پانزدهمین جلسه از دوره شصت و هشتم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارغوان تهران، با استادی مسافر مهدیه، نگهبانی مسافر عاطفه و دبیری همسفر روحانگیز، با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» روز یکشنبه ۱۸ خردادماه 1404، رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، مهدیه هستم، یک مسافر.
خدا را شاکرم بابت این تجربهٔ زیبا، و از راهنمای عزیزم، سرکار خانم هاله، سپاسگزاری میکنم که به من اعتماد کردند و اجازه دادند جایگاه استادی را تجربه کنم. امیدوارم بتوانم بهدرستی این جایگاه را پشت سر بگذارم.
کلمهٔ «آداب» جمع واژهٔ «ادب» است. یعنی اگر من یاد بگیرم چگونه مؤدب باشم، آموزش ببینم و ادب را در زندگی اجتماعیام به کار ببرم، معنای آن را درک کردهام. اگر بخواهم سادهتر بگویم، مفهوم اصلی «آداب معاشرت» به این برمیگردد که من در زندگی اجتماعیام چگونه رفتار میکنم.
در فرهنگ ما و در همه فرهنگها، افرادی که مؤدب هستند و ادب را رعایت میکنند، معمولاً جایگاه والایی دارند و همواره مورد تحسین قرار میگیرند. اگر من تلاش کنم در تمام امور زندگیام ادب را رعایت کنم، میتوانم لحظاتی زیبا و ماندگار برای خود خلق کنم. اما اگر بیادبی کنم، باید بدانم که ریشهٔ حال بد من در همین نقطه نهفته است؛ یعنی در اینکه نیاموختهام در هر موقعیتی، با چه کسی و چگونه رفتار کنم.
ممکن است پرسیده شود؛ این دستور جلسه چه ارتباطی با درمان اعتیاد دارد؟ در پاسخ باید گفت: هدف اصلی کنگره ۶۰ درمان اعتیاد است، اما ما زمانی به درمان واقعی میرسیم که به تعادل نیز دستیافته باشیم. بهعبارتدیگر، اگر درمان بهدرستی انجام شود، تعادل نیز حاصل خواهد شد.
جناب مهندس همواره دربارهٔ مثلث درمان اعتیاد که اضلاع آن جسم، روان و جهانبینی است، تأکید دارند که؛ هر سه ضلع باید به یک اندازه رشد کنند. اگر یکی از این اضلاع بیشتر از بقیه رشد کند، مثلث ناقص میشود. همینطور دربارهٔ مثلث دانایی که شامل تجربه، آموزش و تفکر است، نیز میفرمایند: هر سه ضلع باید به میزان برابر رشد یابند تا شخص به دانایی برسد.
برخی افراد میپرسند؛ چرا در کنگره باید به آداب و معاشرت توجه کنیم؟ پاسخ این است که در کنگره ۶۰ فقط مسئلهٔ ترک مواد مطرح نیست. قرار نیست فقط سیستم ایکس بازسازی شود، بلکه لازم است در کنار آن، آموزشهای دیگری نیز دریافت کنیم. همهٔ این مسائل بهصورت زنجیروار ما را به تعادل و پایداری در زندگی میرسانند.دوباره بازمیگردیم به موضوع ادب و بیادبی. ما چه در کنگره و چه در جامعه، با این موضوع سروکار داریم. یکی از مهمترین جنبههای آن نحوهٔ صحبتکردن ما با دیگران است، چه با افراد حاضر در کنگره و چه با انسانهای خارج از آن.
من شخصاً زمانی که در سفر اول بودم، تلاش میکردم الگوبرداری کنم. رفتار یک سفر اولی با یک سفر دومی، یا حتی رفتار یک سفر دومی با دیگری. هیچگاه از ضمیر مفرد و واژهٔ «تو» استفاده نمیکردم. بیشترین ارتباط من با راهنمای خودم است. کلام، اولین ابزار ارتباطی ماست، و این موارد، چیزهایی هستند که میتوانیم در زندگی شخصی نیز به کار ببریم.
برای مثال، زمانی که راهنمایم در جلسه صحبت میکنند، اجازه میدهم صحبت ایشان تمام شود و پس از کسب اجازه، صحبت میکنم. در طول جلسه، مدام دست خود را برای صحبتکردن بالا نمیبرم که باعث حواسپرتی راهنما شوم. در پارک، من و هملژیونیهایم منتظر میمانیم تا در کنار راهنما صبحانه صرف کنیم. این رفتار، از نظر من نشانهٔ ادب و عشق است.در خصوص تعادل و بیتعادلی نیز باید گفت: تعادل به معنای برابر بودن همه چیز نیست؛ بلکه یعنی هر چیز در جای خود قرار گیرد، چه کم باشد و چه زیاد.
در پایان، اگر ما سعی کنیم در همهٔ امور زندگیمان از جمله معنویات، مادیات، ورزش، کار، تفریح و سایر زمینهها، برنامهریزی داشته باشیم، میتوانیم انرژی خود را بهدرستی در میان بخشهای مختلف زندگی تقسیم کنیم و بسیار راحتتر، زندگی متعادل و با آرامشی را پیش ببریم.
تایپ: مسافر السا - لژیون نوزدهم - نمایندگی ارغوان تهران
ویرایش: مسافر مهدیه لژیون نوزدهم - نمایندگی ارغوان تهران
عکس: مرزبان خبری مسافر هانا
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
106