکان آموزشی است و باید حرمت آن رعایت شود.

آقای مهندس همیشه می‌فرمایند: کنگره می‌آیید که آموزش ببینید و به تعادل برسید. حال من می‌توانم الگوی مناسبی برای یک سفر اولی باشم، با لباس مناسب پوشیدن و با آداب معاشرت مناسب داشتن.

تایپ: مسافر مینا لژیون ۴ نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: همسفر بدری نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
عکس: مرزبان خبری مسافر هاجر
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .