English Version
This Site Is Available In English

گاهی اوقات گره‌های درونی من، باعث خشم و بی‌ادبی در محیط پیرامونم می‌شود.(نمایندگی ارغوان تهران)

گاهی اوقات گره‌های درونی من، باعث خشم و بی‌ادبی در محیط پیرامونم می‌شود.(نمایندگی ارغوان تهران)

سیزدهمین جلسه از دوره شصت و سوم کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی ارغوان تهران، با استادی راهنما مسافر بنفشه، نگهبانی مسافر غزاله و دبیری مسافر کبری با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» روز سه‌شنبه ۲۰ خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان بنفشه هستم یک مسافر

دستور جلسه این هفته؛ آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی است. ۹۵% از دستور جلسات کنگره ۶۰، مربوط به بخش جهان‌بینی و کارکردن روی روان ما است.قبل از هر چیزی اگر بخواهم انسان دارای معاشرت خوب و با ادبی باشم، باید تعادل داشته، قبل از تعادل باید به آن سطح دانایی رسیده باشم که برای رسیدن به این نقطه، باید اضلاع تفکر، تجربه، آموزش خود را تقویت کنم.

بیشتر انسان‌ها می‌خواهند بدون ذره‌ای تلاش، همه چیز بر وفق مرادشان باشد و این امکان‌پذیر نیست.بی‌ادبی فقط در کلام نیست، از نظر من، بیشتر بی‌ادبی‌ها در رفتار انسان ها است.برای اینکه انسان باادب و با دیسیپلینی باشم، باید به درون خود رجوع کنم. گاهی اوقات گره‌های درونی من، باعث خشم و بی‌ادبی در محیط پیرامونم می‌شود. دلیل بیشتر بی‌ادبی‌ها در درون انسان نهفته است.به همین علت است که در مکاتب عرفانی و شناخت انسان، ما مطالب و اشعار زیادی مربوط به ادب را داریم.

در همه حال، جناب مهندس به ما می‌گویند؛ در لحظهٔ حال زندگی کنید، اجرای این کار واقعاً سخت است! گاهی اوقات ذهن من درگیر گذشته بوده و یا استرس آینده را دارم، و در همان لحظه اگر کسی با من صحبت کنم خشمگین شده و پرخاش می‌کنم و رفتار نامناسبی از خود بروز می‌دهم. پس یکی دیگر از نکات، با ادبی در حال بودن است، زیرا می‌توانم در لحظه تصمیم بگیرم که چه رفتاری از خود بروز دهم.

در درجهٔ اول انسان باید با خودش، باادب و باشخصیت رفتار کند، زمانی که ذهن من مملو از زباله و فکرهای منفی باشد، چگونه می‌توانم آداب و معاشرت خوبی داشته باشم و باشخصیت رفتار کنم؟!

در آخر اگر بخواهم در مورد تعادل صحبت کنم، تعادل یعنی جناب مهندس که در همه حال به زیبایی برخورد می‌کنند و رفتارشان همان چیزی است که به ما آموزش می‌دهند.اگر می‌خواهم بین یک چیز یعنی تعادل را حفظ کنم، باید از گرم‌شدن و یا سردشدن زیاد جلوگیری کنم. مثل یک لیوان شیشه‌ای که اگر حرارت زیاد ببیند و یا یخ بزند، می‌شکند. ماهم باید از شکسته‌شدن خودمان با رفتار درست و حفظ تعادل جلوگیری کنیم.

مادامی که خشم دارم، یا آن‌قدر به آدم‌ها محبت می‌کنم که افراد زده می‌شوند و یا آن‌قدر بی محلی می‌کنم که انسان‌ها از کنارم دور شوند، این بی‌تعادلی‌ها باعث شکسته شدم احساساتم و ناراحتی و انزجار من می‌شود، برای جلوگیری از آن باید به تعادل برسم که بدون تلاش و آموزش امکان‌پذیر نیست. این همان جایی است که به آن می‌گویند؛ آرامش یعنی در بهشت قرار دارم.

تایپ: راهنما مسافر بنفشه - لژیون سوم نمایندگی ارغوان تهران
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه

عکس: مسافر مژگان - لژیون یکم نمایندگی ارغوان تهران

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .