دومین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج، با استادی اسیستانت محترم OT و فالوآپ مسافر مینا، نگهبانی مسافر ستاره و دبیری مسافر مریم، با دستور جلسه "آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی) روز چهارشنبه 21 خرداد 1404 راس ساعت 11:30 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مینا هستم یک مسافر
بسیار خرسند و خوشحالم و خداوند را شاکرم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم. به تک تک شما به خاطر افتتاح این نمایندگی تبریک میگویم، از آقای مهندس، خانم مونای عزیز و تمام کسانی که در این سیستم در حال خدمت هستند تقدیر میکنم، که توانستند این درب را برای شما باز بگذارند تا بتوانید بیایید و از این رنج و درماندگی و سختیها نجات پیدا کنید و به درمان و رهایی برسید.
درمانی که در کنگره وجود دارد، فوق ترک است، و موضوع دیگری در این درمان نهفته است به نام تعادل. ما در کنگره مثلثی داریم به نام مثلث درمان، با اضلاع جسم، روان و جهانبینی. اگر این سه ضلع در شخصی به تعادل برسد، یعنی به درمان رسیده است.
جسم و روان شما در حین سفر با روش DST و داروی OT در طول 10 یا 11 ماه به تعادل میرسد و سیستم شبه افیونی دوباره راهاندازی میشود. بیشتر ناراحتیها، ناهنجاریها و آسیبهایی که ما در خانواده داریم، یا در ارتباط و تعامل با اشخاص دیگر، به جهت این است که سیستم ایکس یا سیستم شبه افیونی ما بازسازی نشده و دچار سندرم محرومیت یا اختلال در تولید یکسری هورمونها هستیم. برای مثال ترشح سروتونین، دوپامین یا سایر هورمونها، در صبوری، ادب و سایر خصوصیات ما دخیل هستند. در زمان مصرف، این سیستم تحت اختیار ما نیست، ولی وقتی شروع میکنیم به سفر کردن، کمکم میبینیم که صبورتر شدیم، در تعاملات و معاشرتها، در خانواده و با فرزندانمان، با ادب و با حوصله صحبت میکنیم و آرام تر هستیم.
یک بخش از تعادل و درمان ما برمیگردد به آموزشهای جهانبینی که هر هفته دریافت میکنیم. در سی دی تعادل و بیتعادلی، آقای مهندس به فراز و فرودهای زیادی اشاره میکنند که میتوانیم بهعنوان رهنمودهای زندگی از آنها استفاده کنیم.
تک تک آموزشهای ما مهم هستند، بخصوص وادیها که در سفر اول باید بنویسیم و درک کنیم. از وادی اول که شروع میکنیم تا وادی چهاردهم، مسیر و راه ما را به سمت تعادل هموار میکند.
تعادل چیست؟ تعادل برای هر شخصی متفاوت است، و نقش آن فراتر از درمان میباشد. همه ما در طول زندگی، با طوفانها، مسائل، مشکلات و مصائبی مواجه میشویم، مثل شکستها، از دست دادنها، بیماریها و مسائل دیگر. انسانی که متعادل باشد، در اوج این طوفانها پایداری و مقاومت میکند و میتواند با آن ساختارها روبرو شود، بدون اینکه هیچ آسیبی ببیند.
یک چهارپایه یا صندلی را در نظر بگیرید، اگر این چهارپایه، یک پایه نداشته باشد، یعنی تعادل ندارد. از هر طرف رویش بنشینند، امنیت ندارد و شخص میافتد و سقوط میکند. پس این چهارتا پایه باید وجود داشته باشد. در کنگره نیز آموزش، درمان سیستم شبه افیونی و سایر تعاملات باید وجود داشته باشد.
ادب در کنگره به قدری مهم است که بهعنوان یکی از دستور جلسات سالانه مطرح شده، و آقای مهندس ارزش زیادی برای این موضوع قائل هستند. حتی میگویند اگر یک فرد با مصرف هرویین را پیش من بیاورند ولی مودب باشد، من به او بیشتر اهمیت میدهم تا کسی که پروفسور است و تحصیلات بالا دارد، ولی بیادب است.
یکی از نقشهای خوبی که کنگره به ما میدهد، در طول حرکت و خدمت کردن، همین ادب است. ما باید با تمام اعضای سیستم، از راهنما گرفته تا ایجنت و مرزبانی، با ادب رفتار کنیم. یکسری از مسائل مهم، همین معاشرت ماست، به یاد بیاوریم قبل از آمدن به کنگره چگونه بودیم، و بعد از ورود به کنگره، معاشرت و تعامل ما با افراد باید چگونه باشد. یکی از زیباترین شعبدهبازیهای کنگره، این است که ما برای به دست آوردن هر چیزی، هیچ زوری نمیزنیم، فقط آموزش میگیریم و اجرا میکنیم. بعد از مدتی میبینیم چقدر تغییر در ما به وجود آمد، که این تغییرات باعث میشود بتوانیم تبدیل شده و از دایره اعتیاد و تاریکی خارج شویم.
یکی از نکات مهم در معاشرتهای ما، پوشش، ظاهر و آرایش ماست، و نکته دیگر، کلام و نوع صحبت ماست. کلام ما میتواند محاورهای و خیابانی باشد، یا مودب و باکلاس صحبت کنیم. نحوه راه رفتن ما، احترام گذاشتن به بزرگترها، در صحبت دیگران نپریدن، حرف دیگران را قطع نکردن... اینها همان تعاملات است. وقتی شخصی دارد با راهنما در مورد مشکلش صحبت میکند، من باید صبر کنم، راهنما احترام دارد، باید صبر کنم تا صحبتهایشان تمام شود، بعد اجازه بگیرم و از راهنما درخواست کنم چند دقیقه هم به من وقت بدهند تا مشکلم را با ایشان مطرح کنم.
موارد دیگری در مورد غذا خوردن، سوار شدن و پیاده شدن از ماشین، در اجتماع بودن، تشکر و قدردانی کردن و ... نیز آدابی دارد که ما به همه اینها اهمیت میدهیم. این رفتارها را ابتدا در کنگره با راهنما و سایر خدمتگزاران به اجرا درمیآورم، بعد به مرور زمان میبینم در خانواده نیز همین رفتار را دارم.
حتی وقتی به جایی مانند دندانپزشکی مراجعه میکنیم، هیچکس از منشی یا کسی به آنها وقت داده تشکر نمیکند، فقط میخواهند نوبتشان شود و پیش پزشک بروند. ولی اعضای کنگره که تعلیم دیدهاند، از آن شخص نیز تشکر میکنند. بنابراین تشکر کردن هم جزو آداب معاشرت و ادب کنگرهای است.
تایپ و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
80