هشتمین جلسه از دوره پنجم سری جلسات لژیون سردار نمایندگی بنیان مشهد با نگهبانی راهنمای تازهواردین مسافر رضا، استادی پهلوان مسافر ابوالفضل و دبیری مسافر رامین با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بی تعادلی» روز یکشنبه ۱۸ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر؛ خیلی خوشحال هستمم که توفیق حاصل شد تا در خدمت شما عزیزان باشم. واقعاً جای شکر دارد وقتیکه میتوانستیم در مکان دیگری باشیم، در این مکان مقدس دور هم جمع شدیم برای انجام دادن کار مثبت و خوش به حال کسانی که از اول وقت در این جلسه هستند و امیدوارم کسانی که نیستند در جلسات آینده حضور داشته باشند.
ریشه اکثر دستور جلسات کنگره در تعادل است و یکی از مشکلاتی که من مصرفکننده داشتم بیتعادلی بود. ما شاید وقتی مصرفکننده بودیم از مصرف مواد و هزینههای آن آسیب زیادی ندیدیم، اما اکثر آسیبهایی که خوردیم از بیتعادلی بود و ما در کنگره ۶۰ دور هم جمع میشویم که تعادل را پیدا کنیم. قرار است با این دستور جلسات یک سری موضوعات و مسائل را یاد بگیریم و به آن عمل کنیم. یکی از نشانههای بیادبی و بیتعادلی این است که فقط چیزی را یاد میگیریم؛ اما عملی در کار نباشد. فقط بدانم مصرف مواد بد است؛ اما نتوانم به آن عمل کنم. فقط بدانم خوب است که خدمت انجام دهم؛ اما هیچوقت با انجامدادن آن روبرو نشوم. به نظر من یکی از نشانههای بیادبی و بیتعادلی این است که چیزی را بدانم و عمل نکنم.

وقتی من سفر اول بودم آقای نوروزپور در صحبتهای خود فرمودند اگر چیزی را کم یاد میگیریم به همان مقدار کمعمل کنیم. پیام روش DST برای من همین است؛ D به معنی بالا و پایین رفتنها و افزایش و کاهشها است. من باید خود را در این بستر قرار بدهم که با آموزشهای کنگره یک چیزهایی را به خود اضافه کنم که همان آرایشکردن است و با خدمتکردن یک چیزهایی را از خود کم کنم و این نیاز به پیرایش دارد که به تعادل برسم.
برای رسیدن به نظم، ادب و احترام باید با آن روبرو شویم. برای رسیدن به تعادل باید روش DST را در خود اجرا کنم. S در روش DST همان پلهها است. من گاهی با خود فکر میکنم که دارم خدمت میکنم یا دارم تفکر میکنم؛ اما هیچ فکری در کار نیست. تفکر باید در من حرکت ایجاد کند. وقتی تفکر و دانش بدون حرکت و عمل کردن باشد، پیشرفتی در کار نخواهد بود و یک نوع درجازدن است. S در DST یعنی برای رسیدن به تعادل پلهها را تکرار بکنیم و T تایم و زمان است؛ یعنی استمرار داشته باشم. من گاهی خدمت را انجام میدهم و فکر میکنم دین خود را نسبت به کنگره ۶۰ انجام دادم؛ ولی واقعاً کافی نیست؛ نیاز به استمرار دارد. باید در هر جایگاهی که هستم استمرار داشته باشم. چون اکثر این دستور جلسات برای رسیدن به تعادل است؛ یکی از چیزهایی که ما را به تعادل میرساند همین استمرار است و از نشانههای آدم متعادل، یکیشدن است؛ چون همانطور که از آقای مهندس دژاکام شنیدهایم ما نمیتوانیم اسمی از عشق ببریم؛ ولی جدا باشیم. عشق یعنی یکیشدن؛ یعنی برای من فرقی نداشته باشد که امروز اگر خدمتی میکنم در کجا است. اگر خدمت مالی میکنم به کجا است و به کدام شعبه میرسد. این همان معنای یکیشدن است که ما را به تعادل میرساند.
من اوایل فکر میکردم که اگر خدمت مالی انجام میدهم حتماً باید در شعبه فردوسی خرج شود! شعری است که میگوید: 《پروانه ز عشق بر خطر بود /اکنون که بسوختش، خطر نیست》 یعنی پروانه عاشق شمع نبود؛ بلکه میخواست با آتش یکی شود. ما هم دقیقاً همینطور هستیم و میخواهیم یکی شویم. با ساختاری که آقای مهندس دژاکام ایجاد کردهاند یکی باشیم و نیاز به بالا و پایینرفتنها و پیداکردن جایگاه در پلههای مختلف را دارد.

در هر پله از چیزهایی که به دست آوردم محافظت کنم و آخرین مرحله استمرار است. گاهی من پدر خوبی هستم؛ ولی همسر خوبی نیستم یا با یک دوست صمیمی در مورد موضوعی صحبت میکنم؛ ولی همان صحبت را در جای دیگر نمیتوانم انجام دهم. در شعبه رفتاری که با ایجنت دارم با رفتاری که با داداش لژیونیهای خود دارم قطعاً متفاوت است.
هدف کنگره پول گرفتن نیست. اگر پولی را هم بخواهیم بدهیم و دلیل آن را بدانیم برای رسیدن به تعادل است و اگر ندانیم واقعاً در بیتعادلی خود نقش ایفا میکنیم. اگر امروز بیش از حد صحبت کردم؛ هدف اول برای خود من است که آموزش بگیریم. امیدوارم در ادامه از مشارکت دیگران استفاده کنیم و بتوانیم انتخابات خوبی را برگزار کنیم و در ادامه خدمتگزاران خوبی داشته باشم. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم.
در ادامه جلسه انتخابات انجام شد و مسافر رضا به عنوان خزانهدار و مسافر جواد به عنوان دبیر انتخاب شدند.
مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر محمد
نگارش و ویرایش: مسافر نوید
ارسال: مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
338